eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
960 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
211 ویدیو
0 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار همان #شاعراشک قدیم #لر_بختیاری_هم‌طایفه‌ی‌شهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌ودرمانگربیماران‌استثنایی #ارشدفقه‌وحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادمة‌المهدی 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعر 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
🍀 #یا_عشق زیرِ دِیْن تو ایم ، ثارالله زیر دین علیِ اصغرتان کلّ‌ِ دنیاست خاک کرب‌وبلا آیت اللّه الا
😭😭 از سرم عقل می رود ، با عشق دل هم آواره می دود ، با عشق شعر بی چاره می شود ، با عشق قافیه ... کشته می شود با سر ✍ ✍ بداهه ۱ شهریور ۱۳۹۹ ❤️‍🔥
🏴 مثل زهرا شدم ، مگر نه پدر ؟! سوخته، قدکمان‌ُ و مویْ_سپید ... 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🌼 دنیا شده کوفه ، تشنهء مولاییم گفتیم به او بیا ، که ما می آییم این واقعه ، فاتحش امام مهدی‌ست ما در شبِ قبلِ روزِ عاشوراییم 🖍 ( ان شاءاللّه که در این شب و‌ ظلمات قبل ظهور ، با مولا بودن رو انتخاب کنیم) 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🌺 مثل او ، کسی به عشق هم ، اسیر می شود ؟! یا به دست طعنه ها ، شهیدِ تیر ، می شود؟! راستی کسی سوال کرده از خودش ، چرا... ... شمر تعزیه همیشه زود پیر می شود ؟! 🖍 🍀 ( : آقا ثاراللّه ، شمرخوانِ تعزیه ، متولد۶۱ ، پدرشان راننده ی حاج قاسم بود و نام‌شان را حاج قاسم انتخاب کرده است/ به نقل از حامد عسکری) 💐 ━━━🍀🌸🍀━━━ @nardohdar1 @nardohdar1 ━━━🍀🌸🍀━━━
🌺🍀🌺 🌼 شده عبّاسِ حسن ، دست‌ جدا ، زد فریاد بر سرِ دشمن حق ، شد پدر از او دل‌شاد کودکی بود که عقلش به بزنگاهِ بلا بیشتر از همه مردان ، به وفا ، قد میداد 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 ..... آه ، چه دیده مگر ارباب ‌ که تا دل لشکر ، به زمین می‌خورد خون علی ، ریخت به چشم عقاب شبه پیمبر ، به زمین می خورد صورت و سیرت، همه اش مصطفی مقتلِ اکبر شده رفته ، ز کثرت که به وحدت رسد او شده احمد ، که به بعثت رسد هی به زمین خورده، دویده ، حسین رسیده حسین بر سر آن پیکر اربا شده... وای نگو .... دیر رسیده ، حسین 🖍 چند مصرع از شعر 🦋 🌹 @nardohdar1 🌹 @nardohdar1 ♡━━━🍀🌸🍀━━━♡
❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 خون علی چکید به چشم عقابُ و بعد... کرد اشتباهْ اسب و ،گرفته شتابُ و بعد... رفت َاسب سمت لشکر کورِ سراب ُو بعد... شد ضربه ها به جسم علی بی حسابُ و بعد... وقتی عطش بریده امان و توان او برگشته تا خیام علیِ پهلوانِ او انگشتر عقیق ُو زبان در دهان او گفتا بگیری از نبی آن جام ناب و بعد.. یک روز تشنه بود ُو لبش چون رُخش سفید انگوری از بهشت، به مسجد؛ حسین چید نوشید از آن ُو تا که به کربُ‌بلا، رسید... شد سرخ ُو دانه دانه وُ پخش ُو شرابُ و بعد... بابا دوید تا تن او ، ناگهان شکست افتاد بر زمین ، به سر زانوان نشست زانوکِشان ُو... تکیه به شمشیر کرده است بابا رسید ُو خنده به او شد جواب ُو بعد... مثلِ هزار دانه اناری علی ؛! به دشت ای ذبح اعظم‌َم غمِ لاینحلی به دشت اکبر شد اصغرَاصغر راهِ ولی به دشت با خون؛ تمامِ جسم علی شد خضابُ و بعد... در خَلق ُو خُلق ُو منطق خود عینِ احمدی بابا، چگونه تا دل این لشکر آمدی؟! خورشید من! ستاره_ستاره ، تو سر زدی؟! ای کاش بسته بودی از اوّل نقاب ُو بعد... فصلِ خوشِ بهار حسینی تو یا علی تاج سر انار حسینی تو یا علی شمشیرِ ذوالفقارِ حسینی تو یا علی بی تو چگونه سر برند آفتاب ُ؟!و بعد... رو کرد سمت دشمن و کرد اینچنین خطاب نسل تو را خدا بکند قطع ُو در عذاب دنیا پس از علیست همیشه شبی خراب زینب دویده تا دل این التهابُ و بعد... درحالِ احتضار؛ حسینی که می گریست فرمود زینبم تو برو ، بین ما نَایست برگرد خواهرم که تو جایت به جنگ نیست بعداز من‌ست، دستِ تو این انقلابُ، و بعد... فرمود رو به جمع جوانانی از حرم یاری کنید تا که علیَ اکبرم بَرم_ _بین عبا ، نه ، غار حرایِ پِیَمبرم با این ثواب تو شده دل‌ها کبابُ و بعد ... غمگین؛ حسین رو به ستم گفت مثل رعد: لعنت به تو ،به لشکر ُو نسل تو، یابن سعد! چیزی نگویم آه از این گریه ها به بعد ... شاعر شهید روضه ی اربابُ و آب و...بعد... من شک ندارم اکبر لیلا نظر شده ام البنین ببین که پسر بی پسر شده حالا چگونه حضرت لیلا خبر شده ؟ زد روی سر، عروس گل بوتراب ُو ... بعد... تاخیمه آمدند و پس از آن به گوش عشق از گریه های اصغرش آمد سروش عشق بابا مرا بِبر بشوم می‌فروشِ عشق حالا رسیده نوبت طفل رباب ُو بعد... شش‌ماهه اصغرت ؛ علی‌اکبر شده حسین! بی خوٰد ُو بی زره ؛ چه دلاور شده، حسین! شیرم حلال او؛ خودِ حیدر شده؛ حسین ! پایش که می رسد به سر این رکابُ و بعد... می‌دانم ای رضیعِ رباب اینکه تو یلی ای جوشن حسین ُو تو قرآنِ منجلی خواندی رجز؛ سه شعبه به حنجر شدی علی لالا علیِ اصغر مادر بخواب ُو...بعد... 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۷ شهریور ۱۳۹۹ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
🏴🏴 شرمنده شد عقاب ، که چشمش ندیده بود کردِ اشتباه و رویْ به دشمن ، دویده بود گرچه دوید تا دل لشکر، ولی حسین خود را چه سخت ، تا تن اکبر ، کشیده بود 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🌷🌷🌳🌷🌷 💧 مثل قطرات ریز باران ، از ابر بر دشت ، علیِ اکبرم ، می بارید 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🌺🌺🌳🌳🌺🌺 🌸 اگر چه بی تو دمی هم هوا ، نمی خواهم نپرس اینکه تو را من ، چرا نمی خواهم تناقضی‌ست پریشان ، که عاشقم ، امّا به قهر و دوریُ و حاشا ، تو را نمی خواهم 🖍 ✍ بــداهـــہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🌺🍀🍀🌺 🌸 🍀 مثل تسبیح اناری ، که ز هم پاشیده ای خدا اکبرِ گل دُور ُو برم ، پاشیده رفته آهوی محمّد که بجنگد چون شیر رنگ غم بر رخِ قرآن ِحرم پاشیده 🖍 🦋 🌹 @nardohdar1 🌹 @nardohdar1 ♡━━━🍀🌸🍀━━━♡