#سیره_شهدا
بهشت زهرای تهران ، مزاری وجود دارد که علی رغم شناسایی شدن صاحب آن ، در گمنامی کامل بسر می برد.
صاحب این مزار هم عکس دارد و هم نام پدر و تاریخ تولد و عروجش مشخص است اما نامی ندارد.
برای زیارت این تربت مقدس ، باید به این آدرس مراجعه نمایید:
قطعه 24 - ردیف 125 - شماره 5
بر فراز مزار این شهید گمنام ، بخشی از وصیت نامه او به این شرح نگاشته شده است:
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی و خواهران و برادران عزیزم سلام رسانده و امیدوارم خدا را هیچ موقع فراموش نکنید.
ای مادر که مرا در دامان خود پرورش دادی و شب و روز برایم زحمت کشیدی ، سعی کن همچون زینب در مرگ فرزندت صبور باشی و این را بدان که آخرین راه مردن است ، چه بهتر آن که در راه اسلام شهید شوم.
من ننگ می دانم ، مرگ آن کسی را که در رختخواب بمیرد.
ای مادر و پدر گرامی مرا تشییع جنازه نکنید که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ ، تشییع جنازه ای جانشان را فدای انقلاب کردند شرمنده ام.
بر روی سنگ قبرم نامم را ننویسید .
می خواهم همچون ده ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم.
اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید :
پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله ...
ای برادران و خواهران و دوستان. برایم گریه نکنید که دشمن خیال می کند ضعیف هستید. به دشمن بگویید که اگر پیکرم را صد پاره کنند ، اگر پاره های آن را هم بسوزانید و اگر خاکستر مرا به دریا بریزید در دل موج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است ، ستمگر نابود.
والسلام.....
#شهیدگمنام
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#سیره_شهدا
#مُبـَلغِ_مَجــٰازی
🇮🇷 eitaa.com/namazi_313
🥀 #سیره_شهدا
#وقت_پیشنهادی_مطالعه_دو_دقیقه
بحث تقسیم اراضی که پیش آمد، عبدالحسین برونسی گفت: «دیگه این روستا جای زندگی نیست، آب و زمین رو به زور گرفتن و میخوان بین مردم تقسیم کنند، بدتر اینکه سهم چند یتیم هم قاطی اینهاست».
رفتیم مشهد؛ خانه یکی از اهالی که خالی بود. موقتاً همانجا ساکن شدیم. مانده بود کار...
دو ماه شاگرد سبزی فروشی شد و پانزده روز شاگرد لبنیاتی؛ اما سر هیچ کدام دوام نیاورد. میگفت: «سبزی فروشه که سبزیها رو خیس میکنه میکنه تا سنگینتر بشه، لبنیاتیه هم جنس خوب وبد رو قاطی میکنه و غش و کم فروشی داره. از همه بدتر اینه که میخوان منم مثل خودشون بشم».
بعد از آن یک بیل و کلنگ برداشت و رفت سرگذر. بعد از سه چهار روز یک بنا پیدا شده بود که عبدالحسین را با خودش ببرد. جان کندن داشت، مزدش هم روزی ده تومن بود ولی به قول عبدالحسین:
«هیچطوری نیست، نون زحمتکشی نون پاک و حلالیه، خیلی بهتر از اون دوتاست».
#داستان
🪶 #مُبلغ_مجازی
🆔 eitaa.com/namazi_ir
🥀 #سیره_شهدا
#وقت_پیشنهادی_مطالعه_دو_دقیقه
سر کلاس ناراحتی فرهمند توجهم را جلب کرد!
زنگ تفریح او را صدا زدم و علت را پرسیدم. ولی جواب واضحی نمیداد، اصرار کردم تا اینکه گفت: «در حال آمدن به کلاس، روی پله ها به زمین افتادم!»
گفتم: «اینکه مهم نیست! دست و پایت شکسته؟»
پاسخ داد: «نه! امروز صبح دیر از خواب برخواستم. با عجله برای رفتن به مدرسه حاضر میشدم که پدرم از من آب خواست؛ ولی من به خاطر کمی زودتر رسیدن به مدرسه تقاضای او را رد کردم آقای روحی! علت زمین خوردن من این است که نتوانستم یک کار برای پدرم انجام دهم، درحالی که او به اندازه تمام روزهای سنم خواسته های مرا برآورده کرد. از خدایم خجالت میکشم».
