eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
896 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
187 ویدیو
1 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار همان #شاعراشک قدیم #بختیاری‌هم‌تبارشهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌ودرمانگربیماران‌استثنایی #ارشدفقه‌وحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادمة‌المهدی 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعروکانال 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آمدم شعر بگویم که ردیفم گم شد از غم نان گران ؛ قافیه ام گندم شد ساز فرهنگ، علیه لبِ دین ، کوک شده دولت غرب‌زده حاکم این مردم شد گفته بودیم که خورشیدِ سعیدی بدمد به شب بخت بد ما که لِهَ از اهرُم شد آه و افسوس ؛ چه شد عاقبتِ شور و تلاش ؟! پیکر پاک وطن نیش‌خُورِ کژدم شد گرچه تسبیح ریا در کف تهران رقصید سبحه‌ی عشق که هی خورده دلش، خون؛ قم شد بگذرم از عطش بغض و؛ ببندم امّید دیرگاهی‌ست وطن عبد غدیر خُم شد رستم خونی من باز به این فتنه بخند دشمن از غرّش تو؛ نیستُ و گیج و گم شد ما لب قلّه‌ی عشقیم که ثابت کردیم خوار شد هر که در این معرکه ها هیزم شد ✍ ۱۷تیر۱۴۰۳ بداهه 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️‍🔥 هدیه ای دارم به استقبال بابا می برم این گل سرخی که روی صورتم از سیلی‌است ✍ ۱۷تیر۱۴۰۳ کلیپ همراه با شعری از استاد اسماعیل علیخانی 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
گرچه تسبیح ریا در کف تهران رقصید سبحه عشق که هی خورده دلش،خون؛ قم شد
🏴 بر صورت ُو سر زدن روا شد ؛ دیدیم_ _ ما لطمه زنیِ سخت را از عُلَما 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
🌹 قاسمم! اندازه ات گشتم، زره پیدا نشد هرچه می گفتم نرو ، میدان نرو ، امّا نشد گریه کردم ، گریه کردی، بین آغوش عمو گریه هایم مانعت ای قاسم رعنا نشد بوده بر کامت شهادت خوش تر از شهدُ و عسل نامه آوردی، برو ،...خوٰدِ تو بر سر جا نشد بین راهت چندبار این بندِ کفشت بسته ای هرچه گشتم چکمه ای اندازه ی این پا نشد بی زره، مانند حیدر، رفته ای میدان جنگ ای قیامتْ قامتت، جای تو در دنیا نشد... در شروع نوجوانی، مثل تو کس در جهان_ _چون علی ُو چون حسن ، چون اکبرُ و سقّا نشد رفته ای میدانْ رجز خواندی: انَا فرع الحسن گفته سقّا بر تو بَهْ بَهْ، در دلت پروا نشد گفته ای : إن تُنکِرونی فـَأنا فَرعُ الحسنِ! شاه مظلومی که مثل او کسی تنها نشد گفته ای : هذَا حُسَیْنٌ کَالْاَسیرِ الْمُرْتَهَن لعنت حق بر هر آن قومی که با مولا نشد بر تنت از کینُ و بغضَ اهل جمل تازیده اند شد مدینه، بین سیلِ حمله، راهت وا نشد استخوانی در گلویت شد شکسته، خواستی_ تا بگویی: ای عمو! ، امّا صدا بالا نشد مثل شیری تند و غرّان آمدم بالا سرت در غبار حمله ها، کس چون تو گـُم اینجا نشد زیر ضَرب چکمه ها و سُمّ‌ِ اسبان لِه شدی هیچ مردی مانعِ وحشی ترین اعدا ،نشد نوجوانِ شیر من! قامت بلندت کرده جنگ قاسمم اندازه ات خوٰد و زره پیدا نشد تا تو را تا خیمه آوردم کنار اکبرم_ _آه عبّاسم حریفِ شیون زن ها نشد گفته لا یومٌ کیومکْ را به من بابای تو هیچ روزی مثل روز و ظهر عاشورا نشد 🖍 بـداهـه ۱۵شهریور۹۸ 🦋 ━━━━━🏴━━━━━━ 🌹 @nardohdar1 🌹 @nardohdar1 ━━━━━🏴━━━━━━
