هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #دریکهساختهبودمبهمنخیانتکرد
#متن_روضه #روضه_امام_علی (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
بخش اول صوت / ویژه #شبهای_قدر
و #شهادت_امام_علی (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*مثل امشبی امیرالمؤمنین تو خونهی دخترشه؛ موقع افطار که شد، امکلثوم با یه ذوقی سفره انداخت؛ هم شیر سر سفره گذاشت هم نمک.
صدا زد دخترم، کِی تا حالا دیدی سر سفره علی دو نوع غذا باشه؟ خواهش میکنم یکی رو بردار.
اومد نمک رو برداشت. گفت نه، ازت خواهش میکنم شیر رو بردار؛ علی با نمک خیلی انس داره.
میگه دیدم هی وسط حیاط خونه راه میره یه چیزایی زیر لب میگه؛ هی زیر لب میگه "انا لله و انا الیه راجعون" انگار داره با یه نفر حرف میزنه.
دیدم تا موقعش رسید، داره سمت درِ خونه حرکت میکنه....
(امشب میخوام روضه رو اینطوری بخونم؛ توهم کاری به من نداشته باشه، با همه وجودت ناله بزن)
تا نگاهش به در افتاد با خودش یه چیزایی زمزمه کرد...*
دری که ساخته بودم به من خیانت کرد
گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت
*تا اومد از در بیرون بره دستگیرهی در مانع علی شد؛ کمربند علی رو گرفت. دوباره یادش افتاد، یه خانمی هم یه بار همین کمربند رو گرفت، گفت نمیذارم جایی ببرنت...*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #جایطنابهنوز_رودستامه
#سبک_روضه #روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
بخش دوم صوت / ویژه #شبهای_قدر
و #شهادت_امام_علی (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انگار همین چند وقته بود
حتی به قدرِ یک کلام
مردم نمیدادن جواب
وقتی که میکردم سلام
انگار همین چند وقته بود
اشکم میریخت رو گونههام
این قلب من میشد کباب
وقتی قنفذ میکرد سلام
خدا مرگم بده
جای طناب هنوز رو دستامه
خدا مرگم بده
درِ خونه جلوی چشمامه
خدا مرگم بده
یادمه که بین در و دیوار
خدا مرگم بده
صدا میزد کشته منو مسمار
نمیره از یادم
علت مرگ تو ، ضربهی قفنذ بود
صداتو میشنیدم
ولی نمیدیدم ، تو رو میون دود
@seyedrezanarimani
انگار همین چند وقته بود
زندگیم آتیش گرفت
خونمو آتیش زدن
همهچیم آتیش گرفت
انگاری همین چند وقته بود
هستیمو سوزندن و
غرور منو جلو
بچههات شکوندن و
خدامرگم بده
یادمه که شکسته شد بازوت
خدا مرگم بده
ببخش منو که زخمی شد پهلوت
خدا مرگم بده
درِ خونه به من خیانت کرد
خدا مرگم بده
با ضرب پا قنفذ جنایت کرد
نمیره از یادم
که افتادی رو خاک ، گرفتی شالم رو
داشتم میفتادم
تو با همون حالِت ، گرفتی بالم رو
@narimani_matn
انگار که نزدیکه برام
میبینم تو شهر شام
رو سرِ زینبم دارن
سنگ میزنن از پشت بام
انگار که نزدیکه برام
میبینم تو کربلا
همه سرا رو نیزهها
غارت میشن گوشوارهها
خدا مرگم بده
زینبم و مردای شامی
خدا مرگم بده
زینبم و مجلس شامی
خدا مرگم بده
سرِ حسین رو نیزه باشه
خدا مرگم بده
عباس من اون روز نباشه
دارم میبینم که
دروازهی ساعات ، برات عذاب میشه
زینب من صبر کن
یه روزی جات بینِ ، بزم شراب میشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
👇👇👇
@narimani_matn
📋 #علیهممیافتهازپا
#سبک_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرو زهرا که پس از تو
علی هم می افته از پا
مرو زهرا که پس از تو
خونه میشه قبر مولا
بمیرم که یک تنه زهرا
جلو چشمام پشت دربودی
بمیرم که یک نفر اما
برابر با چهل نفر بودی
ولی زهرا بی سپر بودی۲
جلو چشمام پرپرت کردن
شهید میخ درت کردن
تو بودی یاس علی اما
با سیلی نیلوفرت کردن
جلو چشمام پرپرت کردن۲
@seyedrezanarimani
داره میره جونم ازتن
داری میری از کنارم
شکسته شد هیبت من
آخه بودی ذوالفقارم
خودم دیدم که گلِ آتیش
عزیزم رو معجرت افتاد
دیدم که در کنده شد از جا
به روی بال و پرت افتاد
حلالم کن دخترت افتاد۲
شب و روز اینه دعام زهرا
نشه حال تو از این بدتر
حسین و زینب به هم میگن
ایشاالله که خوب میشه مادر
شنیدم رو دست لرزونت
بازم که یک پیراهن بوده
شنیدم دیروز توی خونه
دوباره حرف از کفن بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#روایتیازسادهزیستیآقاامیرالمؤمنین (ع)
#متن_روضه / بخش اول صوت
#روضه_امام_علی (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو اوج گرما دید یه پیرمردی داره تو نخلستون بیل میزنه. سلام کرد: آقا خسته نباشید. میخواید کمکتون کنم؟ گفت نه احتیاجی به کمک ندارم.
