🗓سالروز مباهله
💠رهبرمعظم انقلاب:
پیامبر در روزمباهله عزیزانش را به صحنه آورد تا شاخص روشنگر حق وباطل برای تاریخ باشد! ۸۸/۹/۲۲
همانطورکه در مباهله،همهٔ ایمان درمقابل همهٔ کفر قرارگرفت،امروز همهٔ ایمان درنظام اسلامی در مقابل کفر قرارگرفته و همانطور که پیغمبر واهلبیتش بااقتدار دشمن رااز میدان خارج کند ملت ایران هم بااقتدار معنوی خود دشمن رااز میدان خارج خواهدکرد! ۹۴/۷/۱۵
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🗓سالروزاستعفایمیرحسینموسوی
از نخستوزیری دولت درسال۶۷
درپی اختلاف با دولت و مجلس
💠امام خمینی:
نامه استعفای شما باعث تعجب شد، در زمانیکه مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندانشان را به قربانگاه میبرندچه وقت گله و استعفاست! ۶۷/۶/۱۵
💠رئیس جمهورآیت الله خامنهای:
استعفای شما را صلاح ندانسته واصرار بر آنرا ضربه به نظام و با کمال معذرت خیانت غیرعمدی میدانم! ۶۷/۶/۱۴
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
🔵 واقعهی مباهله
🔻روز مباهله، روز اتمام حجت خدا بر #رسالت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و #خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام و اثبات #عصمت آل عبا علیهمالسلام است.
🔰اجماع علمای امت بر آن است كه در مباهله أَبْنَاءَنَا منحصر در #حسن و #حسین علیهماالسلام و تنها مصداق نِسَاءَنَا #فاطمه_زهرا سلام الله علیها است و مراد از أَنْفُسَنَا #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و #علی_مرتضی است.
🔻 #زمخشری میگوید: در مباهله دلیلی است كه قوی تر از آن نیست به فضل اصحاب كساء و در آن برهان واضحی است به صحت نبوّت نبیّ، چون احدی از موافق و مخالف روایت نكرده است كه نصاری دعوت آن حضرت را اجابت كرده باشند. پس از آن كه رسول خدا صلی الله علیه و آله علمای نصاری را به توحید خداوند لَم يلِد ولَم يولَد دعوت نمود و آنان از ایمان به «إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» (آل عمران/۵۹)
«قطعاً داستان عیسی نزد خدا [از نظر آفرینش] مانند داستان آدم است، که او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: باش، پس بی درنگ شد.» سر باز زدند، آنها را به مباهله دعوت كرد تا حق از باطل به لعنت خدا بر دروغگویان روشن شود.
🔻 رسول خدا صلی الله علیه و آله، حسین علیهالسلام را در آغوش کشید و دست حسن علیهالسلام را گرفت و پشت سر آن حضرت، فاطمه زهرا سلام الله علیها و پس از آن، علی مرتضی علیه السلام برای دعا آمدند. اسقف اعظم چون آن منظره را دید، گفت: چهره هایی را میبینم كه اگر از خدا بخواهند كوه را از جا بردارد، خدا اجابت میكند، اگر با آنان مباهله كنید تا قیامت از نصاری كسی روی زمین نخواهد بود. ذلّت تسلیم و اداء جزیه را پذیرفتند و خط بطلان بر آئین #مسیحیت كشیدند.
🔸وظیفه شیعیان در تعظیم دهه #غدیریه
🔸قسمتی از پیام آیت الله العظمی وحیدخراسانی
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
🗓سالروز نزولآیهولایتدرشأنعلی(ع)
درپی انفاق انگشتر به فقیر در نماز
💠رهبرمعظم انقلاب:
طبق آیه ولایت،مومن کسی است که نماز را اقامه کندیعنی جهت جامعه را از لحاظ مادی و معنوی بسوی خداقرار دهد لذا باید حتی در نماز زکات دهدتا عدالت اقتصادی صورت گیرد اینکارحضرت یعنی یک مسلمان بایدآنقدرفقر برایش درد آور باشد که برای انفاق صبر نکند نمازش تمام شود! ۵۳/۷/۲۲
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مجازے
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 #قسمت1⃣3⃣ اين جا كربلاست و آفتاب گرم
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت2⃣3⃣
او در حياط خانه اش قدم مى زند و با خود مى گويد: "خدايا، چه كنم؟ كدام راه را انتخاب كنم؟ اى حسين، آخر اين چه وقت آمدن به كوفه بود؟ چند روز ديگر صبر مى كردى تا من از كوفه مى رفتم، آن وقت مى آمدى، امّا چه كنم كه راه رياست و حكومت بر ايران از كربلا مى گذرد. اگر ايران را بخواهم بايد به كربلا بروم و با حسين بجنگم. اگر بهشت را بخواهم بايد از آرزوى حكومت ايران چشم بپوشم".
