#فلسطین
#غزه
#افغانستان
#هرات
به یک خزان تا همیشه زرد زرد می رسم
چه گرم می دوم ولی چقدر سرد می رسم
به مرگ فکر می کنم ، هرات آه و ماتمم
به غزّه فکر می کنم ولی به درد می رسم
همیشه قسمتم غم است و رنج و داغ دیدن است
مدام تازه می شوم به سالگرد می رسم
شهادتا ! بیا و لطف کن مرا بغل بگیر
که باز دارم از ادامه ی نبرد می رسم
اگرچه سمت جاودانگی جوان دویده ام
مبند دل به دیدنم که پیرمرد می رسم
آهای غزّه ی محاصره ! هرات چکمه کوب!
صدا بزن مرا که منحصر به فرد می رسم
#محسن_ناصحی