آگاه باش💥
وَلا تَقُف ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمُ إنَ السَمعَ وَ البَصَرَ وَ الفؤاد کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسؤُولا
(سوره اسراء:36)
آگاه باش!
وقتی که به تاریکی میرسی می ایستی و قدم از قدم بر نمی داری.
وقتی هم که یک مساله برایت تاریک است و روشن نیست یعنی نمیدانی درست است یا نه، بایست و هیچ داوری و قضاوت نکن و اجازه حرکت و گفتن به زبانت نده! این سفارش حق است:
لاَ تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمُ؛
چیزی که به آن آگاهی نداری و برایت روشن نیست دنبال نکن.
#یک_آیه_یک_نکته
#حفظ_زبان
@namiazbaran
نَمی از باران
📚رمان مذهبی #یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید #قسمت_بیست_و_سوم •°•°•°• مامان کنارم نشست وبغلمکرد. روی
📚رمان مذهبی
#یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید
#قسمت_بیست_و_چهارم
•°•°•°•
سڪوت سنگینے بینمون حاڪم بود.
روے دوپاش خم شد و با انگشت ضربه اے به سنگ زد و شروع به خوندن فاتحه ڪرد.
سرش رو بالا آورد اما نگاهش مستقیما به من نبود.
_بابت اتفاقے ڪه امروز براتون افتاد واقعا متا.....
نذاشتم حرفشو ڪامل ڪنه
+متاسف نباشید!
اون ازدواج به اجبار بود و خداروشڪر ڪه سر نگرفت.
_بله...متوجه شدم...راستش من طبق عادتے ڪه داشتم اومده بودم به شهید سربزنم ڪه دیدم شما اینجایین یڪم دور تر موندم ڪه شما صحبتاتون تموم شه بعد بیام اما خب ناخواسته حرفاتون به گوشم رسید.
+پس از همه چے خبر دارید...
به چهره ام نگاه ڪوتاهے انداخت و سریع جهت نگاهش رو عوض ڪرد.
لبخندڪوچڪے زدو گفت:
_بااین حساب خوشحالم ڪه تن به ازدواج زورے ندادین...
بعد هم ڪمے از دانشگاه گفت.
+الان نزدیڪ دوماهه ڪه نیومدم دانشگاه البته مرخصے گرفتم...
اما حتما میام...
.
+مامان شما بازم میخواید منو منصرف ڪنید؟
اون اتفاق بس نبود؟
چرا نمیذارید با ڪسےڪه دلم پیشش گیره ازدواج ڪنم؟
اشڪ گونه هامو خیس ڪرده بود...
_بخاطر این ڪه اونا هم سطح ما نیستن چرا نمیخواے اینو بفهمے؟
+شما شاید از نظر اعتقادے باهاشون فرق داشته باشین اما من نه... من خیلے وقته شبیه اونام... یادتون ڪه نرفته؟!
_باباتم همین نظر منو داره ...
بهشون زنگ میزنم و میگم جواب ما بازهم منفیه...
و از اتاق بیرون رفت...
خدایا خسته شدم...
به ڪے بگم؟
بازهم #آقاسید اومد خواستگارے
و بازهم مامان اینا مخالفت ڪردند...
گریه ڪردم و شڪایت...
تا اینڪه خوابم برد...
صبح بود.
از خستگے و گریه هاے زیاد تا صبح خوابیده بودم.
اتاقو مرتب ڪردم
نگاهے به آینه انداختم.
رنگ پریده و چشم هاے قرمز و بے روحم،خبر از حال بدم میداد.
توے حال رفتم:
+ سلام، صبح بخیر
صدایے نشنیدم
بلند تر جمله ام رو تڪرار ڪردم ڪہ صداے مامان و از توے اتاقش شنیدم.
وارد اتاق شدم.
مامان روے تخت نشسته بود و گریه میڪرد.
هول شدم و به سرعت خودم و رسوندم بهش:
+چے شده مامان؟ چرا گریه میڪنے؟؟
همونطور ڪه به صورتم خیره شده بود فقط یڪ جمله گفت:
#محمد_ضیایے...
.
.
هر دَم
ڪہ زَنم
دَم زِ تو دَم،
دردم بہ سر آید...
.
⬅ ادامه دارد...
✍نویسنده: باران صابری
#رمان
@namiazbaran
🧕 خانومه به پسرش گفت: «بیرون منتظر بمون تا من خرید کنم و زود برگردم.» بعد اومد داخل مغازه و کوچکترین نایلون رو برداشت. شروع کرد به برداشتن گوجهفرنگی، همه رو خودش جدا میکرد؛ البته برعکس بقیه مردم، فقط ضرب دیدههاش رو برمیداشت.
👦 وقتی نایلون رو پُر کرد و اومد جلو تا حساب کنه، پسرش چادرش رو کشید:
- مامان میوه میخری؟
خانومه آروم بهش گفت: امروز نه مامان. برو بیرون منتظر بمون.
- خودت گفتی فردا میخرم.
پسره خیلی اصرار کرد. اما مامانش دستش رو گرفت و برد بیرونِ مغازه.
🍇 همین که داشت میرفت بیرون، فروشنده یک نایلون برداشت و پُرِ میوه کرد، گذاشت کنار خرید خانومه. خانومه با شرمندگی گفت: «ممنون، اما بد عادت میشه.»
🔆 فروشنده هم گفت: «یعنی میخواین نذر سلامتی امام زمان رو رد کنین؟»
📝 #داستان
#حال_مهدوی
@namiazbaran
فاصلـہء میانِ باختـن و ساختـن ،
تنها یک کلمـہ اسـت . . .
"خـواستـن"
تــو ،
مے تـوانے روزَت را بـہ زیبــاتـرین شکل بسـازے ،
و مے تـوانے آن را با کج خلقے هایت ببــازے . . .
پـس لبخنـد بـزن . . .
کـہ مولا علے علیه السلام فرموده است :
گشاده رویے ، سرآغاز نیکوکارے است.
@namiazbaran
وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (سوره غافر44)
و کار خود را به خدا واگذار میکنم.قطعا خداوند نسبت به بندگان بصیرت وآگاهی کامل دارد.
🙏«تفويض»، واگذار كردن كارها به خداست و اين حالت بالاتر از توكّل است. چون در وكالت، موكّل مى تواند بر كار وكيل نظارت كند، ولى در تفويض همه ى كارها را به خدا مى سپاريم.
🌟 كارها را به كسى بسپاريم كه به حال ما آگاهى كامل داشته باشد. «بصير بالعباد»
#تفسیر_کوتاه
#واگذار_کردن_به_خداوند
@namiazbaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هَل تَری مِن فُطور
آیا نقصانی در آفرینش خداوند میبینی؟!!
(سوره ملک۳)
🏜در دل زمینی که بر روی آن راه میرویم چه میگذرد؟؟!
#شگفتی_آفرینش
#نمی_از_باران
@namiazbaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علی الحسین😭
واقعا دلواپسیم آقا محرم باخودت ...
#دلتنگ_حرم
@namiazbaran