🔰ما به جای آن که رنگ خدا را گرفته باشیم، به خدا رنگ زدهايم...
🔸افسوس كه ما، پيش از آن كه از آلودگى ها پاك شده باشيم بر خويش عطر پاشيده ايم و خويشتن را جز آن كه هستيم به ديگران معرفى كرده ايم.
🔸ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ايم. چگونه مى خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته ايم؟ ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى گوييم؟!
🔸نمى توان بار رسالت الله را بر دوش داشت تا زمانى كه بنده غير اوييم.
پس بايد از حاكميت غير او آزاد شد. اين است كه معلم قبل از هر چيز بايد حُر شود و به آزادى برسد؛ آزادى از خويش، آزادى از غير و حتى آزادى از آزادى. و در اين مرحله است كه به عبوديت مى رسد.
استاد #علی_صفایی_حائری
📚 #تربیت_کودک | ص ۱۳
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈•
🔰 شروع حرکت
#علی_صفایی_حائری
▫️شروع حركت كه ضرورت حركت نيز از آن مايه مى گيرد، از لحظه اى است كه تو مى فهمى از همۀ چيزهايى كه با آنها مأنوس هستى، بزرگترى.
▫️بزرگترى؛ چون آنها به تو ختم شده اند و تو ميوۀ اين درختى و هيچ وقت به ريشه و خاك و سنگ، برگشت نخواهى كرد.
▫️ همۀ پديدهها به تو ختم مى شوند و وجود تو يك وجود مسلط است. در مقايسه با ديگر حيوانات تو بر روى دو پا ايستاده اى و آنها چهار پا هستند. آنها در دست تو هستند. آنها به تو ختم شده اند، پس چطور مى شود كه تو دوباره به آنها ختم شوى و رجعت تو به سوى آنها باشد؟
▫️اين بينش را، همان عوام الناسى كه ما از آنها دست شستهايم، به دست آورده اند و ابوذر و بلال و سلمان شدهاند.
▫️ابوذرهايى كه از خط بهره مند نبودند، از يك چنين بينشى برخوردار بودند و شروع حركت نيز از چنين بينشى است كه عظمت انسان در بينش اوست، نه دانش او.
📚 بریده کتاب تربیت