نگاه كن! همه دوستان عمرسعد براى
مشورت دعوت شده اند. آيا آن جوان را مى شناسى كه زودتر از همه به خانه عمرسعد آمده است؟ اسم او حَمزه است. او پسرِ خواهرِ عمرسعد است.
عمرسعد جريان را براى دوستان خود تعريف مى كند و از آنها مى خواهد تا او را راهنمايى كنند. اوّلين كسى كه سخن مى گويد پسر خواهر اوست كه مى گويد:
"تو را به خدا قسم مى دهم مبادا به جنگ با حسين بروى. با اين كار گناه بزرگى را مرتكب مى شوى. مبادا فريفته حكومت چند روزه دنيا بشوى. بترس از اينكه در روز قيامت به ديدار خدا بروى در حالى كه گناه كشتن حسين به گردن تو باشد".170
عمرسعد اين سخن را مى پسندد و مى گويد: "اى پسر خواهرم! من كه سخن ابن زياد را قبول نكردم. اينكه گفتم به من يك روز مهلت بده براى اين بود كه از اين كار شانه خالى كنم".
دوست قديمى اش ابن يَسار نيز، مى گويد: "اى عمرسعد! خدا به تو خير دهد. كار درستى كردى كه سخن ابن زياد را قبول نكردى".171
همه كسانى كه در خانه عمرسعد هستند او را از جنگ با امام حسين(ع) بر حذر مى دارند. كم كم مهمانان خانه او را ترك مى كنند و از اينكه عمرسعد سخن آنها را قبول كرده است، خوشحال هستند.
شب فرا مى رسد. همه مردم شهر در خواب اند; امّا خواب به چشم عمرسعد نمى رود و در حياط خانه راه مى رود و با خود سخن مى گويد: "خدايا، با عشق حكومت رى چه كنم؟" و گاه خود را در جايگاه اميرى مى بيند كه دور تا دور او، سكّه هاى سرخ طلا برق مى زند.
او در خيال خود مى بيند كه مردم ايران او را امير خطاب مى كنند و در مقابلش كمر خم مى كنند، امّا اگر به كربلا نرود بايد تا آخر عمر در خانه بنشيند.
به راستى، من چگونه مخارج زندگى خود را تأمين كنم؟ آيا خدا راضى است كه زن و بچه من گرسنه باشند؟ آيا من نبايد به فكر آينده زن و بچّه خود باشم.
آرى! شيطان صحنه فقر را اين گونه برايش مجسّم مى كند كه اگر تو به كربلا نروى بايد براى نان شبِ زن و بچه ات، منتظر صدقه مردم باشى.
عمرسعد يك لحظه هم آرام و قرار ندارد. مدام از اين طرف حياط به آن طرف مى رود. بيا قدرى نزديك تر برويم و ببينيم با خود چه مى گويد:
أتركُ مُلْكَ الريّ والريّ رغبةٌ***أمْ ارجعُ مذموماً بقَتلِ الحسينِ
او هم سرذوق آمده و براى خود شعر مى گويد. او مى گويد:
"نمى دانم آيا حكومت رى را رها كنم يا به جنگ با حسين بروم؟ مى دانم كه در جنگ با حسين آتش جهنّم در انتظار من است، امّا چه كنم كه حكومت رى تمام عشق من است".172
عمرسعد تو مى توانى بعداً توبه كنى. مگر نمى دانى كه خدا توبه كنندگان را دوست دارد، آرى! اين سخنان شيطان است.
