eitaa logo
مدرسه زندگی
1.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
1هزار فایل
مدرسه زندگی مرکزی آموزشی است که با هدف توانمندسازی و فعال‌سازی بانوان و خانواده‌ها در حوزه تبیین ارزش‌های دینی و فرهنگی فعالیت می‌کند. https://nehzatepishraft.ir :سایت جهت ارتباط @madresezendegi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فیش منبر ماه مبارک رمضان 1⃣2⃣ امام علی و بچه های یتیم 📝جرجرداق مسیحی لبنانی می نویسد: قنبر می گوید با مولا رفتیم تو خانه ای ، بچه های یتیم بودند .حضرت بچه ها را که غذا داد خم شد روی زمین بچه ها را برداشت گذاشت روی کولش ، دیدم علی مثل گوسفند دورِ اتاق راه می رود و صدای بع بع از حلقوم مطهرش خارج می کند، که بچه ها بخندند خوشحال شوند. حضرت یک ‌جمله ای گفته که حالا روانشناس ها این جمله را بیان می کنند ؛ روانشناس های حالا می گویند روح هم غذا می خواهد باید به روح هم غذا بدهید. 🔷قنبر می گوید گفتم آقاجان چرا خودت را انقدر به زحمت می اندازی؟ غذا بهشان دادی خرما بهشان دادی چرا خودت را به زحمت می اندازی آقاجان؟ چرا خودت را خم‌می کنی روی زمین بچه هارا دور می دهی؟ فرمود این بچه ها پدر ندارند نیاز به غذای روح دارند ، دارم غذای روح بهشان می دهم اینها بازی می خواهند تفریح می خواهند. استاد هاشمی نژاد ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
فیش منبر ماه مبارک رمضان 2⃣2⃣ امیرالمومنین و خدمت به یتیمان 📝داشت در میان کوچه می رفت ، دید یک زنی یک مشک آب انداخته رو شانه اش توی هوای گرم دارد می رود دوتا بچه یتیم هم دنبال سرش یک وقت امیرالمومنین دید زن خیلی عرق می ریزد خسته شده ، علی در زمان حکومتش آمد جلو صدا زد مادرجان اجازه می دهی کمکت کنم؟ نمی شناخت آقا را ، آقا یک قدمی که آمد این زن نفس راحتی کشید یک وقت سرش را بلند کرد طرف آسمان گفت خدا به تو مرد جزای خیر بدهد اما خدا داد من را از علی بگیرد! امیر آتش گرفت. آمد جلو صدا زد مادرجان ! مگر علی به تو چه کرده که داری شکایتش را به خدا می کنی؟ گفت شوهر من در فلان غزوه کشته شده علی امیر مسلمین بیت المال هم دستش است چرا نمی آید از بچه هایم‌ خبرگیری کند؟ من نباید بروم سراغش او باید سراغ یتیم‌ هایم بیاید . 🔷 امیرالمومنین با خودش گفت ای علی وای به حالت قیامت جواب یتیمان مردم را چی می دهی؟ مشک را آورد در خانه اش تحویل داد خانه را بلد شد برگشت رفت علی طرف خانه ارد را برداشت و نان و خرما کرد آورد خانه ی اینها در زد زن گفت کیه ؟ گفت همان مردی که کمک کرد ظرف آب آوردم ،نگفت کی ام او هم ‌نشناخت. گفت یخورده نان و خرما آوردم برای بچه ها، آمد تو . گفت مادر این آرد را خمیر کن بچه ها گرسنه اند . گفت این بچه ها اذیتم‌می کنند نمی گذراند . گفت من بچه هایت را نگه می دارم. علی دوتا بجه ها را نشاند رو زانویش . یک خرما دهان این گذاشت یک مغز گردو دهان او می کند ، می گوید بخورید و از علی راضی باشید . ♦️یک وقت زن آمد گفت آقا آردم را خمیر کردم بچه ها ناراحتت کردند عذر می خواهم بچه های بدی دارم ، فرمود مادرجان یک‌کاری کن شما بیا بچه هایت را نگهدار بجه ها با مادر بیشتر انس دارند اجازه بده من بروم تو تنور نان بپزم. امیرالمومنین آمد کنار تنور آتش روشن کرد کنار ایستاد این دودها و شعله ها تمام شود تنور داغ شود نان بپزد . این زن همسایه دید دود از خانه بلند است ؛ من همسایه ام را می شناسم فقیر است چیزی ندارد بپزد نکند خانه آتش گرفته ؟ آمد دید آقا پای تنور است دوید در اتاق گفت این آقا کیه ؟ گفت نمی دانم ؛ خدا اورا با ما مهربانش کرده ظرف آب کمک ما کرده آرد جو و خرما آورده بچه ها را نگه داشته من خمیر کردم حالا رفته نان بپزد . گفت تورا خدا نشناختیش؟ گفت خاک به سرت کنند این آقا علی است . چطور نشناختی . 🔷صدا زد علی جان نفهمیدم آقاجان بد کردم علی جان عذر می خواهم. استاد کافی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبر ماه مبارک رمضان3⃣2⃣ شهادت امام علی علیه السلام و خوشحالی معاویه 📝 اخلاص باعث شد که تو دربار معاویه فراریان از عدالتش حتی بعضی از کسانی که تو خطش به ظاهر نبودند تعریف کنند. همین روزها وقتی خبر شهادت رسید به دربار معاویه ، معاویه رقیبش از صحنه خارج شده خیلی خوشحال شد چون معاویه از اول دنبال خلافت بود، می خواست با جنگ خلافت را از حضرت امیر بگیرد که نشد بعد از امام حسن با آن جریاناتی که پیش آمد بلاخره خلافت را گرفت و بیست سال بر گُرده ی جهان اسلام تاخت و به قول آن رشیدرضا می گوید: مجسمه معادیه را باید اروپایی ها طلا بگیرند بزنند تو میدان های شهرشان چون این خدمتی که امروز معاویه به دنیای اروپا و دنیای غرب کرده هیچ کس در تاریخ نکرده. اگر او نبود و مسلمانان یکپارچه بودند می شد به یک میلیارد مسلمان اینطور زور بگویی و حکومت کنی؟ این اختلافی که او انداخت این زمینه سازی که بنی امیه را بر گُرده ی مردم سوار کرد ، بنی امیه زمینه ی بنی عباس شد ، اینها باعث شد اهل بیت از صحنه ی حکومت دور بشوند . باعث شد مکتب های فقهی نحله های اعتقادی حنفیه و مالکیه و ..‌ تراشیده بشود میدان دادند به اینها. با این شیوه تفرقه ای که مسلمانان افتاد. مسلمانانی که ۵۵ تا کرسی تو سازمان ملل دارند امروز، یک کرسی اسرائیل جلوی همه ایستاده حریفش نمی شوند . یک قطعنامه را اسرائیل زیر بار نمی رود با بیش از ۵۵ کرسی مسلمان توی سازمان ملل یک حق وتو ندارند، یک اسرائیل باید به این راحتی دنیای اسلام را بهم بریزد. می گوید این خدمت را معاویه به دنیا کرد و اینها باید مجسمه ی اورا طلا بگیرند ؛چون او بود که با این اختلاف با این تفرقه با این جدا کردن مردم از درِ خانه ی اهل بیت باعث این تفاوت بین فرقه های مسلمان شد . ♦️همین روزها وقتی خبر شهادت رسید به دربار معاویه خیلی خوشحال شد . یک مغنیه ای داشت خوانتده ای داشت صدایش زد وزرا را دعوت کرد شخصیت هارا دعوت کرد لباس جشن پوشید جشن گرفت تو دربار، به این خواننده گفت بیا بخوان ، هرچی این خواننده فکر کرد گفت معاویه ایام جشن نیست ایام شادی نیست، شاید اواخر ماه رمضان بوده، ایام سرور نیست گفت چه سروری از این بالاتر خبر شهادت علی ابن ابیطالب از کوفه به ما رسیده وما می خواهیم جشن بگیریم. خیلی متاثر شد این خواننده گفت خبر شهادت علی رسیده نمی خوانم ، هرکاری کردند گفت بزنیدش ، یک مقداری که زدند گفت خب می خوانم؛ حالا منظورم اینجاست : بلند شد سه چهار بیت شعر خواند مجلس را تبدیل به عزا کرد ، و بهم ریخت با اشعارش . معنای اشعارش و بعضی اشعارش این است : 🔷ألا أبلِغْ معاویةَ بن حربٍ فلا قرَّتْ عیونُ الشامتینا؛ معاویه! خوشحال نباش ، شادی نکن بر شهادت علی . فلا واللّهِ لا أنسی علیّاً وَ طول صلاته فی الراکعینا علی را با آن نمازهای طولانی اش فراموش نمی کنیم . استاد رفیعی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبر ماه مبارک رمضان4⃣2⃣ توبه در خلوت افضل در حد 📝 یک کسی آمد خدمت امیرالمومنین گفت من را پاک کنید من مرتکب زنا و فحشا شدم و اعتراف کرد، آقا فرمودند: قرآن بلدی ؟ شاید قران بلد نیست و حکم زنا را نمی داند کسی حکم نداند اشکال ندارد نمی شود به این حد زد چون جاهل است و خبر ندارد. گفت بله قرآن را حفظ هستم برایتان می خوانم شروع کرد آیات را خواندن . آقا چندتا سوال کرد که یک وقت این اشکال فکری یا جنون و عقب ماندگی سفاهت نداشته باشد. دید نه آدم عاقل و فهمیده ای است . فرمودند حالا برو اگر می رفت دیگه رفته بود ولی برگشت . باز فردا آمد آقا آمدم حکم حد زنا را اجرا کنید ، فرمود: یک کسی زن دارد زنش نیست و به عسر و هرج افتاده ممکن است بتوانیم شبهه ایجاد کنیم حد زنا را ازش دور کنیم . 🔷همسر داری؟ گفت بله. آقا پرسید پیشت بوده؟ گفت بله آقا تو خانه بوده هم زن دارم هم مسافرت نرفتم . گفت برو. رفت دوباره روز دیگر آمد خودش برگشت. در مرحله سوم وجود مقدس امیرالمومنین پرسش هایی کرد و سوال‌هایی کرد که شک نداری؟ شاید اینطور نبوده شاید به زنا نرسیده؟ آقا مطمئن هستم زنا بوده . ♦️ دفعه ی چهارم آمد دفعه چهارم قاضی حکم می کند . فرمود وقتی حضرت حکم را صادر کرد گفت: چقدر زشت است بعضی از شما مرتکب فحشا می شوند بعد می آیند اعتراف می کنند. در حالی که اگر تو خانه اش نشسته بود توبه کرده بود فو الله لتوبته فیما بینه و بین الله افضل من اقامتی علیه الحد؛ اگر بین خودش و بین خدا توبه می کرد به مراتب بالاتر از این بود که بیاید اعتراف کند بر من حد جاری کن . خودت توبه می کردی اسلام بنایش بر پوشش است. استاد رفیعی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
فیش منبر ماه مبارک رمضان 5⃣2⃣ توبه حضرت آدم 📝بعد از این که متوجه شدند که مطرود از مقام قرب و رحمت شدند در اثر یک لغزش در مقام احتضار برآمدند می خواهند برگردند به مقام قرب الهی گه راهش همین است که اول اقرار کنند به این که ما بد کردیم و بر خود ستم کردیم و بعد استغفار کنند که آن نقصی که در ما ایجاد شد برطرف کن و بعد هم استرحام کنند و لطف لطفت را شامل حالمان کن که این سه نطلب را در این سه آیه می خوانیم که آدم علیه السلام و همسرش اظهار کردند 💠ربَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا که این اقرار به لغزش است(پروردگارا ما بر خود ستم کردیم) که خودش هم فرموده بود قبلاً که به این درخت نزدیک نشوید 💠 ولَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ. اگر به این درخت نزدیک شوید ظالم خواهی بود و بر خود ظلم کردید.خودشان هم اقرار کردند رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا،همان طور که فرموده بودی ما بر خود ستم کردیم حالا مستحقّ مغفرت هستیم در این تقاضا ادب را هم رعایت کرند احترام خاصی گذاشتند گفتند:وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا یعنی پیشنهاد نیست که حالا ما را بیامرزی نه ما محتاجیم این برای ادب است.یک بار انسان پیشنخاد می دهد این کار را بکن نه پیشنهاد نیست ما فعلاً افتاده ایم اگر دست لطفت را به سوی ما دراز نشود و رحمتت شامل حال ما نگردد ما خاسر خواهیم بود این ظلمی که در حق خود کردیم نتیجه اش خسران است و بخواهیم ما از این خسران نجات پیدا کنیم همین است اول اعتراف می کنیم به لغزش و دیگر این که نیازمند و فقیر هستیم نسبت به رحمت و مغفرت. اول مغفرف یعنی اول این زنگاری بر دل ما نشسته برداشته شود و بعد هم آیینه قلب وقتی صاف شد قهراً نقش رحمت در قلوب می افتد. سوم استرحام که آن جمال و لطف و عناین و رحمت در این صفحه ی آیینه ی قلب ما منعکس شود. خوب این سه کار را انجام دادند هم اقرار به لغزش،هم استغفار و هم استرحام. 