هدایت شده از دوستان خدا
📚 #معرفی_کتاب
📙 کتاب: *عاشقانهای برای ۱۶ سالهها*
🖌 به قلم: سعیده سادات اکبری
📌موضوع: *زندگی داستانی #شهیده_راضیه_کشاوز*
📰 انتشارات: شهید کاظمی
🔴 لینک خرید:
https://basalam.com/@rasmevafa
✅ نکته مثبت این غرفه، فروش محصولاتش *زیر قیمت بازار* هست!
✔️میتونید مقایسه کنید 😊🙏🏻
📍ادمین #تبادل:
@honaretorang
🌺 کانال #جایی_نوشته_بود:
🆔 @jayi_neveshte_buod
🍃برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
نماز صبح را پشت سر سید خواندیم. هوا داشت روشن میشد که برای زیارت به #حرم رفتیم.
بچهها #دشمن را حسابی پس زده بودند و این بار با خیال راحتتری میتوانستیم داخل صحن راه برویم. یاد #محرم افتادم، گوشهای از حرم به یادش دو رکعت نماز خواندم. به سجده که رفتم، #شکر_خدا را بجا آوردم که یک بار دیگر فرصت حضور پیدا کردم. بعد از #نماز همراه بچهها به سمت فرودگاه آمدیم و با اولین پرواز به سمت #حلب راهی شدیم. داخل هواپیما آنقدر صدای موتور میآمد که حس میکردیم بیشتر از هزار تا جاروبرقی در یک لحظه با هم روشن شده و هر چه که هست را جارو میکند. وضعیت پروازهای #نظامی مشخص بود. باید همه مثل قوطی ساردین کنار هم مینشستیم. علیرضا خندید و گفت:
«لای در باز بشه و نفر اول سر بخوره، بقیه هم دنبالش رفتیم پایین».
بعد هم نگاهی به من کرد و گفت:
«بهتره برای آموزش #اسم_جهادی انتخاب کنیم، اینطوری بین بچههای بومی و #حزب_الله، ما را به اسم جهادی میشناسند».
_خب تو ابو چی میخوای بشی؟
علیرضا یکی از بندهای مسکوتین را که جلوی چشمش آویزان بود را محکم گرفت و گفت:
«من جلیل، تو هم خلیل».
#جایی_نوشته_بود
#معرفی_کتاب
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
#رفیق_مثل_رسول
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_هدیه_بدهیم
🔴 برای دریافت لینک خرید مراجعه کنید به 👇
@ferdosebarin
✴️ کانال فرهنگی مذهبی (دست خط روی میز)
http://eitaa.com/joinchat/2494627883C8bd4806938
هدایت شده از دوستان خدا
🍃برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
نماز صبح را پشت سر سید خواندیم. هوا داشت روشن میشد که برای زیارت به #حرم رفتیم.
بچهها #دشمن را حسابی پس زده بودند و این بار با خیال راحتتری میتوانستیم داخل صحن راه برویم. یاد #محرم افتادم، گوشهای از حرم به یادش دو رکعت نماز خواندم. به سجده که رفتم، #شکر_خدا را بجا آوردم که یک بار دیگر فرصت حضور پیدا کردم. بعد از #نماز همراه بچهها به سمت فرودگاه آمدیم و با اولین پرواز به سمت #حلب راهی شدیم. داخل هواپیما آنقدر صدای موتور میآمد که حس میکردیم بیشتر از هزار تا جاروبرقی در یک لحظه با هم روشن شده و هر چه که هست را جارو میکند. وضعیت پروازهای #نظامی مشخص بود. باید همه مثل قوطی ساردین کنار هم مینشستیم. علیرضا خندید و گفت:
«لای در باز بشه و نفر اول سر بخوره، بقیه هم دنبالش رفتیم پایین».
بعد هم نگاهی به من کرد و گفت:
«بهتره برای آموزش #اسم_جهادی انتخاب کنیم، اینطوری بین بچههای بومی و #حزب_الله، ما را به اسم جهادی میشناسند».