علامه طهرانی قدّس سرّه: آنچه برای حقیر امری است یقینی آن‌که طفل (حضرت علی‌اصغر علیه السلام) به اراده و اختیار خود شهادت را برگزید و در برابر ندای پدر لبّیک گفت و السلام علیه یوم وُلد و یوم صار عطشاناً و یوم ذبح فی یدی ابیه قبل أن یقبّله و یودّعه 📚منبع : امام‌شناسی‌ج۱۵‌ص۳۱۸ ━━━━━🏴━━━━━━ 🌹 @nardohdar1 🌹 @nardohdar1 ━━━━━🏴━━━━━━
❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 خون علی چکید به چشم عقابُ و بعد... کرد اشتباهْ اسب و ،گرفته شتابُ و بعد... رفت َاسب سمت لشکر کورِ سراب ُو بعد... شد ضربه ها به جسم علی بی حسابُ و بعد... وقتی عطش بریده امان و توان او برگشته تا خیام علیِ پهلوانِ او انگشتر عقیق ُو زبان در دهان او گفتا بگیری از نبی آن جام ناب و بعد.. یک روز تشنه بود ُو لبش چون رُخش سفید انگوری از بهشت، به مسجد؛ حسین چید نوشید از آن ُو تا که به کربُ‌بلا، رسید... شد سرخ ُو دانه دانه وُ پخش ُو شرابُ و بعد... بابا دوید تا تن او ، ناگهان شکست افتاد بر زمین ، به سر زانوان نشست زانوکِشان ُو... تکیه به شمشیر کرده است بابا رسید ُو خنده به او شد جواب ُو بعد... مثلِ هزار دانه اناری علی ؛! به دشت ای ذبح اعظم‌َم غمِ لاینحلی به دشت اکبر شد اصغرَاصغر راهِ ولی به دشت با خون؛ تمامِ جسم علی شد خضابُ و بعد... در خَلق ُو خُلق ُو منطق خود عینِ احمدی بابا، چگونه تا دل این لشکر آمدی؟! خورشید من! ستاره_ستاره ، تو سر زدی؟! ای کاش بسته بودی از اوّل نقاب ُو بعد... فصلِ خوشِ بهار حسینی تو یا علی تاج سر انار حسینی تو یا علی شمشیرِ ذوالفقارِ حسینی تو یا علی بی تو چگونه سر برند آفتاب ُ؟!و بعد... رو کرد سمت دشمن و کرد اینچنین خطاب نسل تو را خدا بکند قطع ُو در عذاب دنیا پس از علیست همیشه شبی خراب زینب دویده تا دل این التهابُ و بعد... درحالِ احتضار؛ حسینی که می گریست فرمود زینبم تو برو ، بین ما نَایست برگرد خواهرم که تو جایت به جنگ نیست بعداز من‌ست، دستِ تو این انقلابُ، و بعد... فرمود رو به جمع جوانانی از حرم یاری کنید تا که علیَ اکبرم بَرم_ _بین عبا ، نه ، غار حرایِ پِیَمبرم با این ثواب تو شده دل‌ها کبابُ و بعد ... غمگین؛ حسین رو به ستم گفت مثل رعد: لعنت به تو ،به لشکر ُو نسل تو، یابن سعد! چیزی نگویم آه از این گریه ها به بعد ... شاعر شهید روضه ی اربابُ و آب و...بعد... من شک ندارم اکبر لیلا نظر شده ام البنین ببین که پسر بی پسر شده حالا چگونه حضرت لیلا خبر شده ؟ زد روی سر، عروس گل بوتراب ُو ... بعد... تاخیمه آمدند و پس از آن به گوش عشق از گریه های اصغرش آمد سروش عشق بابا مرا بِبر بشوم می‌فروشِ عشق حالا رسیده نوبت طفل رباب ُو بعد... شش‌ماهه اصغرت ؛ علی‌اکبر شده حسین! بی خوٰد ُو بی زره ؛ چه دلاور شده، حسین! شیرم حلال او؛ خودِ حیدر شده؛ حسین ! پایش که می رسد به سر این رکابُ و بعد... می‌دانم ای رضیعِ رباب اینکه تو یلی ای جوشن حسین ُو تو قرآنِ منجلی خواندی رجز؛ سه شعبه به حنجر شدی علی لالا علیِ اصغر مادر بخواب ُو...بعد... 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۷ شهریور ۱۳۹۹ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
