⌛️رصد پنجشنبه (1شهریور، 11ذی الحجه، 23آگوست):
1358؛ اعلام جنگ "عزالدین حسینی" از رهبران روحانی حزب دمكرات كردستان ایران علیه جمهوری اسلامی
1369؛ درگذشت دكتر "پرویز ناتل خانلری" استاد دانشگاه و روزنامه نگار
1377؛ شهادت مبارز انقلابی "سید اسداللَّه لاجوردی" توسط منافقین
1344ق؛ رحلت استاد بزرگ اخلاق و عالم عارف، آيت اللَّه "ميرزا جواد ملكي تبريزي"
1866م؛ امضای معاهده تاریخی "پراگ" میان دو كشور پروس و اتریش
1914م؛ اعلان جنگ ژاپن به آلمان در جریان جنگ جهانی اول
@namazi_313
🗓سالروز ترور خار چشممنافقان
شهیدغریبسیداسدأللهلاجوردی
✍رهبرمعظم انقلاب:
ما ازقبل انقلاب به او میگفتیم مرد پولادین چراکه از آنموقع تاشهادت لحظهای از خطانقلاب انحراف پیدا نکرد! ۷۷/۶/۱۶
💠وصیت:
خدايا!تو شاهدی به همان اندازه که به امام سازش ناپذيرعشق میورزم از سازشکاران نفرت دارم، بيم آن دارم حوادث مشروطه مجدداتکرار شود!
⚠️توجه؛
حتما وصیتنامه ایشان رامطالعه بفرمائید.
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
❣﷽❣
🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام* 🏴
#قسمت2⃣2⃣
با تاريك شدن هوا همه به خيمه هاى خود مى روند، مگر جوانانى كه مسئول نگهبانى هستند.
آنجا را نگاه كن!
دو اسب سوار به اين طرف مى آيند. به راستى، آنها كيستند كه چنين شتابان مى تازند؟ گويا از مكّه مى آيند.
آنها فرسنگ ها راه را به عشق پيوستن به اين كاروان طى كرده اند.
نام آنها عبدالله و مُنذَر است.
آنها وارد خيمه امام مى شوند. خدمت امام مى رسند و دست آن حضرت را مى بوسند.
ببين! آنها چقدر خوشحال اند كه به آرزوى خود رسيده اند.
خدايا! شكر.
خداى من! اين دو آرام آرام اشك مى ريزند.
من گمان مى كنم كه اينها از شدت خوشحالى گريه مى كنند، امّا نه، اين اشك شوق نيست. اين اشك غم است. به يكى از آنها رو مى كنى و مى گويى: "چه شده است؟ آخر حرفى بزنيد".
همه نگاه ها متوجّه مُنذر و عبد الله است. گويا آنها مى خواهند خصوصى با امام سخن بگويند و منتظرند تا دور امام خلوت شود.
امام نگاهى به ياران خود مى كند و مى فرمايد:
ــ من هيچ چيز را از ياران خود پنهان نمى كنم. هر خبرى داريد در حضور همه بگوييد.
ــ آيا شما آن اسب سوارى را كه ديروز از كوفه مى آمد ديديد؟
ــ آرى.
ــ آيا از او سؤالى پرسيديد؟
ــ ما مى خواستيم از او در مورد كوفه خبر بگيريم. ولى او مسير خود را تغيير داد و به سرعت از ما دور شد.
ــ وقتى ما با او روبرو شديم از او در مورد كوفه سؤال كرديم. ما آن اسب سوار را مى شناختيم. او از قبيله ما و مردى راستگوست. او به ما خبر داد كه مسلم بن عقيل...
بغض در گلو، اشك در چشم...
همه نفس ها در سينه حبس شده است!
آنها چنين ادامه مى دهند:
"مسلم بن عقيل در كوفه غريبانه كشته شده است.
آن اسب سوار ديده است كه پيكر بى جان او را در كوچه هاى كوفه به زمين مى كشيدند".
نگاه ها متوجّه امام است. همه مبهوت مى شوند. آيا اين خبر راست است؟ امام سر خود را پايين مى اندازد و سه بار مى گويد:
" إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ اجِعُون"
خدا مسلم و هانى را رحمت كند".113
قطرات اشك به آرامى بر گونه هاى امام سرازير مى شود. صداى گريه امام به گوش همه مى رسد. بغض همه مى تركد و صداى گريه همه بلند مى شود.