گوش كن! اكنون عمرسعد با خود چنين مى گويد:
"اگر جهنّم راست باشد، من دو سال ديگر توبه مى كنم و خداوند مهربان و بخشنده است و اگر هم جهنّم دروغ باشد من به آرزوى بزرگ خود رسيده ام".173
عمرسعد سرانجام به اين نتيجه مى رسد كه به كربلا برود، امّا با حسين جنگ نكند. او به خود مى گويد كه اگر تو به كربلا بروى بهتر از اين است كه افراد جنايت كار بروند. تو به كربلا مى روى ولى با حسين درگير نمى شوى. تو با او سخن مى گويى و در نهايت، او را با ابن زياد آشتى مى دهى. تو تلاش مى كنى تا جان حسين را نجات دهى. همراه سپاه مى روى ولى هرگز دستور حمله را نمى دهى. به اين ترتيب هم ناجى جان حسين مى شوى و هم به حكومت رى مى رسى!
آرى! وقتى حسين ببيند كه ديگر در كوفه يار و ياورى ندارد، حتماً سازش مى كند. او به خاطر زن و بچه اش هم كه شده، صلح مى كند. مگر او برادر حسن نيست؟ چطور او با معاويه صلح كرد، پس حسين هم با يزيد صلح خواهد كرد و خود و خانواده اش را به كشتن نخواهد داد.
هوا كم كم روشن مى شود و عمرسعد كه با پيدا کردن این راه حل کمی آرام میشود.
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
http://eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
هدایت شده از هیئتزینبـــیونلارستان
مراسم جلسه هفتگی
قدم به قدم با کاروان ارباب
پنجشنبه ۹۷.۰۶.۱۵،راس ساعت۲۲
شهرجدید،قلات خانی،مسجد امام
علی بن ابیطالب(علیه السلام)
هیئت زینبیون لارستان
#ایتا eitaa.com/zainabiun
#سروش sapp.ir/zainabiun
هدایت شده از هیئتزینبـــیونلارستان
مراسم عزاداری دهه اول محرم
از دوشنبه ۹۷.۰۶.۱۹، به مدت ۱۱ شب
راس ساعت ۲۱:۴۵
شهرجدید،قلات خانی،مسجد امام
علی بن ابیطالب(علیه السلام)
*هیئت زینبیون لارستان*
#ایتا eitaa.com/zainabiun
#سروش sapp.ir/zainabiun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠️قال الصادق علیه السلام:
وَ مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لعَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَيْهِ وَ مَا مِنْ بَاكٍ يَبْكِيهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ (ع) وَ أَسْعَدَهَا عَلَيْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُحْشَرُ إِلَّا وَ عَيْنَاهُ بَاكِيَةٌ إِلَّا الْبَاكِينَ عَلَى جَدِّيَ الْحُسَيْنِ (ع)
👇
@namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
💠️قال الصادق علیه السلام: وَ مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لعَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ
💠️قال الصادق علیه السلام:
وَ مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لعَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَيْهِ وَ مَا مِنْ بَاكٍ يَبْكِيهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ (ع) وَ أَسْعَدَهَا عَلَيْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُحْشَرُ إِلَّا وَ عَيْنَاهُ بَاكِيَةٌ إِلَّا الْبَاكِينَ عَلَى جَدِّيَ الْحُسَيْنِ (ع)
فَإِنَّهُ يُحْشَرُ وَ عَيْنُهُ قَرِيرَةٌ وَ الْبِشَارَةُ تِلْقَاهُ وَ السُّرُورُ بَيِّنٌ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلْقُ فِي الْفَزَعِ وَ هُمْ آمِنُونَ وَ الْخَلْقُ يُعْرَضُونَ وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ (ع) تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرش لا یَخافون سُوء یَوم الحساب یُقالُ لَهُم ادخُلُوا الجَنَّه فیَأبُون وَ یَختارُون مَجلسَه و حَدیثَه وَ انّ الحور لترسل الیهم انّا قَد إشتَقناکم مَعَ الوِلدان المُخَلَّدین فما یَرفَعُون رُءوسَهُم اِلَیهِم لِما یَرَونَ فی مَجلِسِه (علیه السلام) مِن السُّرورِ وَ الکرامَه
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هيچ چشم و اشكى نزد خدا محبوبتر از چشم و اشکى نيست كه بر #سیدالشهدا بگريد و بر آن حضرت جارى گردد.