43.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توسط شاعر گرانقدر جناب استاد : شاعر : مهین اسدی آسترکی 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
💔‌ دستان قنوت سرخ مولا شده ای دست فرجی؛ به عشق اعطا شده ای ازکودکی‌ات شهد شهادت خوردی از قبلِ ولادتت مهیّا شده ای ا‌طفال‌وحرم منتظر معجزه ات ای یل به جوانِی‌ت چرا تا شده ای؟ کوپال تو خاکی‌َست ُو خونی؛ای شیر صفّین شده؟حیدرِبابا شده ای؟ ای دشت پر از سبزه و پرلاله ی عشق قدْقامتِ سبز و سرخ زهرا شده ای کرّار بلافرارِ هر معرکه ای طوفان دل ساحل ُو دریا شده ای چشم عسلت، گسل زده بر دل عشق شقّ‌ُ القمری شدی، معمّا شده ای چشمان بصیرتت شده ضربُ اْلْاَجل بس ضربه زدی، ضربِ مثل ها شده ای کوه بدنت پر شده از تیر ُو سنان غوغا شده حالاکه تو سقّا شده ای مشک‌وعلم و دست و سر و پا دادی ای وایِ حرم؛ چگونه پیدا شده ای؟ گم کرده‌أمَت به هجمه لشکر شب کردی به دلم رحم و هویدا شده ای تسبیح علی؛ مقطع الاعضایی مانند علی اکبر لیلا شده ای با صورت و بی دست از َاسب افتادی ای غیرت اعظم؛ غمِ عظمیٰ شده ای با دست بریده؛ بس‌که خوردی به زمین فتح و فرج خلق دو دنیا شده ای یک عمر مرا امام خود میخواندی آن کاشف کرب ما به هرجا شده ای یاس آمده که ادرک اخا می خوانی؟ ای مصحف پرپر شده، یغما شده ای بی وقفه دویده عشق از لشکر جهل_ _ تا پیش سرِ شکسته ی وا شده ای تفسیر حیات‌بخش قرآن نبی شمس و قمر حرای صحرا شده ای الله مدد، إنکسرَظهرَحسین یک خیمه یِ افتاده یِ غوغاشده ای جان میدهی ای جان برادر، برخیز احسنت به غیرت ُو ادب، پا شده ای بی پا نتوانی که به پا برخیزی لا حول و لا قوة الّا...شده ای 🖍 ✍ قدیمی۹۴ 🖍 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥═══
❤️‍🔥 ❤️‍🔥 مثلا عمو برگشته مثلا عمو آب آوُرد مثلا یه دل سیر از_ _لبِ مشک َعلیَ_اصغر خورد مثلا عمو لشکر رو به زمین زد ُو برگشته بچّه جای فرار و ترس پیِ بازیْ توی دشته مثلا به سرِ دوشِ بابایی ُو عمو عبّاس یه رقیّه ی نازی که میخونه سوره ی احساس مثلا علی اکبر هم برا قاسم و عبدالله دو تا شمشیرِ بازی بُرد بهشون میگه ایوالله مثلا اگه هست آتیش زیر دیگ رباب روشن مثلا زده بارون و طف تشنه شده گلشن مثلا سکینه داره میخونه پای گهواره لالالالا گلم باشی نشه خواهرت آواره مثلا اگه زینب هم با طنابی سرِ دسته بند ِبازیِ تاب_تابه که برا بچه ها بسته مثلا دو تا گوشواره بابا داده برا دختر مثلا توی انگشتش بابایی داره انگشتر مثلا بابایی دلشاد پیش سجّاده ی سجّاد میگه خطبه برا یاراش مثلا عمو جون آب داد 🖍 ✍ تاسوعای۱۴۰۲ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
