eitaa logo
°°|••نَـحـنُ الْـحُـسَـیـنـیـون°°|••
382 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
554 ویدیو
35 فایل
🌱بِـسـمِـ رّبِـِ الـحُـسَـیـنــ♡ +مـا ایـن دلِ عـاشـق را؛ در راهِ تُـو آمـاجِ بـلـا ڪـردیـمـ...! #حُـبُـ‌الـحُـسَـیـنـ‌هُـویَـتُـنـا❣
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 +حاجی! اولین سال است که نیستی گره به کار اربعین مان افتاده ....💔 ... @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 +هواتو کردم؛ اسیر دردم؛ بزار منم بیام حرم؛ دورت بگردم...💔 ... @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••
🍁 +من ایرانمو تو عراقـے...؛💔 . . . -بین خودمان باشد ،امـا خدایـے خوشـبحـالـت ڪہ عـراقـے...!! ... @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••
🥀 +آه از دورے...💔 -بدون شرح:) ... @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••
🥀 +حداقل بیاین امروز دعا کنیم سال دیگه همچین روزی، جایی که الان هستیم نباشیم؛ نماز ظهر اربعینمون تحت قُبّش کامل بشه....💔 ... @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••
🥀 +سلام نماز دو رکعتے صبح را میخوانم و پس از تسبیحات؛ صلوات شمارم را در انگشتم جا میکنم و یاعلے گویان بلند میشوم. بیرقِ لبیک یاحسینم،ڪہ تبرّک ضریحِ شاه خراسان است؛ روے شانہ میگذارم و دستم را دور آن حلقه مےکنم. سرم را بالا مےبرم تا افق را بنگرم،چقدر دیگر مانده،یعنے باور ڪنم باز دیدارم با دلبر تازه مےشود؟! -چیزے نمانده؛امروز را هم برویم ان‌شاءالله اذان مغرب مےرسیم، شب جمعہ را حرمیم. قطره هاے بارانِ اشڪم سنگینے مےڪنند و به سرعت سرازیر مےشوند. همان پیرزن پارسالے را دوباره مےبینم؛تنهایی با دو فرزندش ڪہ یڪیشان پاهایش معلولیت داشت؛براے زوار نان مےپخت و جلوے راه زائران در جاده مےنشستند و پخششان مےڪردند. خم مےشوم و از داخل سینے روے سرش نانے برمیدارم،بعد از سلام کردن،اظہار آشنایے قبلے میڪنم: -مرحبا امي. قد يتم ان‌شاءالله‌قبول نذرك. أنتِ تعرفني؟ و عڪس سلفے سال قبل را نشانش مے‌دهم. -ئی ئی أَعرِفُڬَ حَبیبتي.هِلِبیڪُم هِلِبیڪُم زُوار‌ِ‌ځسیِن... لحجہ شیرین عراقے اش بہ دل مےنشیند؛بخصوص وقتے جملہ معروف هِلِبیڪم زُوار را مےگوید، از هرجای جاده این صدا بہ گوش مےرسد. روضه را در گوشم میگذارم،بہ قدم هایم خیره میشوم و آرام صلوات مےگویم. -بسڪہ دویدم عقب قافلہ اے پدر، اے پدر؛ پاے من از درد شده پر آبلہ اےپدر،اےپدر...💔 سوز دلم با این نوا بیشتر مےشود،دیدے بالاخره رسیدی به قافلہ،دیدے اینبار دیگر جا نماندے،حالا تا فرصت هست براےسال هاے بعدت رزق بگیر.حالا ڪہ حضورے آمدے پیشش از خودش بخواه، محال است رو برگرداند،محال است یادش برود...🖤 بہ خود مےآیم؛سرم را دوباره بالا مےگیرم و فقط چشم میدوزم... قدم هایم دیگر حرڪت نمےکند،گویا بہ زمین وصل شده اند؛ آرام و به سختے لب هایم را تڪان مےدهم،چانہ ام میلرزد؛ آخرِ سلامم با نفسے ڪہ پس از چند ثانیہ مڪث رها شده یڪے مےشود و دیگر نمیتوانم سڪوت کنم... -همہ دست هارو بالا بیارن بہ سمت ارباب بخونن؛ســلــام آقــاـــــــــ جمعیت یڪصدا ادامہ مےدهند: ڪہ الـآن روبـروتـونـم؛ مـن ایـسـتادم‌، زیـارت نـامـہ مـےخـونم‌ــــــــــــ وقتے روضہ اش را تمام کرد در دعایش گفت: همہ حاجتمندا،ملتمسان دعا را یادتان نرود ڪہ ان‌شاءالله هم حاجت خودتان برآورده شود هم بقیہ عزیزان،جاماندگان زیارت را هم حتما یادڪنید... فڪر ڪردم.ڪسے ڪہ تورا دارد چہ ڪم دارد مگر؟!خدا ان‌شاءالله آرزوی همہ شان را برآورده کند،اما خودم چہ؟بہ راستے ڪہ دیگر آرزویی ندارم در این دنیا ڪہ بخواهم بہ آن برسم؛ڪاش میشد همینجا تمام شود،ڪاش میشد در وصال همین قطعہ از بہشت بہ وصالے بزرگتر دست یافت... اشڪ چیز عجیبیست،همہ جا مے‌بارد؛در روضه،میان راه،شاید هم لحظہ دیدار،اما وقتے میرسے بہ حرم،حقیقتاً آرامش حقیقے را مےیابی... دیگر دلت نمیخواهد بروی،دیگر دلت نمیخواه ڪہ برگردی،دلت نمیخواهد خودت رابہ کارے بجز تماشاے معشوق،مشغول کنے. آرے این است حس قشنگ و لذت بےپایان وصال‌حضرت اربابے ڪہ محبّتش از ازل در دل ما نہاده شده؛روزیِ همہ دلدادگانش... صداے آشنایے بہ گوشم مےخورد: -روز اربعین همہ بنشینند دوسہ تا زیارت مهم در روز اربعین وارده،زیارت اربعین رو مردم بشینند بخونند؛با حال با توجه؛ شڪوه ڪنند،پیش امام حسین شڪوه ڪنند بگن یا سیدالشهداء ما دلمون مےخواست بیایم؛نشد... آرام چشمانم را باز مےڪنم و بہ صفحہ تلویزیون خیره مےشوم،یعنے این ها همہ اش خواب بود؟؟!! یعنے امسال فقط در خواب آمدم پیشت؟!دلم مےخواهد باز بہ همان خواب بروم ودیگر بیدار نشوم تا همہ این مشڪلات و درد ها پایان یابد...💔 بعد از پخش سخنان آقا نواے مداحے در خانہ پیچید: -مـن ایـرانـمُ تُـو عـراقـے...! چـہ فـراقـے؛چـہ فـراقـے...! من باحسرت بہ عڪسے ڪہ بہ نیابت از جاماندگانِ سال قبل گرفتہ بودم نگاه مےڪنم، در ذهنم مـےگذرد: -میاد خاطراتـم جـلـوےچـشـام؛ مـن اون خـسـتـگـےِ تـو راهـو مـےخـوام...🖤 ✍🏻*ز_سین* @nahnoll_hosseineun ••┈┈••❥•🦋⁩•⁦⁦❥••┈┈••