💠ربَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ اگر مغفرتت و به دنبال مغفرت رحمتت شامل حال ما نشود ما خاسر خواهیم بود بعد فرمود: 💠قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ توبه مقبول شد کلماتی یادش دادند که به آن کلمات خودش را به خدا نزدیک کرد و زمینه ی توبه فراهم شد. چون در مقام اعتذار برآمد استغفار کردند خدا هم قبول کرد.حتی به مرحله ی اجتبی هم آورد او را برگزید آدم علیه السلام را شد مجتبی خدا ولی چون این کار اثر وضعی هم داشت حالا توبه مقبول شد اما خود این لغزش اثر وضعی دارد باید هبوط کنی در عین حال که توبه مقبول است و به مقام قرب و اجتبی هم رسیده اید باید این دنباله ی کار بیاید چون لغزشی حاصل شد و از این شجره ی منعیه خورده اید باید هبوط کنید در زمین بروید آن جا نشمول مغفرت و رحمت شوید.هم شیطان هم آدم و هم حوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ در عین حال رابطه ی بغض و عدوات هم در شما بقرار هست شیطان همیشه با شما دشمن است و شما هم همیشه با او دشمن هستید. بروید در زمین آن جا زندگی کنید،آن جا زنده می شوید،آن جا می میرید و آن جا هم در قیامت برمی خیرید. 💠 فيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ. به هر حال مدتی باید در زمین باشید 💠 ولَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ. حالا تا چه مدتی آن با خدا است شما هم نمی دانید و نباید هم برانید تا چه مدت در زمین هستید. استاد ضیاءآبادی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبر ماه مبارک رمضان 6⃣2⃣ موعظه امام علی علیه السلام در آخرین روز حیات خود 📝صعصعه ابن صوحان می آید در خانه ی امیرالمومنین می بیند جمعیت خیلی زیاد است امام حسن هم آمد دم در گفت:مدرم حال ندارد نمی شود کسی بیاید و ببیند او را بروید همه رفتند گفت:من پشت در می مانم گریه می کرد امیرالمومنین چشمش باز کرد خانه کوچک بود حسن جان صدای گریه می آید گفت:آقا من به همه گفتم بروید گمان کنم صعصعه ابن صوحان است فرمود:حسن جان او که نمی رو تا مرا نبیند که نمی رود برو در را باز کن و به او بگو بیا داخل علی شمشیر خورده ولی بنده ی خدا را که می بیند راحت می شود یک خرده دردش کم می شود دیدن عباد خدا مثل خود خدا هست هر کسی عبد خدا را ببیند انگار خدا را دیده زیارت بنده ی خدا زیارت خدا است این قدر بندگی قیمت دارد صعصعه وارد شد گفت:یک دستمال زردی به سرش بسته بود که اول من تشخیص ندادم از بس رنگش زرد بود تا نشستم کنارش سرم را گذاشتم روی بسترش عین مادر بچه مرده گریه کردم علی به آن شجاعت دیگر دستش را نمی توانست تکان دهد به زور یک دستش را بلند کرد روی سر من گذاشت گفت:صعصعه چرا این گونه هستی؟گفتم می خواهید چگونه باشم من ددیگر بعد از شما دنبال چه کسی بروم مثل شما چه گوهری را من دارم از دست می دهم بعد هم برگشتم به حضرت گفتم اِعظنی آقاجان من فقط نیامدم قیافه ات را ببینم مرا نصیحت کن من برای درس آمدم حضرت فرمود:صعصعه من خودم برای تو بالاترین درس هستم دیروز گذشته رئیس جمهور مملکت شما بودم امروز اختیار رختخواب خودم را ندارم فردا صبح هم که بیایی در خانه ی من حال مرا بپرسی می گویند:علی را خاک کردیم. استاد انصاریان ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبرهای ماه مبارک رمضان7⃣2⃣ دردهای امام علی علیه السلام 📝 حالا یک جمله از دردهای علی بن ابیطالب بگویم،الان که ایام شهادت فاطمه زهرا نیست،الان ایام گریه های فاطمه زهراست.