⭕️ وارثان سال های نه چندان دور
در روزهای سوت و کوری که سینماها هیچ فیلم قابل دیدنی نداشتند... در شب های کشداری که کانالهای تلویزیونی فقط سخنرانی داشتند... در روزگار بی اینترنتی و بی ماهواره ای و بی هیچ چیز سرگرم کننده ی دیگری، ما، روزهای دلتنگی وشبهای تنهایی خود را با #رمان و #داستان سر می کردیم.
گاه یک #کتاب رمان در طی یکی دو روز به پایان می رسید و گاه چندیدن ماه! گوشه ی حیاط، کنج آشپزخانه، توی رختخواب، روی پشت بام و حتی گاه ( از ترس توبیخ پدرها و مادرهای سختگیر ) در دستشویی !
چقدر کتاب خواندیم تا روزگار سیاه و سفید خود را اندکی رنگ ببخشیم با تصاویر رنگی کتاب ها. و چقدر رابطه ی صمیمانه ای داشت انگشت شصت ما با زبان مان... و چه حس گرمی داشت صدای ورق خوردن کتاب در سکوت شبانگاهی ... انگار قوی ترین مخدرهای عالم از بوی کاغذهای کاهی در مشام ما جاری می شد...
هر کتاب ما را به سفری جادویی رهسپار می کرد... هر داستان جهانی بود نا شناخته... هر شخصیت داستانی، آشنایی می شد هزار ساله... و می رفتیم تا بی کرانه های خیال و رویا و آرزو.
سر خوردگی عشق را در لابه لای سطور داستانها سرپوش می گذاشتیم و سرگشتی روح ِ سرگردان مان را به صفحات قصه ها می سپردیم. فشار زمان را در بی زمانی کتابها جا می دادیم. اینک ذهن های ما سرشار از احساسات گوناگون، لبریز از آدمهای بی نام، تکه تکه از جاهای بی نشان، لایه لایه از حالات گنگ...
ما که بودیم؟ از کدامین نسل؟ در کدامین قبیله؟ این ما، وارثان سالهای نچندان دور!
📌«احمد فرهادی پور»
🆔 @najafabadnews_ir
🆔 http://najafabadnews.ir