eitaa logo
الهادی
21.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
973 ویدیو
46 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
* 🔻عمر بن جنادة الانصاري جوان يازده ساله‌اي است كه از اصحاب امام حسین علیه السلام است و آن شعر زيباي «اميري حسين و نعم الأمير ، سرور فؤاد البشير النذير» متعلق به اوست. 🔸روز عاشورا خدمت آقا آمد تا برای جهاد اذن بگیرد. اين نوجوان، پدرش در حمله اولی که صبح شد کشته شد. (حملة اولي كه روز عاشورا اوّل جنگ شد و پنجاه نفر از اصحاب حضرت در آن حمله يك جا كشته شدند.) 🔹حضرت فرمودند نه تو برو خدمت مادرت باش؛ ديگر سزاوار نيست که تو هم کشته شوی. رفت پیش مادرش و قضیه را گفت. مادرش دست بچه ‌اش را گرفت و آمد خدمت حضرت سيدالشهداء و عرض كرد: يابن رسول الله! سزاوار است كه مادر شما به شما عزادار بشود و من به بچه ‌ام عزادار نشوم؟ اين بچه مي‌خواهد جان خودش را در راه شما فدا كند. 🔸خلاصه مادرش آورد و به حضرت سيدالشهداء تقديمش كرد. حضرت اذن دادند و رفت. يك نوجوان يازده ساله و آن اشعار را خواند كه: اميري حسين و نعم الأمير... از يك بچّه این حرف، خيلي حرف است. (بحار الأنوار، ج‏45، ص: 28) ادامه دارد... ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻اين گونه عملکرد، تأثير مادر را هم نشان مي‌دهد. ما گاهي برای رسیدن به نتيجه زحمات سلوکی که می کشیم، تعجيل مي‌كنيم يا نمي دانيم كه انسان اگر گذشت كرد خداي متعال درختش را بارور مي‌كند. 🔸زن و مرد فرقي نمي‌كند. اگر گذشت آمد، نصيب مي‌آيد. اگر خیر و نصيب آمد ثبت مي‌شود و زن و مرد فرقي نمي كند. حالا اين زن چه خودش چه بچه هاش هر دو گذشت کردند. از بچه‌اش و شوهرش گذشت کرد. 🔹بخصوص بعد از کشته شدن شوهر، تمام خواستۀ اين زن در فرزندش تجلّي پيدا كرده بود اما از آن هم گذشت؛ لذا همۀ خير و موفقیت آن فرزند برای اين زن هم هست و به او هم می دهند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: 👉🏻 Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌
* 🔻شب عاشورا وقتي كه حضرت با اصحاب در خيمه نشسته بودند و فرمودند فردا همه ما را مي‏ كشند، حضرت قاسم سیزده سال داشتند و خيلي مورد لطف و محبت حضرت اباعبد اللّه ‏عليه السلام بودند و در صحبت آزاد بودند و آزادانه سؤال مي ‏كردند. 🔸چند سؤال كردند كه فردا عاقبت فلان شخص چه مي ‏شود و... بعد پرسيد علي بن الحسين (حضرت زين العابدين) هم كشته مي ‏شوند؟ حضرت فرمودند: نه؛ او براي بقاء نسل رسول خدا زنده می مانند. 🔹بعد حضرت قاسم علیه السلام عرض كردند: من هم كشته مي‏ شوم؟ فرمودند: مرگ در نظرت چگونه است؟ جواب دادند: «اَحلَي مِنَ العَسَل» بعد حضرت فرمودند: بله! ولي ‏بعد از يك ابتلاء حسن كه همان تازاندن اسب ها روي بدن حضرت قاسم بود. 🔸راجع به حضرت دارد که «لَم يَبلُغُ الحُلُم» یعنی هنوز به بلوغ نرسیده بودند. سيزده سال داشتند. وقتي كه مي‏ خواست خداحافظي كند حضرت فرمودند: نزدیک بيا «حَتَّي اُوَدِّعُكَ وَتُودِّعُني وَ اَشُمُّكَ ‏وَ تَشُمُّني» یعنی بیا تا من با تو وداع کنم و تو هم با من وداع کنی و من تو را ببویم و تو هم من را ببویی. 🔹به هر حال ایشان نوه حضرت زهراء عليها السلام هستند و حاصل حضرت امام مجتبي ‏عليه السلام. بقيه فرزندان امام‏ مجتبي‏ عليه السلام در كربلا كشته شدند ولي گويا حضرت قاسم ممتاز بودند. ادامه دارد... ‌ ‌
