✍️ یادداشت علیرضا پناهیان | ۲۰ نکته برای احیاء شبهای قدر
۱. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم
۲. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم
۳. بیقراری برای خدا (خود خدا را بخواهیم)
۴. مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان
۵. جلب محبت خدا با محبت به دیگران
۶. بزرگوار باشیم (فقط برای خود و اطرافیان خود دعا نکنیم)
۷. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان
۸. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه
۹. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان
۱۰. حضور در جمع مردم
(لااقل بخشی از شب از نور نیّت دیگران بهره مندی شویم)
۱۱. دعای مناسب حال
۱۲. کمی قرآن
۱۳. تفکر و محاسبۀ نفس (دلمان از کوتاهیهایمان بگیرد)
۱۴. اندیشیدن به لحظۀ وداع و مرور وصیتنامه
۱۵. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم
۱۶. خود را در محضر حضرت ولیعصر(عج) ببینیم
۱۷. کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده
۱۸. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور
۱۹. دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت
۲۰. زیارت امام حسین(ع) و فاتحه برای شهدا ؛ به ویژه شهدای مدافع حرم که امنیتمان مدیونشان است.
🔹التماس دعا
👤علیرضا پناهیان- ۱۸ رمضان ۱۳۹۵
🌤اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کرد...
💢 ۵ نکته برای آماده کردن دل و قلب در #شب_قدر
#استاد_پناهیان
@Namazshabkhanha
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_چهل_و_پنجم: کارنامــه ات را بیاور
تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه نامه برای پدرها ...
بچه یه مارکسیست ... زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره ...
- مگه شما مدام شعر نمی خونید ... شهیدان زنده اند الله اکبر ... خوب ببر کارنامه ات رو بده پدر زنده ات امضا کنه ...
اون شب ... زینب نهارنخورده ... شام هم نخورد و خوابید ...
تا صبح خوابم نبرد ... همه اش به اون فکر می کردم ... خدایا... حالا با دل کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟ ... هر چند توی این یه سال ... مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما می دونم توی دلش غوغاست ...
کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد ...
با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت ... نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز ... خیلی خوشحال بود ... مات و مبهوت شده بودم ... نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش ...
دیگه دلم طاقت نیاورد ... سر سفره آخر به روش آوردم ... اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست ...
- دیشب بابا اومد توی خوابم ... کارنامه ام رو برداشت و کلی تشویقم کرد ... بعد هم بهم گفت ... زینب بابا ... کارنامه ات رو امضا کنم؟ ... یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ ... منم با خودم فکر کردم دیدم ... این یکی رو که خودم بیست شده بودم ... منم اون رو انتخاب کردم ... بابا هم سرم رو بوسید و رفت ...
مثل ماست وا رفته بودم ... لقمه غذا توی دهنم ... اشک توی چشمم ... حتی نمی تونستم پلک بزنم ...
بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم ... قلم توی دستم می لرزید ... توان نگهداشتنش رو هم نداشتم ...
#بدون_تو_هرگز
#زندگے_نامه
#طلبه_شهید_گمنام
#سید_علے_حسینے
#ادامه_دارد...
❤️سجادهینمازشب، #امشب را بانام
🌼 #آقا امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها 🌼🌴
پهن میکنیم و #ثواب نماز امشب🦋 را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم..
❤️خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🙏🙏
💜خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده .
🦋🏕🦋💐🦋🏕
@namazshabkhanha