#ارسالی_از_لبیک یا زینب (س):
🏴مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
🏴نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد
🏴ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
🏴دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
🏴هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم
🏴نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد
🏴آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم
🏴مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد
🏴سیلی محکم او چشم مرا تار نمود
🏴مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد
🏴حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
🏴باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد
🏴قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما
🏴وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد
@Namazeshab2