امام، برادرانِ مسلم را به حضور طلبيده و به آنان مى فرمايد:
ــ اكنون كه مسلم شهيد شده است، نظر شما چيست؟
ــ به خدا قسم ما از اين راه باز نمى گرديم. ما به سوى كوفه مى رويم تا انتقام خون برادرمان را بگيريم و يا اينكه به فيض شهادت برسيم.114
آری ! شهادت مظلومانه و غریبانه مسلم دل همه را به درد آورده است .
یاران امام، مصمَم تر از قبل به ادامه راه می اندیشیند. مگر مسلم چه گناهی کرده بود که باید او را چنین غریبانه و مظلومانه به شهادت برسانند.
جانم به فدایت ، ای مسلم ! بعد از تو زندگی دنیا را چه سود. ما می آییم تا راه تو بى رهرو نماند.
* * *
عصر روز چهارشنبه، بيست و سوم ذى الحجّه است. ما به منزلگاه "زُباله" رسيده ايم.
تقريباً بيش از نيمى از راه را آمده ايم. امام دستور توقّف در اين منزل را مى دهد و خيمه ها بر پا مى شود.
همسفرم! آنجا را نگاه كن! اسب سوارى از سوى كوفه مى آيد و با خود نامه اى دارد. او خدمت امام مى رسد و مى گويد:
"نام من اياس است. چهار روز قبل، ابن اشعث فرمانده نيروهاى ابن زياد اين نامه را به من داد تا براى شما بياورم".
من با تعجّب از او مى پرسم چطور شده است كه فرمانده نيروهاى ابن زياد، براى امام حسين(ع) نامه نوشته است؟
نزديك او مى روم و در اين مورد از او سؤال مى كنم. او مى گويد:
"وقتى كه مسلم به مرگ خود يقين پيدا كرد از ابن اشعث (فرمانده نيروهاى ابن زياد) خواست تا نامه اى را براى حسين بنويسد و او را از حوادث كوفه با خبر كند. ابن اشعث چون به مسلم قول داده بود به قول خود وفا كرد و مرا مأمور كرد تا اين نامه را براى حسين بياورم".
امام نامه را باز مى كند و آن را مى خواند. ابن اشعث نوشته است كه مسلم در آخرين لحظه هاى زندگى خود، اين پيام را براى امام حسين(ع) داشته است:
"من در دست دشمنان اسير شده ام و مى دانم كه ديگر شما را نمى بينم. اى مولاى من! اهل كوفه به من دروغ گفتند".
اشك امام جارى مى شود. آرى! حقيقت دارد، مسلم يار با وفاى امام، مظلومانه شهيد شده است.
امام در حالى كه اشك از ديدگانش جارى است، رو به آسمان مى كند و مى گويد: "خدايا! شيعيان مرا در جايگاهى رفيع مهمان نما و همه ما را در سايه رحمت خود قرار بده".115
#ادامه_دارد...
✨🌺 *الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـرَج*🌺✨
جهت پیگیری داستان #عاشورایی #هفت_شهر_عشق به کانال #مُـبَـلِـغِ_مَـجـٰازے در پیام رسان ایتا مراجعه نمائید.👇
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
🗣 کانال #مُـبَـلِـغِ_مَـجـٰازے
🌟کانالی متفاوت با محتوایی بصیرتی، تاریخی فرهنگی،مذهبی و سیاسی روز
👈 در این کانال عضو شوید و به دیگران هم معرفی نمائید.👇
@namazi_313
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
❣﷽❣ 🌴 *#هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام* 🏴 #قسمت2⃣2⃣ با تاريك شدن هوا همه به خيم
❣﷽❣
💠 *#هفت_شهر_عشق* 💠
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام*🏴
#قسمت3⃣2⃣
خبر آمدن قاصد ابن اشعث، در ميان كاروان پخش مى شود.
اگر يادت باشد برايت گفتم كه عدّه اى از مردم به هوس رياست و مال دنيا با ما همراه شده بودند.
