eitaa logo
نمکتاب
16.3هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
792 ویدیو
188 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمکتاب
🌀 دوستانی که هنوز فیلم فوق العاده و فراتر از تصور 💠منصور💠 رو ندیدند، با دیدن ای
•••(🎬✨)••• (💬)••بخشی از نظرات شما عزیزان، برای فیلم پر افتخار "منصور" 😍 🎤 برای کسایی که هنوز فیلم رو ندیدن چه صحبتی دارید؟😎👇 📬 ‌@p_namaktab 📩•• 📚••@namaktab_ir
••{📚🌱}•• چه لذتی داره وقتی کتابی بخونی که حال و هوای فیلم مورد علاقه‌ات داشته باشه 😍😇 قیمت فقط ۷۰۰۰ تومان🤩 آماده ارسال✈️ 🛑تعداد محدودِ بشتابید🛑 ❒خرید از طریق(ایتا)👇🏻: @bakelas_ha 📚••@namaktab_ir
هدایت شده از ساحل رمان
اکران مردمی سینمایی پر افتخار ✨منصور✨ {♡داستان یک قهرمان که کمتر روایت اون رو شنیدیم♡} 📽اکران در شهر قم📽 📣ساعات سانس: ▪️خواهران: سه‌شنبه‌ها ۹صبح ▫️خانوادگی: پنج‌شنبه‌ها ۱۹شب 🕚ساعات تماس رزرو: ◇۸ تا ۱۲ صبح ◇۱۶ تا ۱۸ عصر جهت هماهنگی با شماره‌های زیر تماس حاصل فرمایید.👇🏻 📞025_32935935 📞025_32934635
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محله باکلاس
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👎 از «قهرمان» تا قهرمان!✌️ 🎬 روایتی جذاب از گفتگو با تماشاگران فیلم سینمایی «»🎖 😎 تماشای کیفیت Full HD 👉 🎙به نظرتون کدوم یک از مسئولین باید این فیلم رو ببینه؟ 🎙بهترین سکانس فیلم از نظرتون؟ 🎙به نظرتون بهتر نیست تو سینما بیشتر مسائلی مثل فقر و معضلات اجتماعی گفته بشه؟ اینجا بگید😊👇🏻: 📫_@bakelas_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◇•°•🌿•°•◇ عیدتون مبااااااارک و چه عیدی بالاتر از این که یکی از اعضای نمکتاب دعاگویتان هست در حرم حضرت😍 ◇•🌿 •°•◇ @namaktab_ir •°•◇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ🍂🌱🍂 ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ • . 🏝 . • - اصلا می‌فهمی کجا اومدی؟ فکر کردی همه جای شهر عین همه که سرت رو انداختی پایین... که چی؟ به من بگی آخرین سفارش یوسف رو.... وای اگه دستم به یوسف نرسه... سارا در سکوت زل زده بود به صورت دنیل و حالاتش را با چشمان سرخ و پر اشک نگاه می‌کرد. دنیل از این آرامش و سکوت عصبانی‌تر شد و دیگر نتوانست ادامه دهد. ماشین را کنار کشید و ترمز سختی کرد. سرش را چرخاند سمت بیرون و چند دقیقه هر دو در سکوت گذراندند که سارا گفت: -من نمی‌دونستم اون‌جا کجاست؟... اما... اما شما واقعا دوست یوسفی؟... خودت خواستی اون‌جا زندگی کنی؟ ... ‼️‼️رمان راز تنهایی رو از دست ندید 📚https://eitaa.com/saheleroman 📚