eitaa logo
❤️کانال شهید یوسفی ان‌شاءالله نظری کنه به ما❤️
75 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
49 فایل
هدف این کانال، متوسل به شهید یوسف الهی نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سخنرانی شهید رئیسی برای اباعبدالله عليه السلام يَابنَ شَبيبٍ، إن كُنتَ باكِيا لِشَيءٍ فَابكِ لِلحُسَينِ بنِ أبي طالِبٍ عليهما السلام...😭😭😭 الشهدای _خدمت الرضا _جمهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آقای رئیسی برای ما مثل پدر بود کارگر شرکت نیشکر هفت تپه: آقای رئیسی برای ما مثل پدر بود و مشکلات چندساله کارگران شرکت نیشکر هفت تپه را حل کرد 🌀 رسانه باشیم و در روشنگری لااقل یک نفر شریک باشیم .
🤲 الهی آمین الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🤲🏻 کانال شهید ابراهیم هادی را به دوستان خود معرفی کنید ا🇮🇷👇 ••••••••••♡♡♡♡••••••••••🆔https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔴🔴 ✅کفش بهتره یا چادر؟؟ ✅چقدر زیبا منطق حجاب را بیان کرد . ✅مثالها چقدر به روز .👏👏👏 واقعا تماشای این کلیپ خالی از لطف نیست ... @namaz110 📣=صَــــدَقِہ جاریِہ
*الان بازار بودم...من کجام؟ خوابم رو خراب کرد...* دخترک مثل بید میلرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او خراب شدو لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست داد میزد هی دخترک گریه میکرد و میترسید گِله ها ماند تا زمانی که سرباباش در طبق میدید دست خود میکشید بر سر او بوسه میداد روی بابا را بود راس پدر در آغوشش ناز میکرد بوی بابا را یادان روزهای رؤیایی بازهم دختر پدر شده بود هی زبان میگرفت با گریه روضه خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگها حنجری ریش ریش را حس کرد تا که با اشک گفت یاابتا گلوی پاره پاره خس خس کرد * رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:*  باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم همه میگن خیلی، شبیه مادرمم یادم میاد وداع کردی چقدر حرم پریشونه تو خیمه ها که خوابم برد بابام هنوز تو مِیدونه از انتظار و از درد توخیمه رفتم از حال میگن که آخر‌کار کشوندنش تو گودال می‌بینم اشکامو بابا به خنده ها بدل کرده به هوش میام و میبینم عمه منو بغل کرده دیگه شفای دردمو  مگه توخواب ببینم نه میتونم بخوانم نه میتونم بشینم شکایتِ همه بابا از دست نیزه دارانه من اما بیشترین ترسم از ناقه های عریانه بیا منو بغل کن بیا منو سوار کن خدا میدونه دیگه نه میتونم سوار شم نه میتونم ببینم نه میتونم بیدار شم  *عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...* زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم *همه صدا بزنید: یا حسین. @namaz110 @namaz110
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ادای احترام نظامی دختران شهید خلبان سید طاهر مصطفوی به تابوت پدرشان