اومد نشست. دید سر ظهر که شد پیرمرد الله اکبر گفت نماز خوند. بعد نماز دید سفرهش رو پهن کرد؛ تعارف زد گفت بیا سر سفره. گفت آقا دست شما درد نکنه. گفت نه٬ بیا...
تا سفره رو باز کرد دید نون جو خشکیدهست اصلا نمیشه خورد. هی اینپا اونپا کرد. گفت انگار از غذای ما خوشت نیومد.اگه غذای خوب میخوای برو محلهی بنیهاشم. اونجا بپرس خونهی حسنابنعلی کجاست...
اومد دید در خونه بازه. تا نشست سر سفره آقا غذا آورد، (نمیشناخت که) غذاها رو جمع کرد خواست ببره؛ امام حسن(ع) اومد جلو، فرمود برا کی میخوای ببری؟ گفت یه آقایی تو نخلستونه؛ دیدم از صبح تا ظهر داره بیل میزنه؛ خسته، کوفته٬ تازه سفره روهم پهن کرد دیدم نون خشک میخواد بخوره.
آقا شروع کردن به گریه کردن: چی میگی؟ مگه نشناختی اون آقا رو؟ گفت نه آقا. فرمود اون بابام علیه...
میشه امشب به ماهم یه آدرسی بدی آقا؟...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋#ازکوچهمونبرو
#متن_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_علی (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب خونهی آقا امیرالمؤمنین چه خبره! هی این بچهها میان به بستر بابا نگاه میکنن. مخصوصا زینب خیلی دلش بهم ریختهست. هی میاد به بستر خونی بابا نگاه میکنه، هی یه آهی میکشه میره یه گوشه میشینه کز میکنه. هی میاد با بچهها دور هم میشینن.
(دیدی وقتی یه غصهای تو خونه ی آدم میاد اهل خونه هی دور هم میشینن حرف میزنن، خاطرهها رو مرور میکنن.)
هی به حسنش میگه: حسن جان یادته سی سال پیش؛ یه همچین بستری هم مدینه پهن شد...
@narimani_matn
حسن و حسین داشتن از تشییع امیرالمؤمنین برمیگشتن. همینطور که میومدن دیدن از خرابهای صدای ناله میاد؛ یکی داره ناله میزنه.
امام حسن فرمود حسین جان بریم ببینیم کیه.
اومد نشست کنار این پیرمرد دید نابیناست. فرمود چیه آی پیرمرد؟ گفت من که شما رو نمیشناسم اما شما بوی همون رفیق منو میدی. فرمود کی بود مگه رفیقت؟
گفت یه رفیقی داشتم هرشب میومد تو این خرابه به من سر میزد. همچین هم که میومد اول سرمو رو پاهاش میذاشت نوازشم میکرد؛ من باهاش درددل میکردم اونم بامن درددل میکرد. آقا فرمود کی بود؟ چی میگفت؟
(اینها رو جایی نیاوردن. زبانحال دارم میگم.)
شاید اون پیرمرد میگفت: برا من قصه میگفت. قصههاش یادمه. میگفت آی پیرمرد تو شهری به نام مدینه یه خونه ای بود، بروبیایی داشت. یه عده نامرد اومدن این خونه رو آتیش زدن. دستای مردِ خونه رو باطناب بستن، جلو چشمای اون مرد خانومش رو میزدن...
تا این حرفها رو زد حسن و حسین شروع کردن گریه کردن....
(من میگما. شاید اینطوری بود.)
شاید امام حسن گفت بذار بقیه رو من برات بگم:
تازه من با همون خونواده یه روزی هم تو کوچه ها بودم....
از کوچه مون برو، برو
دیگه نبینم تورو، تورو
دستت سیاهه نزن...
