🥀🖤🥀🖤🥀
🖤🥀🖤🥀
🥀🖤🥀
🖤🥀
🥀🖤مَادر آخرین دُعا را هم کرد ...
إلهی وَ سَیِّدی بِحَقِّ
گریه های حَسَنْ و حُسَینَم ...💔
در فراقم
از گناهان شیعیانم در گُذر ...💔
🏴 شهادت #حضرت_فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت🥀
#فاطمیه 🏴
🖤🥀🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۱۲_۰۹_۱۲_۵۰_۵۶_۸۹۲.mp3
7.75M
"من بی تو میمیرم
اگه میشه آقا برگرد
به خاطر من نه آقا
به خاطر زهرا برگرد
سید محمد رضا نوشه ور
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
☘️ شیخ عبدالقائم شوشتری(ره):
👈 هر وقت شـیطان وسوسہ کرد و نتوانستید
حریف نفس بشوید، هفت مرتبه بگوئید:
✅ «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ،
لا حَولَ وَلا قُوَّة اِلّا بِاللهِ العَلےِّ العَظیم»
🌺وقتے این ذکر را میگوئید،هفت ملک به کمک شما می آیند و آنها را دفع میکنند...
💥بارها تجربه شده است که انسان وقتی آن را میخواند احساس قوّت می کند.
#شیخ_شوشتری
میرزا جواد آقا #ملکی_تبریزی رحمةاللهعلیه:
⭐️ خدا را شاهد میگیرم که من از متهجدین و #شب_زندهداران کسی را میشناسم که به هنگام #سحر صدای فرشتهای که او را بیدار میکند، میشنود.
فرشته با لفظ «آقا» به او خطاب می کند و آن شخص با این سخن بیدار می شود و به #نماز_شب می ایستد.
(گویا احوال خودشان رو می فرمایند...)
📘سرگذشت عارفان به نقل از اسرار الصلوة ص٢٣۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری را پرسیدند؛
«کدامیک از فرزندان خود را»،
«بیش از دیگری» دوست میداری؟
💖مادر گفت؛
غایب آنها را تا وقتی که «بازگردد»،
بیمار آنها را تا وقتی که «خوب شود»،
کوچکترین آنها را تا وقتی که «بزرگ شود»،و،«همهٔ آنها را»،
تا«وقتی که زنده هستم»دوست دارم.!!!
قدر این «گوهر نایاب»،
و «غیرقابل تکرار» را «تا هست»، بدانیم،
«حرمتش»را، «عاشقانه پاس بداریم.»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨🌸✨
✅ مردهای که بوی گلاب میداد :
💠یکی از کارکنان غسال خانه بهشت زهرای تهران تعریف می کرد:
💠یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت.
وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد.
💠آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند.
💠وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود.
💠 از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود،
آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد🌷...
🌼 #آیتالله_بهجت_(ره):
هماهنگی و موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده از هر لحاظ و بهصورت صددرصد برای غیر انبیا و اولیا علیهمالسلام غیرممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر، استقامت، گذشت، چشمپوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. اگر اینها نباشد اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد و همه اختلافات خانوادگی از همینجا ناشی میشود.
📗 در محضر بهجت، ج۱، ص۳۰۰
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ارتباط فاطمیه و مهدویت
▫️حجت الاسلام محمود اباذری
▫️کلیپ شماره ۲
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
مداحی آنلاین - بهار خونه ما - رسولی.mp3
4.72M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴هوای این خونه زمستونه
🌴پا به پای چشمات سجادت گریونه
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #استودیویی
👌 #پیشنهاد_ویژه
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
🖇 فراهم شدن امر ازدواج بصورت معجزه آسا بدست امام زمان 【عج】
〽️ اسمش حسن بود، در شهر نجف اشرف زندگی میکرد، دانشجو بود، اوضاع و احوال روبراهی نداشت، با خودش گفت بار و بندیلم را جمع میکنم و به کربلا می روم، دعایی می کنم برای گشایش رزق و ازدواجم...
〽️ رسید کربلا، شب را خوابید ، هنوز به حرم مشرف نشده بود، در عالم رویا به خدمت مولا جانمان رسید، آقا فرمودند به او: فلانی دعا کن، پاسخ داد: ای مولای من ، بهقصد دعا مشرف شدم...
✿ آقا فرمود: [همین جا بالای سر است، همین جا دعا کن]،دست به دعا برداشت و به حالت تضرع دعا کرد، آقا فرمود: نشد، برای بار دوم در حالیکه فکر می کرد بهتر از بار اول است دعا کرد، مولا باز فرمودند: نشد، برای بار سوم با تضرع و خشوع بیشتر دعا کرد، بازهم مولا فرمودند: [ نشد]
♡ دیگر عاجز شده بود، به امامش گفت: سیدی! آیا دعا کردن وکالت بردار هست ؟ آقا فرمودند: آری، گفت: من شما را وکیل کردم که برایم دعا کنید...
آقا قبول کردند و برایش دعا کردند...
❗️دعای مولا برایش کافی بود، زندگی اش را از این رو به آن رو کرد، شخص تاجر همدانی که ساکن تهران بود به عتبات مشرف شد، آنجا به پیشنهاد و اصرار یکی از علما حسن را به دامادی پذیرفت، خلاصه اینکه صاحب زندگی شد و رزق و روزی اش گسترش پیدا کرد...
❗️می دانی این روزها که اجابت دعایم به تاخیر افتاده با خودم می گویم باید دست به دامن آقا بشومو از حضرتش بخواهم حال مرا هم مثل شیخ حسن زیر و رو کند، اما قبل از آن، دلم می خواهد، شبی برسد، سفره ی افطاری پهن کنم و آقا را مهمان نان و خرمایی کنم، دلم میخواهد، سر به شانه های زهرایی اش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم...در این تلاطم دنیا ساحل آرامشش را میخواهم ...
کنارِ نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که نام تو آرامشی ست طوفانی...
📚برداشتی آزاد از کتاب مستدرک البحاره