خانم تو چرا گریه می کنی؟برویم برای علت گریه های فاطمه زهرا گریه بکنیم.خانم تو چرا گریه می کنی؟برای دردهای دل علی.چگونه طاقت بیاورد،علی بن ابیطالب که مرد اول عالم اسلام بوده ،حالا فاطمه زهرا چشم باز می کند، می بیند علی زانو بغل گرفته ،گوشه اتاق نشسته، قلب فاطمه زهرا پاره پاره می شود،می تواند تحمل کند؟ می خواهم یک جمله عرض بکنم،یا فاطمه زهرا،خانم،شما خانه نشینی علی را تحمل نکردید،علی خودش تحمل کرد،نتوانستی طاقت بیاوری؟نمی توانستی در خانه بنشینی علی را نگاه کنی؟صدا می زدی حسنم،حسینم،بلند شوید دست مادر را بگیرید،می خواهم بروم در بیابان گریه کنم،کنار قبر شهدا بروم،من اینجوری علی را ببینم که گوشه خانه کز کرده ،دق می کنم،طاقت نمی توانستی بیاوری.یا فاطمه زهرا هنوز که این ها مشکل نیست که ،این ها را علی بن ابیطالب خودش سینه گسترده به پهنای آسمانش می تواند تحمل کند،خانم کجا بودی ببینی آن دردهایی که دیگر علی تحمل نکرد؟خانم کجا بودی آن وقت که در کوفه حرمت علی را شکستند،در مدینه حرمت علی رو شکستند،دست به قبر فاطمه زهرا می کشید علی بن ابیطالب علیه السلام،صدا می زد یا رسول الله صبر می کنم داری برای دردهای دل علی بن ابیطالب گریه می کنی،اگر در مدینه دونفر برای علی بن ابیطالب گریه می کرد،فاطمه زهرا سرش را بلند می کرد،چه کسی است که برای علی من گریه می کند؟دست روی قبر فاطمه زهرا می کشید،می گفت:یا رسول الله تحمل می کنم،صبر می کنم،خیلی این حرف معنا دارد،صدا زد یا رسول الله من نمی گویم که چه شد،دخترت برایت توضیح خواهد داد که بر ما چه گذشت،دیگر نگذار که بگویم،اما صبر می کنم.این علی که این حرمت شکنی را صبر کرد ،اما آمد در میدان ،امامت جامعه را به عهده گرفت،مردم حرمت امرش را تحمل نمی کردند،حرمت امرش را زمین می انداختند،بعد از آن عزت،شده بود یک امیری که همیشه رستور مردم را باید اجرا کند،آن علی صدا زد یا رسول الله،دعا کن خدا مرگ علی را برساند. بشناسیم امام زمانمان را،الان می خواهیم اورا،آمد تحملش کنیم،آن درد ،درد بزرگی است که یک مردمی،یک امامی را دعوت بکنند بعد اورا نخواهند ،اگر نمی خواهیمش همین الان آقایمان نیاید،نعوذ بالله ،زبانم لال.آن درد، درد بزرگی است،یا فاطمه کجایی برای علی گریه کنی،که علی هم مانند تو دارد صدا می زند : اَلّلهُمَّ عَجِّلْ وَفاتِی سَریِعاً ،خدایا مرگ علی را برسان چه کردند با این خانواده؟اول بار فاطمه صدا زد : اَلّلهُمَّ عَجِّلْ وَفاتِی سَریِعاً ،دوم بار علی صدا زد : اَلّلهُمَّ عَجِّلْ وَفاتِی سَریِعاً . استاد پناهیان ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبر ماه مبارک رمضان8⃣2⃣ 📝 عبدالله ابن عمر می‌گوید : می رفتیم مسافرت رسیدیم به یک گله گوسفند تشنه بودیم گرسنه بودیم به چوپان گفتم می شود یکی از این گوسفندان را سر ببری ما کباب کنیم بخوریم ؟ گفت من مالک این ها نیستم این ها متعلق به اربابمان است من چوپانم آوردم اینها را بچرخانم. گفتم می‌دانم پولش را به تو می دهیم جایگزین کن ، گفت اجازه ی فروش ندارم .گفتم خوب اربابت رقم اینها را می داند؟ گفت به من اعتماد دارد بردن و آوردن و زاد و ولد اینها با من است. گفتیم اگر این طور است که متوجه نمی شود یک گوسفند را سر ببر بده ما استفاده کنیم و توی بیابان گرسنه نمانیم به او خبر نمی دهی. 🔷 یک دفعه چوپان رنگش تغییر کرد، فَاَینَ الله؟ پس خدا را چه کنم؟ ارباب نفهمید رقمشان را پس خدا را چه کنم ؟