🔰 شروع حرکت
#علی_صفایی_حائری
▫️شروع حركت كه ضرورت حركت نيز از آن مايه مى گيرد، از لحظه اى است كه تو مى فهمى از همۀ چيزهايى كه با آنها مأنوس هستى، بزرگترى.
▫️بزرگترى؛ چون آنها به تو ختم شده اند و تو ميوۀ اين درختى و هيچ وقت به ريشه و خاك و سنگ، برگشت نخواهى كرد.
▫️ همۀ پديدهها به تو ختم مى شوند و وجود تو يك وجود مسلط است. در مقايسه با ديگر حيوانات تو بر روى دو پا ايستاده اى و آنها چهار پا هستند. آنها در دست تو هستند. آنها به تو ختم شده اند، پس چطور مى شود كه تو دوباره به آنها ختم شوى و رجعت تو به سوى آنها باشد؟
▫️اين بينش را، همان عوام الناسى كه ما از آنها دست شستهايم، به دست آورده اند و ابوذر و بلال و سلمان شدهاند.
▫️ابوذرهايى كه از خط بهره مند نبودند، از يك چنين بينشى برخوردار بودند و شروع حركت نيز از چنين بينشى است كه عظمت انسان در بينش اوست، نه دانش او.
📚 بریده کتاب تربیت
هدایت شده از تبلیغات خاتون
❌ مرکز پخش #عمده #لوازم و #ست_حجاب ✅😍
شروع قیمت از #4000 ت😱😳😳
اعتراض هم صنفا 😆
💕کیفیت عالی👌💪
❌ارسال رایگان 🚛
✅ http://eitaa.com/joinchat/1019674626C04b8af277b
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
کلی #مقنعه های خوشگل 30 و 40 تومنی
ست #روسری_و_ساق دست 😍😍
چادر #نماز بانازلترین قیمت
خاص ترینا بیاین 💪👏👏
❌گران نخــــــــــــرید❌
کیفیت عـالی👌😍
تولیدی👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
✅ http://eitaa.com/joinchat/93782036C80cc3464f6
حضورییی و آنلاین😘
🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🤔چرا ابن سیرین بوی خوش میداد؟
💥محمد بن سيرين هميشه پاكيزه بود و بوى خوش مى داد. روزى شخصى از او پرسيد: علت چيست كه از تو هميشه بوى خوش مى آيد؟ گفت قصه من عجيب است . آن شخص او را قسم داد كه : قصه خود را براى من بگو.
ابن سيرين گفت : من در جوانى بسيار زيبا و خوش صورت و صاحب حسن و جمال بودم و شغلم بزازى بود، روزى زنى و كنيزكى به دكانم آمدند و مقدارى پارچه خريدند، چون قيمت آن معين شد گفتند: همراه ما بيا تا قيمت آن را به تو پرداخت كنيم .
💥در دكان را بستم و همراه ايشان راه افتادم تا به جلوى خانه آنان رسيدم ، آنها به درون رفتند و من پشت در ماندم . بعد از مدتى زن - بدون آن كه كنيزش همراهش باشد - مرا به داخل خانه دعوت كرد، چون داخل شدم ، خانه اى ديدم از فرشها و ظروف عالى آراسته ، مرا بنشاند و چادر از سر برداشت ، او را در غايت حسن و جمال ديدم ، خود را به انواع جواهرات آراسته بود. در كنارم نشست و با ظرافت و ناز و عشوه و خوش طبعى با من به سخن گفتن درآمد، طولى نكشيد كه غذايى مفصل و لذيذ آماده شد، بعد از صرف غذا، آن زن به من گفت : اى جوان مى بينى من پارچه و قماش زياد دارم ، قصد من از آوردن تو به اينجا چيز ديگرى است و من مى خواهم با تو همبستر شوم و كام دل بر آرم .
💥من چون مهربانيها و عشوه بازيهاى او را ديدم نفس اماره ام به سوى او ميل كرد، ناگاه الهامى به من رسيد كه قائلى از سوره والنازعات اين آيه را تلاوت كرد كه : و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنة هى الماوى
اما هركس بترسد از مقام پروردگار خود و نفس خود را از پيروى هواى نفس بازدارد، بدرستى كه منزل و آرامگاه او بهشت خواهد بود (41)
وقتى به ياد اين آيه افتادم عزم خود را جزم نمودم كه دامن پاك خود را به اين گناه آلوده نكنم ، هر چه آن زن با من به دست بازى درآمد، من به او توجه نكردم . چون آن زن مرا مايل به خود نديد، به كنيزان خود گفت : تا چوب زيادى آوردند، وقتى مرا محكم با طناب بستند، زن خطاب به من گفت : يا مراد مرا حاصل كن يا تو را به هلاكت مى رسانم . به او گفتم : اگر ذره ذره ام كنى ، مرتكب اين عمل شنيع نخواهم شد. تا اين كه مرا بسيار با چوب زدند، بطورى كه خون از بدنم جارى شد. با خود گفتم : كه بايد نقشه اى به كار بندم تا رهايى يابم ...