🏴🏴 برشی از شعر 🌺 🏴🏴 آه...با ما چه می‌کنی یا_عشق!؟ وای با ما چه می‌کنی یا_سر!؟ بر دل خلق می‌زنی آتش، خوب با ما تو می کنی تا ، سر!؟ شده احیای عیسوی با سر ، ید بیضا و طور موسی؛ سر شده مصباحُ و حَیُّ و نورالله، شده کَشتیِ نوحِ دنیا ؛ سر آبی/(تیغی) آمد گذشت از سرُ و بعد، آتشی شد به پایْ سر تا سر همه را می کِشی به دنبالت ،به زمین میزنی جهان را ؛ سر تیرها مانده اند در گودال ، نیزه ای می رود ولی با سر خواهری می دوید تا مقتل ، مادری داد زد: خدایا ! ... سر می درخشی به نیزه و خلقی، مانده : خورشیدِ عالمی یا سر؟ راه عشق‌َست ُو حضرت‌ِ ایثار، هرچه را بوده داده، حتّیٰ سر جنگ افتاده بین یک لشگر ، بر سرِ بردنِ چه؟ آیا سر ؟ داده بر نیزه شیر امّ بنین ، داده بر نیزه عشق لیلا ... سر چنگِ یغما دریده گل ها را، به اسیری کشیده گل ها را رنگ از روی شان پریده چرا ؟! چون سر نیزه داده سقّا، سر بر سرم می زنند هی با مشت ، هم سرت را بریده اند از پشت هم بریدند دستت از انگشت ، رفته انگشترت به یغما ...سر !؛ گوشواره کشیده شد با گوش، چنگ گرگی به ساحتِ روپوش دل عمـّه همیشه می زد جوش ، جای تو خالی آه... یکتا_سر !؛ جای ساقیّ خیمه ها خالی، وقت فریادهای بالا سر از دل خیمه می دوَد بیرون ، کودکی می زنـد به صحرا سر چنگ آتش رسیده بر خیمه ، وای حالا که بی پدر خیمه ... آه عباس بود اگر... خیمه وا نمی شد به روی سودا_سـر 🖍 ۱۸/اردیبهشت/۱۳۹۸ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
🏴🏴 برشی از شعر 🌺 #سر 🏴🏴 آه...با ما چه می‌کنی یا_عشق!؟ وای با ما چه می‌کنی یا_سر!؟ بر دل خلق می‌زنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدالله سنت خانوادگی فامیلی مونه که حتما دسته پیاده بریم. این عمل علاوه بر تبلیغ عملی دستگاه امام حسین علیه السلام؛ همدردی با زنان و طفلان هم هست. خدا قسمت کرد با وجود پا دردی که فکر میکردم ممکنه خدانکرده مانع دسته‌روی بشه، بی هیچ دردی دسته رفتم و برگشتم مسجد. عزیزان بالاخص خواهران محجبه حتما دسته رو برید و تماشاچی صرف گوشه خیابان نباشید. بلکه پشت دسته حتما راه برید و سینه بزنید . این عمل یک تبلیغ قوی هست. و قطعا ازش حاجت هم خواهید گرفت. حتی اگر تک بودید باز برید. اجرتون با اباعبدالله الحسین.
🌹🌹 شبی در دِیْـر تابیدی خبر پیچید در عالم که راهب ؛ شد مسلمانت کلیسا ؛ شد حسینیه 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
شهادت امام علی بن الحسین السّجاد علیه السلام ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
عج با اینکه نجاتِ دلِ هر غم‌زده بودی _هیهات! غریبِ همه در هر سَده بودی آری اگرَ_َاندازه‌ی آن راهبِ در دیر _ _عاشق شده بودیم؛ خودت آمده بودی 🖍 ✍ بـداهـہ‌۲۵مرداد۱۴۰۲ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
مثل آن شاپورِ فتحِ رومِ نقشِ رستمی من وَلِریانوسِ عشقـم پیش تو زانو زده 🖍 ✍ بــداهـــہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
❤️ من ؛ تب خوارزم ُو تو ؛ یاغی قوم مغول پای من ُو پای تو ؛ روی دل و روی قول عزم تو تاراج این کشور ُو تاج غرور پای شَهِ عقل کو؟ لشکر دل کرده هول ✍ ✍ بـــداهــه بامدادجمعه ۵مرداد۱۴۰۳ 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••