این همان حیای از ذنب است. استاد رفیعی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم فیش منبر ماه مبارک رمضان8⃣2⃣ 📝 عبدالله ابن عمر می‌گوید : می رفتیم مسافرت رسیدیم به یک گله گوسفند تشنه بودیم گرسنه بودیم به چوپان گفتم می شود یکی از این گوسفندان را سر ببری ما کباب کنیم بخوریم ؟ گفت من مالک این ها نیستم این ها متعلق به اربابمان است من چوپانم آوردم اینها را بچرخانم. گفتم می‌دانم پولش را به تو می دهیم جایگزین کن ، گفت اجازه ی فروش ندارم .گفتم خوب اربابت رقم اینها را می داند؟ گفت به من اعتماد دارد بردن و آوردن و زاد و ولد اینها با من است. گفتیم اگر این طور است که متوجه نمی شود یک گوسفند را سر ببر بده ما استفاده کنیم و توی بیابان گرسنه نمانیم به او خبر نمی دهی. 🔷 یک دفعه چوپان رنگش تغییر کرد، فَاَینَ الله؟ پس خدا را چه کنم؟ ارباب نفهمید رقمشان را پس خدا را چه کنم ؟این همان حیای از ذنب است. استاد رفیعی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
فیش ماه مبارک رمضان 9⃣2⃣ جوان گناه کار و ندامت 📝داشتند می زدند می رقصیدند ماهم سرمان را انداختیم پایین طرف تا مارا دید آمد از من عذرخواهی کرد حاج آقا ببخشید گفتم چرا داری از من عذرخواهی می کنی؟ مگر من کی ام؟ دیدم خجالتش بیشتر شد گفتم خودم جواب می دهم جون لباس پیغمبر به تنم هست درسته؟ گفت بله شما احترام داری! باریک الله به این جوان بامعرفت. می زد و می رقصید ولی در عین حال احترام و ادبش هم داشت نسبت به ما. بعد گفتم خب مگر این لباس مال کیه؟ مال پیغمبر خداست. درسته؟ پیغمبر خدا ! تو از من داری عذرخواهی می کنی چرا از خدا نمی روی عذرخواهی کنی؟ ♦️چند تا جمله گفتیم رد و بدل شد رفتیم. دم غروب داشتیم برمی گشتیم برویم محل جلسه مان دیدم تو ماشین لم داده دارد ترانه ی قدیمی ها خیلی دلگیر و دم غروب هم بود دست رو شانه اش گذاشتم گفت چته؟ گفت خیلی حاج آقا دلم گرفته. تو دلم گفتم که رو را بروم هی ! گناه کرده رقصش را کرده معصیتش را کرده یک ته استکان زده روشن هم شده بعد حالا تازه می گوید دلم گرفته . پس معلوم است گناه کردن لذتی ندارد و اگر انسان گناه کند تازه ندامت و پشیمانی سراغ او می آید . استاد مومنی ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
فیش ماه مبارک رمضان0⃣3⃣ خوان رمضان آورده اند كه رسول صلى الله عليه و آله گفت : خداوندا! امت عيسى را مايده (1) فرستادى ، امت مرا چه فرستادى ؟ خطاب آمد كه : اى محمد! امت عيسى شكم پرست بوند و امت تو خدا پرست ؛ اياشن را خوان نان فرستاديم و امت تو را خوان (2) ماه رمضان ؛ بر آن خوان سه قرص نان بود، بر خوان رمضان سه دهه است كه اولش رحمت است و ميانه اش ‍ مغفرت و آخرش آزادى از آتش دوزخ ؛ بر آن خوان عسل بود، بر اين خوان حلاوت كه : للصائم فرحتان ؛ فرحة عند الافطار و فرحة عند لقاء الملك الجبار (3). بر آن خوان ماهى بريان بود، بر اين خوان دل بريان روزه داران است ؛ بر آن خوان سركه بود، بر اين خوان سركه انابت (4) تايبان (5) است و شكستن نفس نافرمان . داستان عارفان 1- سفره اى كه در آن غذا باشد. 2- سفره . 3- (براى روزه دار دو شادى وجود دارد، يك شادى هنگام افطار و ديگرى هنگام ديدار خداى جبار) 4- بازگشت به سوى خدا 5- توبه كنندگان . ــــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز @nahzattabeen
مشارکت_در_بلای_امام_معصوم_شهریور97_مهر98.pdf
حجم: 1.13M
🔸️عنوان: مشارکت در بلای امام معصوم (علیهم السلام) 🔺️حضرت زینب کبری(علیهاالسلام) ـــــــــــــــــــــــ 🌐 مبلغات‌ شبکه ساز مدرسه تبیین @nahzattabeen