‍ ادامه مطلب قبل... * 🔻حضرت قاسم‏ عليه السلام اولاً جنگشان جنگ با ابطال و شجاعان بود. در ميان جنگ بند كفش پاي چپشان پاره شد و حضرت ‏همه دشمن را رها كردند و مشغول شدند كه بند كفششان را گره بزنند تا به آنان بفهمانند كه هيچ توجهی به آن ها ندارند. 🔸اشعاري هم كه حضرت به عنوان رجز خواندند خیلی جالب بود: «اِن تَنكُرُونِي فَاَنَا بنُ الحَسَنِ سِبطُ النَّبي المُصطَفَي‏المُؤتَمَن هَذا حُسينٌ كَالأَسيرِ المُرتَهَن.» اين اشعار حساب شده بود است. می خواستند بفرمایند شما كه مدعي مسلماني هستيد اين پسر رسول‏ خداست كه در دست شما اسير شده است. 🔹روز عاشورا هر كسي از اصحاب كه كشته ‏مي ‏شد در تاریخ نقل نشده که حضرت اباعبداللّه‏ عليه السلام قاتل او را كشته باشند حتي قاتلان حضرت اباالفضل ‏عليه السلام و حضرت علي اكبرعليه السلام را نكشتند ولي فقط قاسم بن الحسن را دارد که حضرت وقتی به میدان آمدند اول رفتند سراغ قاتلش و او را كشتند و بعد آمدند بالاي ‏سر حضرت قاسم. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
4_6023651285717222657.mp3
3.83M
* 🔻شنیدنی و جذاب 🎧 موضوع: اشک بر سیدالشهداء علیه السلام 🎙 حجت‌الاسلام و المسلمین ناصری ⏱ زمان: ۳ دقیقه 🔺 @Nasery_ir ‌ ‌
* 🔻بيخود ما گمان مي‌كنيم كه اگر در زمان اهل بيت بوديم يا در كربلا بوديم جزء آن هفتاد و دو نفر بوديم. 🔸معلوم نيست؛ كار سخت بوده است. انسان عافيت ‌طلب است. يك نفر از لشكر ابن‌سعد براي گرفتن پاداش به شام رفت تا به يزيد گزارش پایان یافتن جنگ را بدهد و جایزه بگیرد. اما تا گزارش داد یزید گفت كه:« چرا آن ها را كشتيد؟ من از شما بدون اين كشتن هم راضي مي‌شدم. چطور شد؟» 🔹علت این که یزید این طور برخورد کرد این بود که شخصيت پيچيده‌ي عجيبي داشته و دو رویی می کرده است؛ علاوه بر اینکه حضرت سيدالشهداء‌ عليه السّلام به دشمنانشان نفرين کرده بود که حتی به اهداف مادی که در این جنگ دارید نخواهید رسید و این نفرین گرفت تا جایی كه حتي يزيد هم از ایشان تقدير نكرد و سر بزنگاه‌ ها يزيد هم به اين ها خشم می ‌گرفت. 🔸آن شخص در جواب یزید گفت: «ما مواجه بوديم با گروهي كه توصیه به بیعت می کردیم بیعت نمی کردند؛ امان مي ‌داديم نمي ‌خواستند؛ پيشنهاد مالی مي ‌كرديم قبول نمي‌كردند. اين ها از مرگ هم نمی هراسيدند. ما هيچ راهی نداشتيم جز اينكه با اين ها بجنگیم.» 🔹ببينيد اصحاب حضرت چقدر و چگونه وارد شده بودند که دشمن در موردشان این طور تحلیل می کند. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... 🔻ما خيال نكنيم مرگ يك ‌لحظه است و يك انتخاب است و من اگر در حال جهاد قرار بگیرم یک مرتبه آن را انتخاب می کنم و شهید می شوم و تمام می شود؛ نه، در جریان کربلا قدم به قدم اتفاقاتي مي ‌افتاد تا جوهره ‌‌ها رو بيفتد. 🔸لحظه به لحظه قضیه سخت مي‌ شده است. حمايت از حق سخت است. يعني در مواقع فشار و سختی درون‌ ها بيرون ریخته می شود. این خيالات است كه من بگويم اگر من هم عاشورا بودم مثل حبيب ‌بن ‌مظاهر بودم. انسان نمي ‌تواند چنین ادعایی کند؛ به قول قرآن «إنّك لن تستطيع معي صبرا»‌ اين صبر و همراهي و صبر در همراهي كار هر كسي نيست. 