❤️ دوباره طبل من از بام آبرو افتاد پی تو پای حواسم هزار سو افتاد دوباره زمرمه افتاده بین مردم شهر سر گناه زلیخا؛ بگومگو افتاد برای اینکه تو ای احسن القصص، ای عشق سر لج‌َت به دل این سفیدمو ؛ افتاد مرا به محضر فرعون مصر فتنه ببر به جرم اینکه نگاهم فقط به او افتاد به جرم اینکه دلم را به غیر او ندهم که چشم عاشقم از برق و دید و سو افتاد به پوزخند مکرر دهند پاسخ من بهانه؛ باز به دست بهانه جو افتاد گرفته جشن خوشی؛دشمنم، که از دستم_ _هزار تکه به روی زمین؛ سبو افتاد سگ حسود گرفته‌ست پاچه‌ی بختم نوای شاد دلم از نی گلو افتاد منم به چوبه ی دار خیالت آویزان دلم به مسلخ یک عقل غرغرو افتاد جلوی آینه گفتم به خود : چرا دلِ تو_ به چنگ این مغول مست تندخو افتاد؟! به امتحان غمت قهرمان شدم ای عشق اگر چه طبل من از بام آبرو افتاد ✍ بـــداهــه جمعه ۵مرداد۱۴۰۳ 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••
🌹❤️🌹 💞 هی میرُم ُو سيٖ گوشِ همه طایفه میگُم از هول حلیم لبِت افتاده به دیگُم فرزند عزیز دل یک خانِ بزرگـُم گفتِن به مو که اصلِ خودِت رو نِکــُنی گُم دیروز خَلَف بودُم ُو امروز خلافُم از خونِ زلیخام، ننه جونوم! گلی‌بیگُم! قید خودُم ُو آبرومه زِیْدُومه خالو ! پندُم نده ، مو صاحب کفش پرِ ریگُم دوغ ترُشِ مشک دلُوم حاضره؛ کاکا ! گرما زده ی عشقُوم ُو محتاج به خیگُم مالیدُمه روی تن خود پیه‌ی عشقت اینکه تو رو میخوم به همه طایفه میگُم ✍ ✍ بـــداهــه شنبه ۶مرداد۱۴۰۳ 🖍 ε••┈⫸اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی ‌‌‌‌‌‌‌‌❥••♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄•𝐉𝐎𝐈𝐍 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄•𝐉𝐎𝐈𝐍 .•°``°•.¸.•°``°•. ε༅••┈⫸انارستان عشق ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•𖧧ᰍ𖧧•     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° •••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی پنهان تر ُو آهسته تر گریه کن ای دختر که این دنیای بی رحمی نخواهدشد ازاین بهتر نخواهدشد انار آن غنچه که پای درخت افتد هزاران شعر لالم که نیامد در دل دفتر به من گفتند:شعری خوش بخوان درمحفل رندان اگرخاطر حزین باشد نخواهدگفت شعرِ تر«۱» پدر میگفت:دختر! شر نشو باعشق ُو؛ مادر گفت: که حرف مدّعی‌ها رانکن ای ساده دل؛ باور بزرگی؛ خسته شد بس‌که نصیحت کرد ُو نشنیدم بلی؛ قرآن نمیخوانَد لبِ عاقل به گوشِ کر زلیخای درون را کرده ای بیدار؛ دیوانه! مگر از آبرو سیری که میگیری پیِ این شر؟ به درون من تَشَر زد اشکِ پوتیفار‌ «۲» که این ننگ زلیخایی کجا وُ شأنِ پیغمبر!؟ ادای پندِعاقل را قضا کردی؛ زمین خوردی دوباره گوش سنگینت اذان نشنیده؛ ای خودسر همیشه ضربه خوردی از رفیق ُو تکیه کردی باز_ _به هر دیوار پُر از موشِ سست اندامِ کج پیکر تو خوردی خنجر از خوبان ُو فهمیدی هر از گاهی_ _نخواهدشد برایت خوبِ دنیا، همدل ُو یاور اگر قدقامتت خم شد؛ اگر لرزید زانویت اگرپای رکوعت لنگ ُو سجده میشود ابتر اگر هِی می‌رَوَد از یاد،حمد ُو قل هواللهَ‌ت بریده نای مستِ ربّنای تو؛ شدی کافر به مُردابِ تشنج ها شدی پا درگِل ُو تنها خودت بودی مقصّر چون نشستی پای هر منبر اگر شغّاد_وار انداختَت درچاه؛ یارِ تو نکن با گریه خود را خوار ُو دشمن‌شادتر دیگر بیا روی جگر بگذار دندانِ تحمّل را کمی آرام‌تر آهسته‌تر گریه کن ای دختر 🖍 ۱_ ۲_ 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••