آنها از ديروز كه خبر شهادت مسلم را شنيده اند دو دل شده اند. آنها نمى دانند چه كنند؟ اگر تو هواى وصال يار دارى بايد تا پاى جان وفادار باشى.
اين مردم، مُدّتى با امام حسين(ع) همراه بوده اند. با آن حضرت بيعت كرده اند و به قول خودمان نان و نمك امام حسين(ع) را خورده اند، امّا مشكل اين است كه اينها از مرگ مى ترسند!
اينان عاشقان دنيا هستند و براى همين نمى توانند به #سفر_عشق بيايند!
در اين راه بايد مانند مسلم همه چيز خود را فداى امام حسين(ع) كرد. ولى اين رفيقان نيمه راه، سوداى ديگرى دارند. آنها با خود مى گويند: "عجب كارى كرديم كه با اين كاروان همراه شديم".
امام تصميم دارد كه براى ياران و همراهان خود مطالبى را بازگو كند. همه افراد جمع مى شوند و منتظر شنيدن سخنان امام هستند.
امام چنين مى فرمايد: "اى همراهان من! بدانيد كه مردم كوفه ما را تنها گذاشته اند. هر كدام از شما كه مى خواهد برگردد، برگردد و هر كس كه طاقت زخم شمشيرها را دارد بماند".116
سخن امام خيلى كوتاه و واضح است و همه كاروانيان پيام آن حضرت را فهميدند.
اين كاروان راهى سفر خون و شهادت است!
همسفر عزيز! نمى دانم از تو بخواهم طرف راست را نگاه كنى يا طرف چپ را.
ببين! چگونه ما را تنها مى گذارند و به سوى دنيا و زندگانى خود مى روند.117
هر سو را مى نگرى گروهى را مى بينى كه مى رود. عاشقان دنيا بايد از اين كاروان جدا شوند. اينكه امروز فقط حسينى باشى مهم نيست. مهم اين است كه تا آخر حسينى باقى بمانى!
اكنون از آن همه اسب سوار، فقط سى و سه نفر مانده اند. تعجّب نكن. فقط سى و سه نفر.
شايد بگويى كه من شنيده ام كه امام حسين(ع) هفتاد و دو ياور داشت. آرى! درست است، ديگر ياران بعداً به امام حسين(ع) مى پيوندند.118
* * *
به راه خود به سوى كوفه ادامه مى دهيم. اكنون ديگر همراهان زيادى نداريم. خيلى ها ما را تنها گذاشتند و رفتند!
خانواده امام حسين(ع) طاقت ديدن غريبى امام را ندارند. آن ياران بى وفا كجا رفتند؟
در بين راه، به آبى گوارا مى رسيم. مقدارى آب برمى داريم و به حركت خود ادامه مى دهيم. مردى به سوى امام مى آيد، سلام مى كند و مى گويد:
ــ اى حسين! به كجا مى روى؟
ــ به كوفه.
ــ تو را به خدا سوگند مى دهم به كوفه مرو. زيرا كوفيان با نيزه ها و شمشيرها از تو استقبال خواهند كرد.119
ــ آنچه تو گفتى بر من پوشيده نيست.120
#مردم_كوفه چه مردمى هستند كه تا چند روز پيش به امام دوازده هزار نامه نوشتند، امّا اكنون به جنگ او مى آيند.
ابن زياد امير كوفه شده و براى كسانى كه به جنگ با امام اقدام كنند جايزه زيادى قرار داده است.
او نگهبانان زيادى در تمامى راه ها قرار داده تا هرگونه رفت و آمدى را به او گزارش كنند.
پايگاه هاى نظامى در مسير كوفه ايجاد شده است. يكى از فرماندهان ابن زياد، با چهار هزار لشكر در قادسيّه مستقر شده است. #حُرّ_رياحى با هزار سرباز در بيابان هاى اطراف كوفه گشت مى زند.121
ما به حركت خود ادامه مى دهيم. جادّه به بلندى هايى مى رسد. از آنها نيز، بالا مى رويم.
امام خطاب به ياران مى فرمايد: "سرانجام من شهادت خواهد بود".