🌷شهید سید فرهمند نبوی لمراسکی
🥀 #همراه_با_شهدا
🪶 #مُبلغ_مجازی
🆔 eitaa.com/namazi_ir
#زندگینامه
#شهید_عباس_بابایی
شهید عباس بابایی در ۱۴ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در قزوین، دیده به جهان گشود، دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در ۱۳۴۸ درحالیکه در رشته پزشکی پذیرفته شده بود، داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی در ۱۳۴۹ برای تکمیل دوره به آمریکا رفت و بعد از پایان تحصیل در آمریکا با درجه ستوان دوم در پایگاه هوایی دزفول مشغول به خدمت شد؛
با ورود هواپیمای پیشرفته «اف ۱۴» در سال ۱۳۵۵ به ایران، بابایی که جزء خلبانهای بسیار ماهر بود، برای پرواز با این هواپیما انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد؛
با اوج گیری مبارزات علیه نظام شاهنشاهی، عباس بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، آشکارا به میدان مبارزه وارد شد و در براندازی رژیم، حضوری مؤثر از خود نشان داد!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه هوایی انتخاب و در هفتم مرداد ۱۳۶۰ از درجه سروانی به سرهنگی ارتقاء یافته و فرماندهی پایگاه هشتم شکاری اصفهان را بر عهده گرفت؛
این فرمانده جوان و متعهد به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود و صرف هزینههای شخصی به عمران و آبادانی روستاهای فقیر حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تأمین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این مناطق، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی کردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر آن با مردم، خدمات شایان توجهی را انجام داد!
به دنبال خدمات قابل تقدیر این شخصیت کمنظیر، در آذر ماه سال ۱۳۶۲، بابایی به عنوان معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی ارتش منصوب شد و با برنامهریزی و شجاعت مثالزدنی توانست در اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی ارتقاء یابد!
این فرمانده دلاور با بیش از سه هزار ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، بیشتر وقت خود را در عملیاتهای جنگی سپری نمود، بهگونهای که تنها در دوسال آخر زندگی پرافتخار خود، بیش از شصت مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید!
سرانجام این خلبان نامدار، در ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶ به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، در سردشت مورد اصابت تیربار ضد هوایی قرار گرفت و در سن ۳۷ سالگی، توسط ترکشی حنجرهاش پاره شد و در روز عید قربان، «ذبیحاللّه» شد و به معراج همیشگی حضرت دوست قدم نهاد!
✍️ و سخن امروز را با کلام رهبر فرزانه انقلاب به پایان میبریم که فرمودند: «در ميان رزمندگان، چه ارتش و چه سپاه، شهيد بابايی، يك انسان بزرگ و يك چهرهی ماندگار و فراموش نشدنی است... این شهید عزیزمان، انسانی مؤمن و متقی و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول این چند سالی که من ایشان را می شناختم، همیشه بر همین خصوصیات، ثابت و پابرجا بود ... شهید بابایی، در زمینه امور رزمی و پروازی، نیرویی متخصص و ماهر و از جمله افرادی بود که بیشترین ساعات پرواز را داشت! او هیچ گاه به مصالح خود فکر نمی کرد و تنها مصالح انقلاب و اسلام را مد نظر داشت؛ او فرماندهای بود که با زیردستانش بسیار فروتن و صمیمی، اما در مقابل اَعمال بد و زشت، خیلی بی تاب و سخت گیر بود... اين شهيد عزيز، يك انقلابی حقيقى و صادق بود؛ و من به حال او حسرت می خورم و احساس می كنم كه در اين ميدان عظيم و پرحماسه از او عقب ماندهام!»
📚 برگرفته از کتاب پرواز تا بی نهایت
•┈┈••••✾•🔻🌷🔻•✾•••┈┈•
🌷 #سیره_شهدا
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
به ما در #مُبلغِ_مجازی بپیوندید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 eitaa.com/namazi_ir