_خب تو ابو چی میخوای بشی؟
علیرضا یکی از بندهای مسکوتین را که جلوی چشمش آویزان بود را محکم گرفت و گفت:
«من جلیل، تو هم خلیل».
#جایی_نوشته_بود
#معرفی_کتاب
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
#رفیق_مثل_رسول
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_هدیه_بدهیم
🔴 برای دریافت لینک خرید مراجعه کنید به 👇
@ferdosebarin
🆔 @jayi_neveshte_buod
هدایت شده از دوستان خدا
🍃برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
نماز صبح را پشت سر سید خواندیم. هوا داشت روشن میشد که برای زیارت به #حرم رفتیم.
بچهها #دشمن را حسابی پس زده بودند و این بار با خیال راحتتری میتوانستیم داخل صحن راه برویم. یاد #محرم افتادم، گوشهای از حرم به یادش دو رکعت نماز خواندم. به سجده که رفتم، #شکر_خدا را بجا آوردم که یک بار دیگر فرصت حضور پیدا کردم. بعد از #نماز همراه بچهها به سمت فرودگاه آمدیم و با اولین پرواز به سمت #حلب راهی شدیم. داخل هواپیما آنقدر صدای موتور میآمد که حس میکردیم بیشتر از هزار تا جاروبرقی در یک لحظه با هم روشن شده و هر چه که هست را جارو میکند. وضعیت پروازهای #نظامی مشخص بود. باید همه مثل قوطی ساردین کنار هم مینشستیم. علیرضا خندید و گفت:
«لای در باز بشه و نفر اول سر بخوره، بقیه هم دنبالش رفتیم پایین».
بعد هم نگاهی به من کرد و گفت:
«بهتره برای آموزش #اسم_جهادی انتخاب کنیم، اینطوری بین بچههای بومی و #حزب_الله، ما را به اسم جهادی میشناسند».
_خب تو ابو چی میخوای بشی؟
علیرضا یکی از بندهای مسکوتین را که جلوی چشمش آویزان بود را محکم گرفت و گفت:
«من جلیل، تو هم خلیل».
#جایی_نوشته_بود
#معرفی_کتاب
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
#رفیق_مثل_رسول
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_هدیه_بدهیم
🔴 برای دریافت لینک خرید مراجعه کنید به 👇
@ferdosebarin
🆔 @jayi_neveshte_buod
هدایت شده از دوستان خدا
📚 #معرفی_کتاب
📙 کتاب: *مار و پله*
🖌 به قلم: نویسنده: فائقه میرصمدی
📌موضوع: #کتاب_مار_و_پله روایت زندگی ادمین کانال داعش در ایران و نوشته فائقه میر صمدی است. این مطالب مصاحبه خانم میر صمدی نویسنده کتاب با مدینه، #خانمی جوان است که به همراه دو فرزندش به #افغانستان رفته و به #داعش میپیوندد و بعد به ایران باز میگردد.
🔻این کتاب را بخوانید و ببینید داعشیها به چه چیزهایی فکر میکنند 😰
📰 انتشارات: شهید کاظمی
✅ نکته مثبت اینجا، فروش محصولاتش #زیر_قیمت_بازار هست!
✔️میتونید مقایسه کنید 😊🙏🏻
📌برای سفارش کتاب با #نازل_ترین قیمت به آیدی زیر مراجعه کنید
@Ferdosebarien
🔻با ما همراه باشید:
🆔 @jayi_neveshte_boud
رفقا ان شاءالله از این هفته
#معرفی_کتاب (موضوعی مختلف)
#استوری شهدایی مذهبی مهدوی و ...
#پروفایل
#بیوگرافی
هم ان شاءالله کم کم تو کانال میزاریم
امیدواریم بتونیم بخوبی خادم همگی شما رفقا باشیم و شما هم با دعوت بقیه و ارسال محتواها توی گروه ها و ... ما رو همراهی و یاری کنید
✍: #محمد_طلبه
@labbayk321