ياران علّت اين كلام امام را سؤال مى كنند. امام در جواب به آنها مى فرمايد: "من در خواب ديدم كه سگ هايى به من حمله مى كنند".122
آرى! نامردان زيادى در اطراف كوفه جمع شده اند و منتظر رسيدن تنها يادگار پيامبر هستند تا به او حمله كنند و جايزه هاى بزرگ ابن زياد را از آن خود كنند.
امروز مردم كوفه با شمشير به استقبال مهمان خود آمده اند. آنها مى خواهند خون مهمان خود را بريزند. ديروز همه ادّعا داشتند كه فدايى امام حسين(ع) هستند و امروز براى جنگ با او مى آيند.
* * *
امروز شنبه بيست و ششم ذى الحجّه است.
ما ديشب را در اين منزلگاه كه "شَراف" نام دارد مانديم و اكنون قصد حركت داريم. بيش از سه منزل ديگر تا كوفه نمانده است.
اين جا آب فراوان است و درختان سرسبزاند. امام دستور مى دهد تا يارانش مشك ها را پر كنند و آب زياد بردارند.123
#ادامه_دارد...
✨🌺 *الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج* 🌺✨
💠 جهت پیگیری #داستان_عاشورایی #هفت_شهر_عشق به کانال #مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے در ایتا مراجعه نمائید.👇
http://eitaa.com/namazi_313
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
نکته ای از مطالب طب اسلامی👇
#کبد_چرب
✴️•⇦مواد غذایی مفید برای بیماران
مبتلا به کبد چرب↯
🔺انار
▫️سیب
▫️لیموترش
▫️گلابی
▫️کشمش
▫️انواع کلم
▫️سیر و پیاز
🔻زیتون و روغن زیتون
http://eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅امید به رحمت الهی🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
🔰متن و شرح :
عَن أَبِی حَمزَةِ الثِّمالِی قالْ قالَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ محمدٍ علیهماالسلام أُرْجُ اللهَ رَجاءً لَا یُجَرِّئُکَ عَلَی مَعَاصِیه (۱)
[به خداوند امید داشته باش؛ امیدی که تو را بر نافرمانی خداوند جرئت نبخشد.]
پس اولاً رجاء لازم است. امید به رحمت الهی، به مغفرت الهی، به عون الهی، اینها لازم است؛ تا جایی که یکی از گناهان کبیره را «یأس عن روح الله» (۲) دانستهاند.
پس رجاء را باید همیشه داشت؛ یعنی این ارتباط بین دل شما و خدای شما همیشه باید برقرار باشد؛ بدانید که میتوانید از او جلب رحمت کنید، جلب تفضل کنید، این باید باشد. منتها این رجاء و امید بهنحوی نباشد که ما را گستاخ کند بر انجام معصیت.
وَ خَفِ اللهَ خَوْفاً لَا یُؤْیِسُکَ مِنْ رَحمَتِه
[و از خداوند بیم داشته باش، بیمی که تو را از رحمت خداوند ناامید نگرداند.]
از آن طرف هم خوف لازم است. خوف از خدای متعال لازم است، که این خوف لازمهی معرفت است. کسی که معرفت [به خداوند] داشته باشد، خوف [از او هم] پیدا میکند. هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، خوف او بیشتر است.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۵
۲) «ناامید شدن از مشمول رحمت الهی قرار گرفتن» که از گناهان کبیره است و در آیهی ۸۷ از سورهی مبارکهی یوسف تأکید شده است که:
یَا بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
اى پسران من! بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید و از رحمت خدا نومید نشوید، که از رحمت خداوند جز کافران نومید نمیشوند.
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=30404
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
#مُـبَلِـغِ_مَجـٰازے
🗓سالروزشهادتمجاهدبصیرشهیدمهدیعراقیو پسر ایشان توسطگروهمنحوسفرقان
✍امام خمینی:
او یکنفر نبود به تنهایی ۲۰نفربود،او باید شهید میشدچراکه مردن در رختخواب برای او کوچک بود! ۵۸/۶/۴
✍رهبرانقلاب:
شهیدعراقی از قویترین استوانههای انقلاب بود، او عمرش را فدای برپایی حکومت الله کرد و بزرگترین حق برانقلاب را همین افراد دارند!۶۳/۶/۴
💠محل دفن شهید
صحن حرم حضرت معصومه(س)
Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313