و هيچ گريه كننده اى نيست كه بر آن حضرت بگريد مگر آنكه گريه اش به #حضرت_فاطمه (عليهاسلام) رسيده و آن حضرت را #یارى میكند و نيز گريه اش به #حضرت_رسول_خدا (صلّى اللّه عليه و آله) رسيده و بدين وسيله #حقّ ما #اهل_بیت را ادا میــــــکند.
و هیچ بنده ای محشور نمی شود مگراینکه چشمانش گریان باشد، به جز #گریه_کنندگان بر جدّم #حسین (علیه السلام) که همانا محشور می شوند در حالیکه چشمانشان روشن است و بشارت به بدرقه شان می آید و #شادی از صورتشان نمایان است و در حالی که خلایق در هول و هراس و در معرض حسابند، آنها در امانند و زیر عرش #هم_صحبت حسین اند و در سایه عرش از بدی روز حساب بیمناک نیستند.
به آنها گفته می شود که وارد بهشت شوید، اما آنها إبا می کنند و #همنشینی و #همصحبتی با #سیدالشهدا را ترجیح می دهند؛ سپس حوریان و غلامان بهشتی در پی آنها فرستاده می شوند و به آنها می گویند که ما مشتاق شماییم؛ اما ایشان حتی سرهایشان را برای دیدن آنها بلند نمی کنند! بخاطر شادی و سروری که از #مجالست با #حسین (علیهالسلام) درک کرده و چشیده اند
📚مستدرک الوسائل، ج10، ص 314).
📚کامل الزیارات ، باب بیست و ششم
#امام_حسین
#محرم
#عزاداری
#اشک
#گریه
#بکاء
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
🗓روز نزولسورهانسان درشأناهلبیت
و روزتکریموترویجخانوادهاسلامی
💠رهبرمعظم انقلاب:
در جمهوری اسلامی نه مردسالاری است، نه زن سالاری، خانواده سالاری است! ۶۲/۱۲/۱۲
هدف انقلاب اسلامی تشکیل تمدن اسلامی است و خانواده بستر اصلی تشکیل تمدن اسلامی است! ۹۱/۷/۲۳
از گناهان کبیرهی تمدن غرب اینستکه تشکیل خانواده را در چشم بشریت سبک و کوچک کرد! ۷۸/۱/۲۴
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 #قسمت2⃣3⃣ او در حياط خانه اش قدم مى زن
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت3⃣3⃣
آفتاب بالا آمده است و سربازان ابن زياد پشت درِ خانه عمر ایستاند.
صداى شيهه اسب ها، عمرسعد را از خواب بيدار مى كند. با دلهره در را باز مى كند:
ــ چه خبر شده است؟ اين جا چه مى خواهيد؟
ــ ابن زياد تو را مى خواند.
عمرسعد، از جا برمى خيزد و به سوى قصر حركت مى كند. وقتى وارد قصر مى شود به ابن زياد سلام مى كند و مى گويد:
"اى امير، من آماده ام كه به سوى كربلا بروم و فرماندهى لشكر تو را به عهده بگيرم". ابن زياد خوشحال مى شود و دستور مى دهد تا حكم فرماندهى كلّ سپاه براى او نوشته شود.
عمرسعد حكم را مى گيرد و با غرور تمام مى نشيند. ابن زياد با زيركى نگاهى به عمرسعد مى كند و مى فهمد كه او هنوز خود را براى كشتن حسين آماده نكرده است. براى همين، به او مى گويد: "اى عمرسعد، تو وظيفه دارى لشكر كوفه را به كربلا ببرى و حسين را به قتل برسانى".
عمرسعد لحظه اى به فكر فرو مى رود. گويا بار ديگر ترديد به سراغش مى آيد. برود يا نرود؟ او با خود مى گويد: "اگر من موفق شوم و حسين را راضى كنم كه صلح كند، آن وقت آيا ابن زياد به اين كار راضى خواهد شد؟".
ابن زياد فرياد مى زند: "اى عمرسعد! من تو را فرمانده كل سپاه كردم، پس آگاه باش اگر از جنگ با حسين خود
دارى كنى گردن تو را مى زنم و خانه ات را خراب مى كنم".174
عمرسعد با شنيدن اين سخن، بر خود مى لرزد. تا ديروز آزاد بود كه يا به جنگ حسين برود و يا به گوشه خانه اش پناه ببرد، امّا امروز ابن زياد او را به مرگ تهديد مى كند.