یازهرا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #شیرمرد_احد_افتاده_کجایی_زهرا
#سبک_روضه / بخش اول صوت
#روضه_امام_علی (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطرهی مادر خون آلوده
شیرمرد اُحُد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده
این سر و صورت خونین شده هم ارثی شد
بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده
ریشهی هرچه بلا آن در و دیوار شده
سینهی مادر و میخ درِ خون آلوده
مثل پهلو سرِ پاشیده زِ هم خوب نشد
چه کند زینب و این پیکر خون آلوده
@seyedrezanarimani
دور زینب همه هستند همه مَحرم ها
وای از کرببلا و پَرِ خون آلوده
با لبانی که ترک خورده به گودال آمد
بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده
در سرازیریِ تل رو به روی شمر رسید
چشمش افتاد به موی سر خون آلوده
خوب شد خورد به تاریکی شب غارتها
جمع شد قافلهای دختر خون آلوده
میفروشند در این کوفه، سرِ بازارش
گوشوار و سپر و معجر خون آلوده
*شاعر : #قاسم_نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #غروب_بودوزنی_بی_قرار_تنها_بود
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_حضرت_زینب (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غروب بود و زنی بیقرار، تنها بود
زنی ز داغ برادر فکار، تنها بود
غروب بود و علمدار خفته و زینب
کنار خیمهی بیپاسدار تنها بود
غروب بود به مقتل برادر و زینب
هزار و نهصد و پنجاه بار تنها بود
غروب بود و رُباب و صدای لالایی
کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود
غروب بود و طناب و اسیریِ زینب
غریب و خسته و چشم انتظار، تنها بود
خلاصه اینهمه غم بود و زینب کبری
میان لشکری از نیزهدار، تنها بود...
*شاعر : #محمد_ناصري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
روضه خوانی.mp3
8.42M
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #بازاینشبهاخدامشتاقدیدارمناست
#سبک_مناجات / بخش اول صوت
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز وقت مستی چشمان بیدار من است
باز این شبها خدا مشتاق دیدار من است
طعنهها خوردم ولی تا آمدم فریاد زد:
به کسی ربطی ندارد، این گنهکارِ من است
آب شد دیگر یخِ عمرم، کسی کاری نکرد
ای بنازم رحمتش را او خریدار من است
یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت
این هزاران بار غفران جای یک بار من است
ربّ شهرالله اکبر! ! عبد عاصی آمده
سائل این آستان دست گرفتار من است
به علی گرم است پشتم، یاعلی و یاعظیم
آبرویم تا ابد آقای کرّار من است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #بيانگارآشنا
#سبک_زمزمه / بخش دوم صوت
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بيا نگار آشنا
شب غمم سحر نما
مرا به نوكریِ خود
شها تو مفتخر نما
ای گل وفا حسين
معدن سخا حسين
میكشی مرا حسين
"میكشی مرا حسين"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #اومدمآشتیکنمباتوبهمولاآخدا
#سبک_مناجات / #سبک_زمزمه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من فراری بودم و کشوندیام
با بدیهام تو خونهت نشوندیام
به کسی چه مربوطه خوب یا بَده
برا صاحبخونه مهمون اومده
اگه اون دوسَم نداشت رام نمیداد
میون سوختهدلاش جام نمیداد
@seyedrezanarimani
اومدم این دل آلودهمو شستشو بدی
منِ بیآبرو رو شاید تو آبرو بدی
خونهی کریم مگه کسی شناسایی میشه
وقتی در وابشه خوبوبد پذیرایی میشه
@narimani_matn
اومدم آشتی کنم با تو به مولا، آخدا
دستمو رد نکنی بهجون مولا آخدا
به علی روشو ندارم با تو روبهرو بشم
اما چی بگم اگه نگم خدایا، آخدا
هرچه من بد میکنم بازم تو خوبی میکنی
نه با من با همهکس خوب میکنی تا، آخدا
بدیمو قبول دارم تو از خوبیت به روم نیار
که بلنده پیش تو دیوارِ حاشا آخدا
اگه میخواستی نبخشی منو، آشتی نکنی
چرا از خونهم آوردیم منو اینجا آخدا
اگه میخوای به جهنم ببری واهمه نیست
اما یک جایی ببر که دشمن فاطمه نیست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #بازکنآغوشتایغفارمنبرگشتهام
#سبک_مناجات
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز کن آغوشت ای غفّار، من برگشتهام
سربهزیر و بیکس و بییار، من برگشتهام
دل به هرکس غیر تو دادم غرورم را شکست
زخمی از بیمهری و آزار، من برگشتهام
ای رفیق روزهای سخت، دستم را بگیر
کن نظر، خورده گره در کار، من برگشتهام
پیش این و آن بیا و دست من را رو مکن
آبروداری کن ای ستّار، من برگشتهام
یا درستم کن همین امشب و یا مرگم رسان
خستهام از این همه تکرار، من برگشتهام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #درددلباآقاامامزمان (عج)
#متن_مناجات
#متن_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گل نرگس بیا بیا...
