#بنی_هاشم #حضرت_مسلم 💠 شجاعت حضرت مسلم 🔻 رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مي‌فرمودند: اگر شجاعت خاندان أبي طالب بر همه مردم تقسيم مي‌شد، همه از شجاعت نصيب داشتند. 🔸حضرت ابوطالب عقيل را خيلي دوست داشت و جناب مسلم (عليه السلام) در فرزندان عقيل، اشجع از همه بود، به گونه‌اي که وقتي او را در تنگنا قرار دادند عبيدالله لشکر زيادي فرستاد. 🔹 حصین بن نمیر رئیس شرطه دوباره تقاضاي نيروي کمکي کرد، عبيدالله به او گفت: من تو را براي آوردن يک نفر فرستادم اگر براي ديگری (منظور حضرت أباعبدالله بود) مي‌خواستم بفرستم چه کار مي‌کردي؟ حصین گفت: فکر مي‌کني من را به جنگ يکي از دست‌فروشان کوفه فرستاده‌اي؟ مسلم بن عقيل است! 🔸 جناب مسلم (عليه السلام) کمربند مخالفين را مي‌گرفت از زمين بلند مي‌کرد و به پشت بام مي‌انداختند. اين کار به صورت عادي امکان ندارد، يعني همان شجاعتي را مي‌خواهد که رسول خدا فرمودند. ناجوانمردانه حضرت را کشتند. 🔹 عبيدالله به حصين بن نمير گفت: به او امان بده. عرب‌ها عموماً براي امان احترام قائل بودند ولي مکر را عبيدالله و بني اميه اضافه کردند. ادامه دارد... ‌ ‌

ادامه مطلب قبل... 🔻لذا روز عاشورا وقتی به خيام حمله کردند، حضرت سيدالشهداء هنوز شهید نشده بودند که فرمودند: «يا آل ابي سفيان ارجعوا إلي أحسابکم إن کنتم عربا» حتي اعراب جاهلي يک اموري را مراعات مي‌کردند، اگر شما رگه عربيت داريد همان‌ها را مراعات کنيد، حضرت فرمودند: من دارم با شما مي‌جنگم، شما داريد با من مي‌جنگيد، زن و بچه گناهي ندارند. 🔸 مرسوم عرب‌ها اين بود که براي امان احترام قائل بودند حتي بدترين هاشون، ولي اين غدر و مکر را بني اميه ضميمه کردند، نفاق‌گونه وارد اسلام شدند و فضاها را آلوده کردند و عهد و امان خود را شکستند و حضرت مسلم را کشتند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌

#زیارت ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌

#هجرت #رشد 🔻هجرتي در زمان رسول خدا انجام شد، اين يک اتفاقي است قابل توجه و گام به گامش در عالم تکوين آثار خودش را گذاشته و يک قاعده است. 🔸 هر مؤمني، بايد هجرت کند، هجرت ظاهري و اگر نشد باطنا و يک تطابقي است بين هجرت رسول اکرم و هجرت هايي که باطنا افراد نصيبشان می شود. ببينيد در همين هجرت چه حسابي است چه دقائقي است! يک نفر کنار رسول خدا قرار مي گيرد که دلهره دارد، اضطراب دارد، هر کسي مي خواهد حرکتی به سمت خدا بکند از يک زاويه وجودش خوف و اضطراب طراوش مي کند، ولي بايد از حق تعالي استمداد کند و اين راه را ادامه بدهد. 🔹 انسان مي خواهد از بخشي از موجودي خودش، به بخش ديگر، براي رشد، هجرت کند و اين مي تواند يک منشأ باطني داشته باشد، بر مي گردد به آنچه که در عالم، در نظام زندگي انبياء، رسول خدا و اهل‌بيت علیهم السلام اتفاق افتاده است. مؤمن، از لحظه لحظه و حتی از اتفاقات آن زمان بهره مي برد، اين معناي رشد است، هر قضيه اي براي اهل ايمان اتفاق افتاده، پرچم رشد است. ادامه دارد... ‌ ‌