اكنون او بين دو راهى سخت ترى مانده است، يا مرگ يا جنگ با حسين.
او با خود مى گويد: "كاش، همان ديروز از خير حكومت رى مى گذشتم". اكنون از مرگ سخن به ميان آمده است!
چهره عمرسعد زرد شده است و با صدايى لرزان مى گويد: "اى امير! سرت سلامت، من به زودى به سوى كربلا حركت مى كنم". او ديگر چاره اى جز اين ندارد. او بايد براى جنگ، به كربلا برود.175
* * *
ــ آقاى نويسنده، نگاه كن! عمرسعد از قصر بيرون مى رود. بيا ما هم همراه عمرسعد برويم و ببينيم كه او مى خواهد چه كند.
ــ صبر كن، من اين جا كارى دارم.
ــ چه كارى؟
ــ من مى خواهم سؤالى از ابن زياد بپرسم. به راستى چرا او عمرسعد را براى فرماندهى انتخاب كرد.
من جلو مى روم و سوال خود را از ابن زياد مى پرسم.
ابن زياد نگاهى به من مى كند و مى گويد: "امروز به كسى نياز دارم كه با اسم خدا و دين، مردم را به جنگ با حسين تشويق كند. قدرى صبر كن! آن وقت خواهى ديد كه عمرسعد به جوانان خواهد گفت كه براى رسيدن به بهشت، حسين را بكشيد. فقط عمرسعد است كه مى تواند كشتن حسين را مايه نجات اسلام معرّفى كند".
صداى خنده ابن زياد در فضا مى پيچد. به راستى، ابن زياد چه حيله گر ماهرى است.
مى دانم كه مى خواهى در مورد سوابق عمرسعد اطلاعات بيشترى داشته باشى؟
عمرسعد در كوفه، به دانشمندى وارسته مشهور بوده است. او اهل مدينه و خويشاوند خاندان قريش است، يعنى در ميان مردم، به عنوان يكى از خويشاوندان امام حسين(ع) معروف شده است. چرا كه امام حسين(ع) و عمرسعد هر دو از نسل عبد مناف ( پدر بزرگ پيامبر ) هستند.176
شايد برايت جالب باشد كه بدانى حكومت بنى اُميّه براى شهرت و محبوبيّت عمرسعد، تلاش زيادى كرد و با تبليغات زياد باعث شده تا عمرسعد در ميان مردم مقام و منزلتى شايسته پيدا كند.
ابن زياد وقتى به كوفه آمد و مسلم را شهيد كرد به عمرسعد وعده حكومت رى را داد و حتّى حكم حكومتى هم براى او نوشت. زيرا مى دانست كه اين زاهد دروغين، عاشق رياست دنياست.
عمرسعد به اين دليل ساليان سال در مسجد و محراب بود كه مى خواست بين مردم، شهرت و احترامى كسب كند. اكنون به او حكومت منطقه مركزى ايران پيشنهاد مى شود كه او در خواب هم، چنين چيزى را نمى ديد.
عمرسعد، حسابى سرمست حكومت رى شده و آماده است تا به سوى قبله عشق خود حركت كند، امّا حكومت رى در واقع طعمه اى بود براى شكار عمرسعد! اگر عشق رى و حكومتش نبود، هرگز عمرسعد به جنگ امام حسين(ع) نمى رفت.
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
🌟جهت پیگیری #داستان_عاشورایی #هفت_شهر_عشق به کانال #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے در پیام رسان #ایتا مراجعه نمائید.👇
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
🗓سالروزفاجعه پرعبرت حَرِّه
💠رهبرانقلاب:
فاجعه حره مقطع بسیار مهمی درتاریخ اسلام است! ۶۱/۴/۶
یزید برای اینکه مانع قیام احتمالی امام سجاد شود،مردم مدینه را درفاجعه حره ارعاب کرد،در فاجعه حره نوزادان شیرخوار را زنده برنیزه کردند و جلوی مادرشان به دیوار کوبیدند و مغزش متلاشی شد؛بعداز فاجعه حره تاسالها هرکه دخترش راشوهر میدادمیگفت من ضامن بکارتش نیستم! ۵۱/۱۱/۲۲
⬇️نسخهpdf
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313