بیا نگاه کن یه عدهای از این جذامیا دور هم نشستن... یه محلی به ما بده. همه مارو طرد کردن، بیرونمون کردن.
آخه یه عدهای از این جذامیا دور هم بودن دیدن آقا داره رد میشه یه تعارف زدن: آقا میشه با ما همسفره بشید. یهو دیدن آقا از مرکب پیاده شد نشست کنار این جذامیا.
روایت میگه ساعتها نشست، لقمه دهنشون میذاشت.
(تهِ این روایت خیلی قشنگه.)
تعارف زد آقا، فرمود شما به من تعارف کردید من با شما همسفره شدم. میشه حالا منم یه تعارف به شما بزنم شما با من همسفره بشید؟ گفتن آقا مگه نمیدونی ما جذامی هستیم؟!
ما رو تو شهر راه نمیدن. گفت چرا؛ اما بیاین؛ درِ خونهی من به روی همه بازه. به غلاماش هم سپرد گفت امروز مهمون ویژه داریم..
سفرهای، تزئیناتی، دَم و تشکیلاتی. همه با خودشون میگفتن چه خبره!؟ امروز کی میخواد بیاد خونهی ارباب؟! همهی غلاما بهخط شدن؛ یهو دیدن از اون دور یه عدهای صورتها رو بستن دارن میان، تا دَم خونه رسیدن صورتها رو باز کردن.
-اینا که جذامیاند .
-گفتن آقا دعوتمون کرده.....
حرف من اینه؛
آقاجان، این بچهها همه میگفتن گل نرگس بیا بیا. توام میشه یه تعارف به ما بزنی ؟!
(چی میخوای؟! دردت چیه این همه داری مقدمه میچینی؟!)
میشه به ما هم بگی اربعین همهتون پابرهنه بیاید دعوتید حرم، بیاید کربلا....
حسین...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #شبقدرروسیاهاست
#سبک_مناجات
#سبک_زمزمه
* بخش اول صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب بارون، شب گریه، شب شستن گناهاست
شب مهربونیِ تو، شب قدر روسیاهاست
این همه گدا دوباره، با امید اومده امشب
صابخونه دلش نمیاد، ماهارو راه نده امشب
از همه رونده و مونده، باز به تو پناه آوردم
به امید بخشش تو، کوهی از گناه آوردم
@seyedrezanarimani
دست خالیمو دوباره، پیش تو بالا میگیرم
اگه این بارم نبخشی، بهتره برم بمیرم
بدم و میون خوبات، میدونم جایی ندارم
اما تا منم ببینی، چندتا واسطه میارم
به دل سوختهی زینب، به لبای خشک ارباب
به سرِ خونی عباس، منِ روسیاهو دریاب
"الهی بِهعلیٍ، الهی بِهعلیٍ، الهی بِهعلیٍ"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #وصیتآقاامیرالمؤمنینبهحضرتعباس (ع)
#متن_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط یه اشارهای بکنم
امشب شب عباسه...
از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟
آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه...
آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچههای فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش رو انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بیرمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم...
اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچهی فاطمه نیستم. دستشو گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین....
@narimani_matn
آقا گریه میکردن، بچهها هم گریه میکردن. وصیتهاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستتو بده. دستشو گرفت؛ حسین جان تو هم دستتو بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم:
عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی...
_ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم...
فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی....
فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه....
دیگه بیشتر از این نمیگم.
سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشتو انداختن.
فقط یه جمله میگم
یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد:
حسین جان! پاشو ببین زینبو دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستامو دارن نامحرما میبندن....
حسین...
