🔴 یکی از بدترین رفتارها در فصل پاییز، #خوابیدن هنگام #غروب آفتاب است.
که در طب ایرانی اسلامی به #خواب_هلاکت معروف است.
♻ خواب در هنگام غروب ، سودا را در بدن افزایش می دهد و موجب #بد_خلقی فرد میشود.
✍عوارض وحشتناک خوابیدن در هنگام غروب!
باید بدانیم که "خواب هنگام غروب آفتاب" معروف به خواب هلاکت است و این عوارض را به همراه دارد:
1⃣ کند ذهنی
2⃣ فراموشی
3⃣ افسردگی
4⃣ سکته مغزی
5⃣ حملات تشنجی
6⃣ کوتاهی عمر
📍لازم به ذکر است که از دیدگاه طب سنتی ایرانی، "خواب روز"(غیر از خواب قیلوله) برخلاف خواب شب از عوامل بدی رنگ پوست و ایجاد بیماریهای پوستی بهعلت عدم هضم غذاها بههنگام روز محسوب میشود.
📍همچنین رابطه لک و جوشهای پوستی و خواب رابطه بسیار تنگاتنگی است زیرا خواب، بهترین زمان برای فرآیند هضم غذا است و بخش عمده مواد زاید و خام که در اندامهای مختلف انباشته شده در این زمان هضم یا در ادامه دفع میشود در واقع یک خواب مناسب، امکان دفع مواد زائد بدن و داشتن یک زندگی سالم را نوید میدهد.
🌸🍃 #ربیع_الاول 🍃🦋
داستان_کوتاه
گويند از مردي که صاحب گستردهترين فروشگاههاي زنجيرهاي در جهان است پرسيدند:
«راز موفقيت شما چه بوده؟»
او در پاسخ گفت :
"زادگاه من انگلستان است.
در خانوادهي فقيري به دنيا آمدم و چون خود را به معناي واقعي فقير ميديدم، هيچ راهي به جز گدايي کردن نميشناختم...!!
روزي به طرف يک مرد متشخص رفتم و مثل هميشه قيافهاي مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم.
وي نگاهي به سراپاي من انداخت و گفت: به جاي گدايي کردن بيا با هم معاملهاي کنيم.
پرسيدم : چه معاملهاي ...!؟
گفت: ساده است.
يک بند انگشت تو را به ده پوند ميخرم!
گفتم: عجب حرفي ميزنيد آقا،
يک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم ...!؟
- بيست پوند چطور است؟
- شوخي مي کنيد؟!
- بر عکس، کاملا جدي مي گويم.
- جناب من گدا هستم، اما احمق نيستم.
او همچنان قيمت را بالا ميبرد تا به هزار پوند رسيد.
گفتم: اگر ده هزار پوند هم بدهيد، من به اين معاملهي احمقانه راضي نخواهم شد.
گفت: اگر يک بند انگشت تو بيش از ده هزار پوند ميارزد،
پس قيمت قلب تو چقدر است؟
در مورد قيمت چشم، گوش، مغز و پاي خود چه ميگويي؟
لابد همهي وجودت را به چند ميليارد پوند هم نخواهي فروخت!؟
گفتم: بله، درست فهيميدهايد.
گفت: عجيب است که تو يک ثروتمند حسابي هستي،
اما داري گدايي ميکني ...!؟
از خودت خجالت نميکشي .!؟
گفتهي او همچون پتکي بود که بر ذهن خوابآلود من فرود آمد.!!
ناگهان بيدار شدم و گويي از نو به دنيا آمدهام اما اين بار مرد ثروتمندي بودم که ثروت خود را از معجزهي تولد به دست آورده بود.
از همان لحظه،
گدايي کردن را کنار گذاشتم و تصميم گرفتم زندگي تازهاي را آغاز کنم ..."
قصه ها براي #بيدار_کردن ما نوشته شدند،
اما تمام عمر، ما براي #خوابيدن از آنها استفاده کرديم....!!?