eitaa logo
ناصرین
106 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
664 ویدیو
0 فایل
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. در ترویج فرهنگ شهدا و شهادت‌ ‌ ما را ياري کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
عصر همان روزی که آرمان به شهادت رسید، داشتم روی بالکن مسجد راه می‌رفتم که دیدم آرمان دارد وسایل‌اش را جمع می‌کند. به او گفتم: آرمان داری کجا میری؟ گفت: احتمالاً امشب خیابونا شلوغ می‌شه. تو هم بیا تا امشب با هم بریم. گفتم: آرمان بشین دَرست رو بخون. گفت: آدم نباید سیب‌زمینی باشه! گفتم: خب حداقل از این به بعد کمتر برو. گفت: باشه؛ ولی امشب می‌رم... رفتی و دیگر نیامدی رفیق... 🌹 به روایت دوست شهید علی‌وردی https://eitaa.com/joinchat/3798926290C07e8887da7
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخر آذرماه بود.. با ابراهیم برگشتیم تهران. در عین خستگی خیلی خوشحال بود. می‌گفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه‌ی دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشم‌های منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست. من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا می‌کنی که گمنام باشی!؟ منتظر این سؤال نبود. لحظه‌ای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی که می‌خواستم نگفت.. ❤️ 🌸 https://eitaa.com/joinchat/3798926290C07e8887da7