💥گفتم مرا نزنيد راضى شدم ، دست و پايم را باز كردند، بعد از رهايى پرسيدم : محل قضاى حاجت كجاست ؟ راهنمايى كردند. رفتم در مستراح و تمام لباسهايم را به نجاست آلوده كردم و بيرون آمدم ، چون آن زن با كنيزان به طرفم آمدند، من دست نجاست آلود خود را به آنها نشان مى دادم و به آنها مى پاشيدم ، آنها فرار مى كردند.
💥بدين وسيله فرصت را غنيمت شمردم و به طرف بيرون شتافتم ، چون به در خانه رسيدم در را قفل كرده بودند، وقتى دست به قفل زدم
💥- به لطف الهى - گشوده شد و من از خانه بيرون آمدم و خود را به كنار جوى آب رسانيدم ، لباسهايم را شسته و غسل نمودم . ناگهان ديدم كه شخصى پيدا شد و لباس نيكويى برايم آورد و بر تنم پوشانيد و بوى خوش به من ماليد و گفت : اى مرد پرهيزگار! چون تو بر نفس خود غلبه كردى و از روز جزا ترسيدى و خلاف فرمان خدا انجام ندادى و نهى او را نهى دانستى ، اين وسيله اى بود براى امتحان تو و ما تو را از آن خلاص كرديم ، دل فارغ دار كه اين لباس تو هرگز چركين و اين بوى خوش هرگز از تو زايل نشود، پس از آن روز تاكنون ، بوى خوش از بدنم برطرف نگرديده است .
👈به همين خاطر خدا علم تعبير خواب را بر او عطا فرمود و در زمان او كسى مثل او تعبير خواب نمى كرد.
الكنى والاءلقاب ، ج 1، ص 313
هدایت شده از تبلیغات گسترده ماهان
باورت میشه این رو فرشیه😳😳
#روفرشی دورکش با #مخمل شانل
💥فردا آخرین روز #حراجی بزرگ💥
♨️تا 500 هزار زیر قیمت
✅ در هر ابعادی که بخوای
✅ قابل شست و شو
✅ رنگ ثابت
بزن روی لینک زیر #رضایتمندیها رو ببین😍👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1699873022Ccf49355cec
❤️🔥مستقیم از #تولیدی خرید کن👆
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
💥💥حراجی روفرشی دورکش 💥💥
اگه نگران کثیف شدن فرشات هستی،
اینم روفرشی ک بافرش مونمیزنه😍
پول نداری #فرش هاتو عوض کنی
با #هزینه_کم خونتو با این روفرشی ها
خوشگل کن😍😍
https://eitaa.com/joinchat/1699873022Ccf49355cec
💕ست روفرشی و فرشینه و روتختی و پرده با طرح دلخواهت😍😍
🔴عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه
✍️مردی در کنار درب خانهاش نشسته بود. بانوئی به حمام معروف «منجاب» مىرفت، ولى راه حمام را گم كرد و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مىكرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد: حمام منجاب كجاست؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت: حمام منجاب همين جاست. آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد. زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است، حيلهای به ذهنش رسيد و گفت: من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم، ولى چون كثیف هستم و گرسنه، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوریم بعد در خدمتتان باشم.
مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت، زن را در خانه ندید، بسیار ناراحت شد و آرزوی گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مىخواند:... اين الطريق الى حمام منجاب؟ «چه شد آن زنى كه خسته شده بود و مىپرسيد راه حمام منجاب كجاست»؟
مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه «لا اله الا الله محمد رسول الله» تلقين مىكردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مىخواند و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شر شد.
📚 نقل از كتاب عالم برزخ ص 41 يا كشكول شيخ بهائى 1/232
🥀
هدایت شده از تبلیغات گسترده ماهان
صبح تا غروب مثِ تیربرق وایسادیم جلو گاز چی بپزم چی بپزم ؟؟؟😐😅
آخرم پناه بردیم غذاهای تکراری😫
جاریم ازون اولم قرتی پرتی بود😁😅 یجارو بهم داده همچین با سیب زمینی و گوشت چرخی غذاهای نیم ساعته و جدید و عربی یادت میده که انگشتاتم بخوری😍😋
۵۵ مدل پیراشکی و اشترودل عربی😍😋👇
https://eitaa.com/joinchat/4032889140C6149beb82b
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
خانم های که تو #تزیینات_غذا مشکل دارن بیاد اینجا مرحله به مرحله به شما #آموزش داده میشه👇👇
ایده میز تولد و مهمانی 🌮
آموزش نقاشی روی ماست 🍥
تزیین برنج و سالادو ژله ودسر🥗
آموزش انواع ترشی و شور و لیته😋
پر از ایده و چیدمان میز یلدای🍉🍉
و سفره آرایی همش اینجاست بدو🏃♀ جا نمونی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2253193395Cbbb81bbf21
❣#سـلامامـامزمـانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...✋
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
امـام زمانـم✨!
نامـت که میآید آرام میـشوم
گویی جـز تـو هیـچ نیسـت مـرا
سوگـند به نامـت که تو آرام منی...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲
#امام_زمان
🔸 ﷽ | يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿٢٩﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿٣٠﴾
🔸 اى نفس مطمئنّه(۲۷) خشنود و خداپسند بهسوى پروردگارت بازگرد(۲۸) و در ميان بندگان من درآى(۲۹) و در بهشت من داخل شو(۳۰)
«آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر»
#امام_خمینی