بِالحسین الهی العفو...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #دستهایشزتنجداشدهبود
#سبک_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دستهایش ز تن جدا شده بود
گیسویش روی مَشک وا شده بود
تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت
جگر مَشک بوریا شده بود
چهرهاش غرق خونِ فرقش بود
چقدر شکلِ مرتضی شده بود
حرمله باز هم هدف زده بود
بین چشمش سهشعبه جا شده بود
کارِ زانو نبود از بس تیر
سهمگین مثل نیزهها شده بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #شبقدراستقدرماستزهرا
#سبک_مناجات
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرفتارم گرفتارم گرفتار
بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار
گدا در میزند هرچند دیر است
شنیدم خانهات سائلپذیر است
به رویم باز کن در را نگارم
من آنم که گره خوردهست کارم
جوانی رفت و پیری آمد از راه
زمان سربهزیری آمد از راه
ولی خُرجین من خالیِ خالیست
گرفتاریِ من از بیخیالیست
نه اَعمال درستی، نه نمازی
نه حتی روزه و راز و نیازی
زمان کشت، محصولی ندارم
خدایا حجّ مقبولی ندارم
گنه از هرطرف آمد حیا رفت
هر آنچه داشتم پای ریا رفت
@seyedrezanarimani
به نان سفرهام دقت نکردم
دلم را از گنه خلوت نکردم
امان از مرگ امان از احتضارم
کسی دیگر نمیماند کنارم
به روی سینه سنگینی سنگ است
خدایا قبر تاریک است و تنگ است
شب قدر است قدر ماست زهرا
چراغ ظلمت دنیاست زهرا
همیشه مادری کرده برایم
فدای بچههایش بچههایم
زیادی گناهم را تو کم کن
بهجای عدل خود بر من کرم کن
خودت گفتی کریمی افتخار است
هنر بخشش زمان اقتدار است
پس امشب نشکن ای ساقی سبو را
ببخش این سائل بیآبرو را
@narimani_matn
به جز زشتی نیاوردم ببخشی
غلط کردم، غلط کردم ببخشی
اگرچه تا گلو در زیر دِینم
ز نوکرهای دربست حسینم
تمام سال من وقف غمش شد
همیشه سایبانم پرچمش شد
میان آتشت بانگی برآیم
خدایا من حسین را دوست دارم
حسینی که در آن ساعات و اوقات
لبش ساکت نمیشد از مناجات
حسینی که سرش ذبح از قفا شد
نگینی بر رکاب نیزهها شد
همین که روی نیزه سر علم شد
زمان غارت اهل حرم شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #ماجرایپذیرشتوبهقلبیبندهگنهکار
#متن_مناجات
#متن_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اومدن پیش حضرت موسی:
موسی دعا کن بارون بباره.
همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛
خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه.
یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه.
یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟
@seyedrezanarimani
تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد:
خدا! شما که اونطور فرموده بودی!
فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بندههامو ببرم؟ بندهم توبه کرد، منم بخشیدمش....
(خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...)
خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟
خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟
نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد...
@narimani_matn
حالا کی میدونه ماها چی کارهایم امشب اومدیم اینجا؟!
بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛
امشب باید دستبهدامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب...
الهی العفو....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #شببیستوسومبیابگذرازما
#سبک_مناجات
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه / بخش اول صوت
#روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الهی به حیدر، الهی به زهرا
شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما
شب بیست و سوم، با این رو سیاهی
به جز رحمت تو، ندارم پناهی
شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو
جلو چشم مردم، نبر آبرومو
تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون
بزن ما رو امّا روتو برنگردون
"الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی"
@seyedrezanarimani
برا چی نگریَم، برا چی نبارم
الان یک دو روزه که بابا ندارم
بازم داغ مادر برام گشته تازه
نشد که برم باز به تشییع جنازه
منم دختری که اسیر غروبم
برا داغ بابام به سینه میکوبم
توی گریهزاری،دعا من همینه
که هیچکی باباشو شکسته نبینه
"امون از یتیمی ، امون از یتیمی"
@narimani_matn
سلام ای سرِ در طبق آرمیده
میدونی رقیهت چه رنجی کشیده
سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری
چرا جای سالم تو صورت نداری؟!
میدونم که بردن چهجور پیرُهن رو
میدونی که بردن النگوی من رو
میدونم چهجوری سرت رو بریدن
میدونی چهجوری موهام رو کشیدن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #چوبازیزیدخوردهایوقهربامنی
#متن_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغلهامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه.
حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیهشون لطیفه....
من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالیکه میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته...
میدونم که بردن چهجور پیرهن رو
میدونی که بردن النگوی من رو
میدونم چهجوری سرت رو بریدن
میدونی چهجوری موهام رو کشیدن
@seyedrezanarimani
این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد...
اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکستهست؟ چرا لبات خونیه؟!
حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته...
@narimani_matn
چوب از یزید خوردهای و قهر بامنی
از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟!
موهام و کشید، بابا بابا بابا
شامیا بَدَن، بابا بابا بابا
عمه رو زدن، بابا بابا بابا
گوش و گوشواره، بابا بابا بابا
پیرهن پاره، بابا بابا بابا
بهحضرت رقیه الهی العفو...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn