eitaa logo
نماز محبوبم 💐
2.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
33 فایل
💐 اللهمّ بارِک لِمولانا صاحب الزمان علیه‌السلام و اجعَل صَلاتَنا بِه مَقبولَه 🤲🏻 کانال‌های دیگه‌‌مون: https://eitaa.com/chekaraa https://eitaa.com/maghtal جهت تبادل و بیان نظرات 👈🏻 @M_taeb
مشاهده در ایتا
دانلود
مثلا اذان که شد، نرو یواشکی یه گوشه نماز بخون؛ بلکه زود، شاد و بانشاط و پرانرژی، مهیا شو برای نماز یا اگه مثلا وسط یه کاری هستی، (اگه ممکنه البته) از مامان عذرخواهی کن بگو چند دقیقه برای نماز میرم و برمی‌گردم.. همین کار میشه اقامه نماز😍 با این کار، برای بقیه اعضای خانواده هم اهمیت نماز یادآوری میشه. کم‌کم عین دومینو همه‌ خانواده بعد از مدتی میشن از اقامه‌کنندگان نماز... یه روزم که مهمون دارن موقع اذان ، به نماز اولویت میدن. مهمونا می‌بینن یاد می‌گیرن یا لااقل یه تلنگری تو ذهنشون می‌خوره ☺️ مثلا نماز جماعت مدارس و ادارات، یه مصداق از اقامه نمازه ولی به نظر می‌رسه توی مدارس، در کنار خواندن نماز جماعت، باید کارهای دیگه‌ای در جهت اقامه نماز انجام بشه. ساختن نمازخونه. آماده کردن مُهر و بلندگو و دعوت از امام جماعت، یه طرف قضیه است اما طرف مهم‌تر کار اینه که برای بچه‌ها، کارهای فرهنگی درست انجام بشه تا دانش‌آموزان با درک عظمت نماز و چشیدن شیرینی اون برن سراغ نماز جماعت؛ نه از ترس انضباط 😉 عضو شوید👇 @namazemahboobe
... اگر یادمان رفت چکنیم؟ اگر شب اول قبر بر اثر ترس و وحشت و تنهایی، فراموش کردیم ما کیست چه کنیم؟ 😭 خاطره‌ای از به شدت توصیه می‌کنم بخونید بچه‌ها 🌹🙏 مرحوم آیت الله مصباح یزدی، از علمای بزرگ و فیلسوفان معاصر بودن که به تازگی از دنیا رفتند. نوه ایشون این حکایت رو نقل کردند: 👇👇 ⏰ تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. ⬜️ حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد داشتند. پزشک روغن‌هایی را تجویز کرده بود و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. 🔸️احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. 💬 می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه طول کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم... 🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» 😭 آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. 🔸️ این سؤال را تکرار کردند. چند مرتبه گفتند: «چه کار کنیم؟» باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد.✨ 🔸️نزدیک شد. از وضو که برگشتند، دوباره با بغض و اشک پرسیدند: _«خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم...😥 ⚜ رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید... وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند... گفتند: _ فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی»، این «علی علی» گفتن‌ها، ما را رها نمی‌کند. ما را تنها نمی‌‌گذارند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود، به ما یادآوری می‌کنند.» 💯💥بعد بلافاصله گفتند: _«اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🔸️مشغول شدیم. نماز عجیبی شد... ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم... با حال و پر اشک.😭😭 بین هر آیه سوره حمدشان، گریه می‌کردند. 🔹 بین دو نماز، بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند.♥️ عضو شوید👇 @namazemahboobe
✍ یادمه معلم گفته بود دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید. ⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. 🚶‍♂دنبالش رفتم و گفتم: برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و.. می‌دانستم احمد طولانی است. 🙎‍♂ احمد مقید بود که ذكر را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بی‌فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. 🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره. مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. ⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن 👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمی‌داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. 👨‍⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. 👨 احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه‌ی عمل خالصانه‌ی احمد. 📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف ، ص ۱۸. خاطره دکتر محسن نوری از شهید نیّری. عضو شوید👇 @namazemahboobe
🍰 ⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا 🌀 وقتی عج اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می‌کنند... ❄️ صدای از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود، بلند شد و رفت به راننده گفت: نگه دار را بخوانیم. راننده با بی‌تفاوتی جواب داد: الان که نمی‌شود، هروقت رسیدیم، می‌خوانی... جوان با لحن جدی گفت: لطفا نگه دار... سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در خواند و آمد کنارم نشست... پرسیدم چرا اینقدر برایت مهم است نماز اول وقت بخوانی؟! جوان جواب داد : «آخر من به ارواحنافداه داده ام نمازم را اول وقت بخوانم» تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟ جوان گفت :من در یکی از شهرهای درس می‌خواندم، فاصله شهر محل سکونتم تا زیاد بود، بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آن‌جایی که خیلی امتحان مهمی بود، نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود... شنیده بودم وقتی به لحظه‌های می‌رسید که کاری از شما ساخته نیست، به امام زمان عج شوید... 🙏در دلم گفتم یا امام زمان! اگر کمکم کنید به شما می‌دهم نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم در این هنگام بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد؛ بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند... 🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود!... ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد...😭😭 💚 مولا جان ببخش اگر عهدها بسته‌ایم با شما و شکسته‌ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی‌گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی‌هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...» 📚کتاب نماز و امام زمان، عباس عزیزی، صفحه: ۸۵ عضو شوید👇 @namazemahboobe
ترک جلسه‌ای مهم به خاطر نماز یکی از ادیانی که نامشان در قرآن آمده، «صابئین» هستند که به حضرت گرایش دارند. آن‌ها برای ستارگان تأثیراتی قائلند.🌌 نماز و مراسم ویژه ای دارند و هنوز هم در خوزستان گروهی از آنان هستند. این فرقه، رهبری دانشمند ولی مغرور داشتند که بارها با گفتگو کرد، ولی زیر بار نمی‌رفت. 🌕 در یکی از جلسات، امام رضا علیه السلام استدلالی کردند که او تسلیم شد و گفت: اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب اسلام را بپذیرم 😊😊 🕌 ناگهان صدای بلند شد، امام رضاعلیه السلام جلسه را ترک کردند. مردم گفتند: فرصت حساسی است، چنین فرصتی پیش نمی‌آید امام فرمود: اوّل نماز! او که این تعهّد را از امام دید، علاقه اش بیشتر شد.👌💥 بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان آورد. 📚 ۱۱۴ نکته از نماز. حجه الاسلام قرائتی. ص ۷_۶ @namazemahboobe
🌷نماز در جلو چشم مردم نه در خفا 🌷 امام حسین علیه السلام روز دوّم محرم وارد کربلا و روز دهم شهید شد. بنابراین مدّت اقامت حضرت هشت روز بود و مسافری که کمتر از ده روز بماند نمازش شکسته است. 💢 نماز دو رکعتی دو دقیقه بیشتر طول نمی کشد، به خصوص در هنگام خطر، امام حسین علیه السلام نیز روز عاشورا بارها به خیمه‌ها رفت و آمد داشتند و می‌توانستند نماز ظهرشان را در خیمه بخوانند، ولی بنا داشتند در معرکه جنگ نماز بخواند. پ.ن: به صحنه کشاندن نماز، یک است ⚠️ نباید در هتل ها، شرکت ها، پارک ها، فرودگاه ها، خیابان‌ها و رستوران ها، نمازخانه در گوشه باشد، بلکه باید در و در جلو چشم دیگران نماز اقامه شود، زیرا هر چه از جلوه دین کم شود، به جلوه فساد اضافه خواهد شد. ✅ اگر کاسب‌ها اوّل وقت کنار مغازه خود بگویند، مشتریان بد حجاب، خودشان را جمع تر خواهند کرد. 👌👌 📚 ۱۱۴ نکته درباره نماز. حجه‌السلام‌قرائتی. ص: ۸_۷ عضو شوید👇 @namazemahboobe
🌺 🔰 جلسه چهارم مطلبی که امروز خدمتتون خواهم گفت، یه نکته فوق مهمه👌 ⚠️ البته شایدم یه‌کم در نگاه اول، بحث امروز ترسناک به نظر برسه اما دونستن این مطالبِ جدی، برای تلنگر به خودمون ضروریه. ✅ حرف سعادت‌مونه... شوخی که نیست 🌿 خب شروع می‌کنیم ️پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه و اله) یه حرف خیلی جدی رو بدون هیچ تعارفی فرمودن و اون اینه که👇 🔴 در قیامت، شفاعت من شامل کسی که نماز رو عمدا و بدون دلیل به تاخیر بیندازد نمی‌‌شود. ️ببینید ما فعلا کار با نماز نخونا نداریما؛ حرف ما با خودمون هست که نماز رو با تاخیر می‌خونیم.📿 ⚠️این یه هشدار بدون تعارفه⚠️ پیامبر اکرم(ص) رحمتُ للعالمین هستند؛ خیلی براشون سخته که شیعه‌ها رو رها کنن روز محشر... اما تو این حدیث، داره میگه شفاعت نمی‌کنم این دسته رو. ⛔️می‌خوام باور کنید که تاخیر انداختن بدون دلیل نماز از اول وقت، چقدر زشت و بی‌ادبیه که تا این حد پیامبر خدا ناراحت میشن. رسما داریم صدای اذان رو می‌شنویم🗣 ⛔️اما میگیم هنوز وقت زیاده... ⛔️الان سر خدا شلوغه؛ بزار خلوت‌تر بشه☺️ ⛔️الان اگه بخونم، میگن چقدر تو اُملی... ⛔️الان کار دارم... ⛔️الان ....... ⛔️الان ……… بهتون بگم! همه این *الان‌ها* نقشه شیطان و هوای نفس خودمونه. والسلام ❎ عزیزم لطفا عمدا نمازت رو از اول وقتش به تاخیر ننداز🙏 خدا داره ویژه توی اذان و اقامه ۱۲مرتبه میگه: *بشتاب بیا سمت من!* (حَیِّ یعنی بشتاب. عجله کن) ما نه تنها نمی‌شتابیم، بلکه گاهی وقتا اصلا نمی‌ریم🤦‍♂ یه حرف خودمونی بزنم، بین خودمون باشه ️ماها داریم با این‌کار، خودمون رو محروم می‌کنیم از بسیاری از نعمت‌های خدا خودمون رو محروم می‌کنیم از بسیاری از نعمت‌های ویژه بهشتی... پیامبر می‌فرمایند بیشترین ناله جهنمیان به خاطر امروز و فردا کردنشون هست( همون تنبلی خودمون) بیاین تصمیم جدی بگیریم بچه‌ها😍 هر وقت اذان گفتن، تنبلی نکنیم؛ در عوض زرنگی کنیم و بریم سمت نماز! اگه جایی نماز جماعت بود، که با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه بریم وصل شیم!😂 اگه جماعت هم نبود خودمون یه گوشه خلوت کنیم. ببخشید نمیخواستم اینقدر زود برم سراغ این احادیث جدی؛ ولی لازم بود چون کلاغه خبر آورده خیلی‌ها هنوز چندان به نماز اول وقت اهمیت نمیدن😉🙏 دیگه با این حساب، ان شاء الله کسی نباشه که نماز رو بی‌دلیل به تاخیر بندازه‌ها... دیگه اینجا خدای ناکرده دوبرابر ضرر می‌‌کنیم؛ چون الان دیگه با خوندن روایت پیامبر(ص) می‌دونیم جریان چیه... یاعلی👋 عضو شوید👇 @namazemahboobe
💐 ندای نماز از گهواره تا گور هنگام تولّد نوزاد، گفتن در گوش او سفارش شده و نیز هنگام دفن میت واجب شده است. هیچ عبادتی از لحظه تولّد تا لحظه مرگ، این چنین ملازم انسان نیست.✅ 📚 ۱۱۴ نکته درباره نماز. حجه‌الاسلام قرائتی. ص: ۲۴ عضو شوید👇 @namazemahboobe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ نماز در ارتفاع 120 متری اون هم بالای نردبان 😍 ♨️ دو نفر از کارشناسان ایمنی ⛑ و نجات عسلویه، جهت بررسی سالیانه ی یکی از فلرهای گاز در هوای گرم و شرجی این منطقه، ۱۲۰ متر نردبان عمودی را بالا آمدند. ظهر که شد؛ دست از کار کشیدند و نوبتی به ایستادند😍👌 🎁 @namazemahboob ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ آیا پیامبر اسلام در اذان و نماز می‌گفتن: اَشهَدُ اَنّ خودم رَسولُ الله؟!😅 ازخودشون تعریف می‌کردن؛یعنی؟🤔 🖥 @pasokhgooha_ir
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «وقت اذان» 🎙عبدالرضا هلالی و محمد اسداللهی
17.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این اذان بسیار زیبا را همراه با ترجمه به صورت اشعار ،، بشنوید و لذت ببرید...❤️‍🔥 ‌🎁 @namazemahboob ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