🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
✨ #وظایف_منتظران✨ #قسمت_سیزدهم 📝 "زیارت حسین بن علی علیه السلام" 🌿زیارت امام حسین (ع)از وظایف منتظ
✨ #وظایف_منتظران ✨
#قسمت_چهاردهم
📝 "تلاش کردن برای محبوب نمودنِ امام"
🌱به جهت دلالت عقل بر اینکه هر کس محبتش واجب است، سزاوار است او را محبوب نمود، شیعیان نیز باید امام عصر را بین مردم محبوب نمایند.
❤️ امام صادق(ع) میفرماید: خداوند رحمت کند بنده ای که محبت مردم را به سوی ما می کِشاند و ما را نزد مردم محبوب میسازد. بخدا قسم اگر (مردم)، سخنان زیبای ما را برای دیگران روایت میکردند، به سبب آن سخنان، عزیزتر می شدند💫
📚 کتاب مکیال المکارم ج۲
✨بَرایِ یاریَشْ بَرْخیزْ اَزْ جایْ...😊
#اللهمعجللولیکالفرج
#تعجیلدرفرجصلوات
اللهمصلعلیمحمدو
آلمحمدوعجلفرجهم
ʝøɪŋ↷
•⎢@motahare313yar⎟•
به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_سیزدهم 📚 #تنها_میان_داعش مستقیم نگاهش میکردم که بعثی بودن عدنان برایم باورکردنی ن
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼
#قسمت_چهاردهم
📚 #تنها_میان_داعش
میان دریایی از احساس شفاف و شیرینش شناور شده و همچنان نگاهم به ساحل محبت برادرانهاش بود؛ به این سادگی نمیشد نگاه خواهرانهام را در همه این سالها تغییر دهم که خودش فهمید و دست دلم را گرفت:
- ببین دخترعمو!
ما از بچگی با هم بزرگ شدیم، همیشه مثل خواهر و برادر بودیم.
من همیشه دلم میخواست از تو و عباس حمایت کنم، حتی بیشتر از خواهرای خودم، چون شما امانت عمو بودید!
اما تازگیها هر وقت میدیدمت دلم میخواست با همه وجودم ازت حمایت کنم، میخواستم تا آخر عمرم مراقبت باشم!
نمیفهمیدم چِم شده تا اونروز که دیدم اون نانجیب اونجوری گیرت انداخته، تازه فهمیدم چقدر برام عزیزی و نمیتونم تحمل کنم کس دیگهای...
و حرارت احساسش بهقدری بالا رفته بود که دیگر نتوانست ادامه دهد و حرف را به جایی جز هوای عاشقی برد:
- همون شب حرف دلم رو به بابا زدم، اونقدر استقبال کرد که میخواست بهت بگه.
اما من میدونستم چیکار کردم و تو چقدر ازم ناراحتی که گفتم فعلا حرفی نزنن تا یجوری از دلت در بیارم!
سپس از یادآوری لحظه ریختن شربت روی سرش خندهاش گرفت و زیر لب ادامه داد:
- اما امشب که شربت ریخت،
بابا شروع کرد!
و چشمانش طوری درخشید که خودش فهمید و سرش را پایین انداخت.
دوباره دستی به موهایش کشید، سرانگشتش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد:
- چقدر این شربت امشب خوشمزه
شده!
سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خندهای که لبهایش را ربوده بود، پرسید:
- دخترعمو! تو درست کردی که انقدر خوشمزهاس؟
من هم خندهام گرفته بود و او منتظر جوابم نشد که خودش با شیطنت پاسخ داد:
- فکر کنم چون از دست تو ریخته، این مزهای شده!
♻ ادامه دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
#تعجیلدرفرجصلوات
اللهمصلعلیمحمدو
آلمحمدوعجلفرجهم
ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