🌴🌴🌹🌴🌴🌹🌴🌴
🌴 کانال نجوای عاشقانه (تربیت و روانشناسی خانواده)
@najva14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ❤️
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌹🌷🌹🌷
خداوندا 🤲
دوستانی دارم که در اعماق قلبم جای دارند ❣
آنان شایسته محبتند ویاد شان مایه آرمش جان 😇
در این شب میلاد
باسعادت امام رضا (علیه السلام)
عزت وغرور شان التیام
واعتلا وسلامت وشاد بدارشان
آمین یا رَبَّ الْعالَمین 🤲
🌹وساطت اهل بیت(علیهم السلام)
❤️الامام الرضا(علیهالسلام) :
💐إذا نَزَلَت بِکم شِدَّةٌ فاستَعینوا بِنا عَلَى اللّهِ.
❤️امام رضا (علیهالسلام) :
💐هر گاه سختى اى به شما رسید،
💐به واسطه ما از خدا کمک بجویید.
📕تفسیر العیاشی: ج۲ ص۱۷۶ ح۱۶۶۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۱۰۲
فرخنده میلاد 💚✨
باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام 💚✨
مبارک باد 💚✨
ان شاءالله بحق امام رئوف💚✨
همه دوستان حاجت روا باشند!
شبتون امام رضایی💚✨
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یا رب به غریبالغربایت سوگند، این سید مظلوم، به ما برگردان
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
🏴🖤 حضور خیل مردم تبریز در بیت امام جمعه شهید و عرض تسلیت به آیت الله آل هاشم پدر بزرگوار سومین امام جمعه شهید تبریز....... بار دیگر همچو کربلا پدری بر داغ فرزند نشست..🖤🏴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کانال نجوای عاشقانه (تربیت و روانشناسی خانواده)
@najva14
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ابراهیم را کجا بردی؟
▪️اولین گفتوگو مادر شهید رییسی بعد از شهادت ایشان
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
✨﷽✨
✅کاغذهای برات از آتش برای اموات!
✍️آقای حاج شیخ اسماعیل جاپلقی گفت: جوانی به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود. در ابتدای ورود، شبی در خواب دید در وادی السلام نجف است و کاغذهایی از آسمان میریزد و مردگان جمع میکنند؛ ولی یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایی به آنها نمیکند! جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟ جواب داد: دعای مسلمانان دنیا که میگویند: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، به این صورت برای مردگان میآید.
این کاغذها، برات آزادی از آتش جهنم است. پرسیدم: چرا شما استفاده نمیکنید؟ گفت: من پسری دارم که شبهای جمعه یک کاسه آب برای من میفرستد، این کاغذها را برای کسانی که کسی را ندارند، میگذارم. پرسیدم: اسم پسرت چیست؟ گفت: حسین و در نزدیکی صحن، بساط خرازی پهن میکند. صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانیایکه گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم. گفتم: شما پدر دارید؟ جواب داد: نه، مدتی است که از دنیا رفته است.
پرسیدم: برایش خیرات میفرستید؟ گفت: من چیزی ندارم، فقط شبهای جمعه یک کاسه آب به نیت او میدهم. پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولی این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمیداشت، برمیداشت. پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را برای افرادی میگذارم که کسی برایشان خیرات نمیکند، پس چرا حالا برمیداری؟ گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده. صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم، گفتند: دو هفته قبل از دنیا رفته است.
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب به دل گفتم:
چه باشد آبروی زندگی؟!
گفت: چون پروانه در آغوش
دلبر سوختن...
🌷🌹🌷🌹🌷
@naiva14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 مقابل منزل مادر رئیس جمهور در مشهد
🌷🌷🌹🌷🌹
@najva14
✨﷽✨
✅کاغذهای برات از آتش برای اموات!
✍️آقای حاج شیخ اسماعیل جاپلقی گفت: جوانی به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود. در ابتدای ورود، شبی در خواب دید در وادی السلام نجف است و کاغذهایی از آسمان میریزد و مردگان جمع میکنند؛ ولی یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایی به آنها نمیکند! جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟ جواب داد: دعای مسلمانان دنیا که میگویند: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، به این صورت برای مردگان میآید.
این کاغذها، برات آزادی از آتش جهنم است. پرسیدم: چرا شما استفاده نمیکنید؟ گفت: من پسری دارم که شبهای جمعه یک کاسه آب برای من میفرستد، این کاغذها را برای کسانی که کسی را ندارند، میگذارم. پرسیدم: اسم پسرت چیست؟ گفت: حسین و در نزدیکی صحن، بساط خرازی پهن میکند. صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانیایکه گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم. گفتم: شما پدر دارید؟ جواب داد: نه، مدتی است که از دنیا رفته است.
پرسیدم: برایش خیرات میفرستید؟ گفت: من چیزی ندارم، فقط شبهای جمعه یک کاسه آب به نیت او میدهم. پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولی این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمیداشت، برمیداشت. پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را برای افرادی میگذارم که کسی برایشان خیرات نمیکند، پس چرا حالا برمیداری؟ گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده. صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم، گفتند: دو هفته قبل از دنیا رفته است.
🌷🌹🌷🌹🌷
@najva14