روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد..
قربان آن آقا که انگشتر ندارد..
داداش منو نزار اینجا
نباشی تو اینا دور منن بد نگا میکنن حرف بد میزنن💔
اصلاً امشب روضه نمیخواد
تو تصور کن همهههه رو شهید کردن
آقامون سید الشهدا تنها مونده
دشمن بعدِ ابوفاضل جسور شده
تصور کن چادر زینب به معجر میره
تصور کن حضرت مادر با کمر خمیده بالای قتلگاه حسین اش واستاده
امشب فقطِ فقط تصور کن
°
°
°
امشبی را شهِ دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سمِ اسبان است
مکن ای صبح طلوع
°°|••نَـحـنُ الْـحُـسَـیـنـیـون°°|••
داداش منو نزار اینجا نباشی تو اینا دور منن بد نگا میکنن حرف بد میزنن💔
کجا میخوای بری...؟
چرا منو نمیبری💔
مارا همان غروبِ سال ۶۱؛
آقا گره زدند به نخ های پرچمت...