ادامه مطلب قبل... 🔻اينکه پرچمي مي آيد همه دنيا را مي گيرد، مگر غير از يالثارات الحسين است؟ چه اتفاق سخت و جانکاهي افتاد! چقدر اهل‌بيت علیهم السلام گريه کردند! ولي همين جريان را ببينيد، دنيا را خواهد گرفت، ظهور منجي با اين پرچم خواهد شد، اين به خاطر حقيقتي است که هست، اين به خاطر ارتباطي است که هست، هر اتفاقي براي مؤمن مي افتد، همان کيمياي ايمان، اين را تبديل مي کند، رشد مي دهد، لذا کربلا را ماندگار کرده، هجرت را ماندگار کرده است. 🔸 اين فضاها جايگاهي در قلوب مؤمنين دارد، مؤمنين بهره مي برند، هر مؤمني احساس مي کند بايد از يک فضا حرکت کند به فضاهاي بهتري پيش برود، اين هجرت را در خودش دنبال مي کند، دوست دارد، مي خواهد و گاهي از درون خودش احساس ضعف مي کند ولی باز از حق تعالي استمداد مي کند و آن منابعي که او را از حرکت به سمت خداي متعال و هجرت و رشد و کمال مي ترسانند، اينها را آرام مي کند و راه خودش را مي رود، اين سفر را نمي شود ناديده گرفت، اين سؤال را نمي شود ناديده گرفت، اين خواسته را نمي شود ناديده گرفت. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌

#امام_حسین ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌

#شاکله #اشک #امام_حسین #قرآن 💠 راه ارتقای جوهره انسان و تداوم آن 🔻در روايتي نورانی از مردم تعبير مي‏‌کند به «الناس معادن کمعادن الذهب والفضّه؛ مردم معدن هایی هستند مثل معادن طلا و نقره» جنس جوهره مردم مثل معادنِ مختلف، گوناگون است در این روایت طلا و نقره را به عنوان نمونه فرموده اند. 🔸 غیر از جوهره انبياء و حضرات معصومين، بقيه جوهره‏ ها جنس کامل نيست. آن چه در عالم سلوک جنس را طلايي مي‏‌کند، گريه زياد براي حضرت ‏اباعبدالله عليه السلام است و آنچه که استمرار و استقرار مي‏‌دهد به اين طلا، توجه و انس با قرآن است. ‏ 🔹 چرا انسان سي سال، چهل سال سختي بکشد، بعد برود ببيند که سي سال است دارد يک پله مي‏رود بالا، يک پله ‏مي‏رود پايين؟ يکي از مشکلات ما همين است که چهار قدم مي‏‌آييم بالا دوباره بر مي‏گرديم. ماه رمضان مي‏شود بهره ای مي‏‌بريم، مدتي بعد از دست مي‏رود؛ 🔸 ولي اگر اشک زیاد برای حضرت اباعبدالله به تلاش های ما ضميمه شد نتیجه متفاوت می شود. ما تاوان جنس را هم مي‏‌دهيم و با گریه بر حضرت، انسان [به اصطلاح] از خرده شيشه ها و عوارض ناجوري که بر روح انسان حاکم شده زود بیرون می آید. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌

#اهل_بیت #علم #معرفت 💠 احاطه خدایی امام و بی‌پایانی معارف 🔻امام زنده و مرده ندارد. همين الآن، همان را مي‌توان بهره برد که در زمان حيات؛ فقط همتي بايد کرد، بايد ارتباطي برقرار کرد. 🔸 امام (عليه السلام) زنده است. هماني است که بوده است. همه آن مهرباني‌ها، تفقّد‌ها، نوازش‌ها، عنايت‌ها، فرمود: «يا حَار هَمْدَان مَنْ يمُتْ يرَنِي؛ ای حارث همدانی، هر که بمیرد مرا می بیند.» امام نماينده خدا است. چطور به خداوند عرض مي‌کنيم: «يا من لايشغله ذکر عن ذکر و لا سؤال عن سؤال» امام نیز به قدرت خدا صاحب اين مرتبه است. 🔹 هزار نفر، دَه هزار نفر، صد هزار نفر، 25 ميليون نفر، در اربعين به کربلا بروند، همه آن‌ها را امام در آنِ واحد احاطه دارد. کافي است يک شمعي در دل انسان از محبت ويژه و خاصّ آقا اميرالمؤمنين روشن شود تا مجذوب عنايت حضرت باشد. خلود هم ديگر براي او کم است. 🔸 نه اين‌طور که ما گام به گام و گام‌هاي کوچک در رشد برمي‌داريم. اگر خيلي بلندتر هم برداريم، بي‌‌پايان است. نه اينکه قطره‌اي، اگر سيل‌آسا نیز بر قلوب ما معارف بريزد، بي‌پايان است. در عالم خلق و امر هرچه پيش مي‌رويم، باز هم هست. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌

* #کلیپ_صوتی #امام_حسین 🎧 موضوع: کربلا؛ هویت بخشی به شیعه 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۴ دقیقه 🔺 @Nasery_ir ‌ ‌

#طفلان_مسلم #شیخ_جعفر_مجتهدی 💠 خاطره جعفر آقا مجتهدی از ولایت طفلان مسلم 🔻يک وقتي مرحوم آیت الله کشميري گفتند برويم به خانه جعفر آقا مجتهدي، با ايشان رفتيم، آقاي مجتهدي عاشق طفلان مسلم بود، در عراق هم که بود مدتی پياده سر قبر طفلان مسلم مي‌رفت. 🔸 آقاي مجتهدي تعریف می کردند: آمدم تبريز با يکي از رفقا، در خانه ای دو نفري زندگي مي‌کرديم، او هم اهل معنا بود و مشغول برنامه‌هاي عبادي بوديم. يک روز درِ خانه را زدند، رفيق ما رفت در را باز کرد و با شتاب آمد گفت: آقا دوتا آقازاده هستند مي‌گويند: به آقاي مجتهدي بگوييد بيايد. 🔹 ايشان مي‌گفت: من رفتم دمِ در و ديدم بله، دو تا آقازاده بسيار زيبا و معلوم بود عرب هستند. سلام و احوالپرسي، گفتم: بفرماييد. يکي از آن‌ها گفت: من محمد هستم و اين اخوي من ابراهيم است، به ايشان گفتم آقاي مجتهدي عراق بود زياد به سراغ ما مي‌آمد، خوب است امروز هم ما سراغ ايشان برويم. 🔸 ايشان مي‌گفت: از ولايت اين‌ها، آقا! منِ جعفر دست و پاي خود را گم کرده بودم. اين‌ها گفتند: محمد و ابراهيم هستیم و عراق شما مي‌آمديد... اما اصلا من منتقل نشدم. بعد گفتم: بفرماييد داخل، گفتند: نه مي‌رويم. گفتم: کجا مي‌رويد؟ گفتند: مي‌رويم عراق. گفتم: بفرماييد تا من به رفقا بگويم ماشين بياورند شما را ببرند. گفتند: همانطور که آمديم مي‌رويم. خداحافظي کردند و رفتند. وقتي داشتند مي‌رفتند ديدم اين‌ها لطيف هستند، گويا پاي آن‌ها مماس با زمين نيست، همين‌طور دارند راه مي‌روند اما... آن‌جا متوجه شدم. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌

#شاکله 💠 مدیریت شاکله و اصلاح آن 🔻 اين «من و أنا» ماده اصلي شاکله است. مرکز فرماندهي آدمي است. اين را بايد خدايي کرد. در زندگي، در جامعه، در خواب، در بيداري، در خانه، خانواده و در تعامل ها، آن‌قدر بايد صبوري و اعتدال را و خدايي بودن را ياد گرفت که نفس طفره نرود. 🔸 انسان باید خود را مديريت ‌کند تا کارهايش سامان یابد. عبادات خود را، بيداري خود را، خواب خود را، کار خود را، بيکاري خود را و عواطف خود را مدیریت کند و در اين راستا حرف اول را نظم و اعتدال مي‌زند، بر پايه معرفت، بر پايه رشد، بر پايه يافتن خويشتن. 🔹 زمان بي‌خود نمي‌گذرد. انسان هم که بيکار باشد، يک کاري مي‌شود، يک اتفاقي مي‌افتد، يک مصالحي در سازه شخصيتي او اعمال مي‌شود. لحظه به لحظه آن محاسبه مي‌شود. ايمان به خدا، نيت خالص، عمل صالح. اين‌ها اصل است و رکن است، گريزي از اين‌ها نيست و هيچ‌چيز ديگري علت تامّه در تعيين سرنوشت سعادتمندانه يا شقاوت‌گونه نیست. چيزهاي ديگر معدّات هستند، گاهي راه را دور مي‌کنند. اما آنچه مي‌تواند يک نفر را سعادتمند کند، عمل صالح است و نيت و ايمان. والسلام. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