داشتم فکر می‌کردم این آدما که ذوق زندگی کردن دارن چه خفنن، یعنی برای ذوق‌زدگی‌آنه زندگی کردن محدودیت سنی ندارن؛ یه نفر می‌تونه ۷۰ سالش باشه و برای فوت کردن قاصدک ذوق داشته باشه. و چه و چه و چه امیدوارم آدم سریع الذوق‌کنی باشم. آمین

اومدم تایید کنم ولی دیدم دوتا جواب نمیده. پس تو دلم گفتم که کاش هفت هشت‌ تا بودم. یکی آشپزی می‌کرد، یکی درس می‌خوند و سر فرصت جزوه‌هارو می‌نوشت، یکی با صبوری زیاد با کارفرما برخورد می‌کرد، یکی به استایل و ادا‌هاش می‌رسید، یکی دوره‌ و ورکشاپ‌هاشو شرکت میکرد، یکی می‌رفت باشگاه و اون یکی هم معشوقه می‌بود. ولی من کلاً یکی‌‌م. یک عدد آدم که مثل مارشمالو در طی این روند داره کِش میاد. امیدوارم نسخه‌های بعدی‌م زودتر برسن، چون برای تمدید این کش اومدنِ تک نفره تضمینی ندارم🧘🏻‍♂

امروز هوا سرده و ابری و خیلی خوبه. یک ترکیب موفق رو برای آدمهای پائیزدوست و پائیزفن می‌گم. یه شات قهوه با شیره خرما [ که به نظرم شیره انگور یا خرما (ترجیحاً خرما) نامبروان‌ترین سیروپ برای کافی‌های شماست. چمیدونم مثلا آیس شیره ماکیاتو. ] رو با یه اسلایس سیب که روش عسل و دارچین ریخته شده [ این اسلایس باید به مدت سه دقیقه تو ایرفرایر یا تستر باشه ] بخورید که از نوک پا تا سرتون شادی ترشح شه. نوش باشه و ارادت🤍

برای نوشتن رسپی این ترکیب جالب انقدر هیجان‌زده بودم که از درست بودن جمله‌بندی جملاتم مطمئن نیستم. شببخیر

به دارچین که فکر می‌کنم شل می‌شم. رول دارچینی سیب دارچینی کیک سیب و دارچین کیک دارچین عود دارچین چایی دارچین

امروز این خانم که من باشم رفتم خرت و پرتای شکلات‌سازی و کوکی رو خریدم و قهوه‌ی خونه رو شارژ کردم و سیب و دارچین درست کردم و دارم می‌رم خونه‌ی خاله. پائیز چه می‌کنه با آدمی‌زادا واقعا درود بهش

سلام‌. در این هوا نجات‌دهنده یک‌عدد آدمی‌زاده برای بالا پائین کردن طول خیابونا و قهوه‌ست

خورشید هرچی کم‌رمق‌تر؛ حال و هوا بهتر. ممنونم.

داشتم تو گروه به بچّه‌ها می‌گفتم؛ صبح‌ها قهوه می‌رم بالا. از نوع تریاکیش. کاملاً غلیظ و تپش‌آورانه و تلخ‌انگیز. اگه بارون بیاد شاید این قهوه‌ی بسیار بسیار غلیظ بشینه تو جونم و کافئیناشو آزاد کنه و تا ۵-۶ ساعت متوالی من رو شارژ نگه داره. حیف که بارون نمی‌باره و نهایتاً بتونم تا دو ساعت آدم سر زنده‌ای باشم.

شکلات درست می‌کنم تا آدم شادی باشم. چون روی نورون‌ها اثر داره و شادی بخشه. مگه آدمی‌زاد چی می‌خواد جز یه فنجون قهوه تو دستش و شکلات بین دندوناش و بارون؟