🔹يک ‌لحظه نيست كه من الآن بگويم اگر امروز من را در موقعیتی مانند ظهر عاشورا قرار بدهند يك دفعه سينه‌ام را سپر مي‌كنم يك گلوله توي مغزم مي‌خورد و خلاص مي‌شوم! معلوم نيست اين‌جور پيش بيايد. بايد افراد زمينه داشته باشند و مهذب، نوراني و دنياگريز باشند تا بتوانند مرحله مرحله مراحل را طي كنند. 🔸اصحاب حضرت در طول سفر همراه آقا سيدالشهداء بودند. خيلي‌ ها در این بین آمدند و رفتند؛ بخاطر اينكه فكر مي ‌كردند كه آقا سيدالشهداء دارند وارد يک شهري مي ‌شوند كه حكومت و امکانات آماده است بعد ديدند خبري نيست لذا برگشتند؛ ولي اين هايي كه ماندند؛ اين ها از همه‌ ی جهات خالص ‌ترين‌ها و بهترين‌ ها و از آب گذشته بودند. 🔹بله لحظات آخر شب عاشورا، حضرت سيدالشهداء ديگر اين ها را راه دادند و آسمان را براي اين ها باز كردند و جاهايشان را نشان دادند اما اين ديگر لحظات آخر بود. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... * 🔻شما ببینید گاهی ماه رمضان و تابستان است يك ‌نفر تشنه‌ اش مي ‌شود و اخلاقش بد می شود؛ دمِ مغرب مي‌ رود یك گوشه مي ‌نشيند و لحظه شماری می کند تا اذان بگويند و آب بخورد اما شما آقا قمر بني ‌هاشم و اصحاب حضرت را ببینید دو سه روز آنجا آب نبوده است. 🔸آقا قمر بني ‌هاشم آمدند و به شريعه فرات رسيدند دستشان را زير آب زدند. آب را نزديك دهانشان آوردند اما نمي‌خورند! اين آب خوردن كه براي حضرت حرام نيست ولي شما ببینید چقدر ايشان پایبند به قواعد بوده اند؛ از جمله اینکه حضرت اباعبدالله فرزند فاطمه و امام است و تبعيت از امام و احترام امام خیلی ضروری است تا جایی که چون الان امام تشنه است من حق ندارم آب بخورم. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... * 🔻اين قواعد سی ‌سال در زندگی حضرت و تعامل با امام رعایت شده و جاي خودش را در شاکله و شخصیت آقا قمر بنی هاشم باز كرده كه الان می تواند يك همچنين کار شگفتی بکند و چنین اثري را بگذارد. 🔸يک حركت خيالي با يک حركت گام به گامِ رو به رشد فرق می کند. اين ها عمرشان را اين ‌جوري طي كرده بودند که در عاشورا توانستند چنین صحنه هایی را خلق کنند. اين كه آدم در طول حياتش حيات عادی خودش را داشته باشد و در طول زندگی مسیر صحیح و درست را نرود بعد دم مرگ يك انقلابی بشود و یک مرتبه ورق برگردد و همه چیز عالی شود يا نيست يا خيلي نادر است. 🔹حيات و ممات انسان بايد يكي و در يک مسير و يک جهت باشد تا آخر کار عاقبت بخیری و سعادتی این چنینی حاصل گردد. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصور صحیح از ملکوت در ذیل توجه به حضرت علی اکبر علیه السلام 🎤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۳ دقیقه 📥 حجم: ۱۴ مگابایت 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: 👉🏻 Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌
هدایت شده از الهادی
* ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌
هدایت شده از الهادی
4_201676679079264482.mp3
10.89M
* 🎧 روضه حضرت ابالفضل علیه السلام 🎙 حجت‌الاسلام و المسلمین ناصری ⏱زمان: ۱۱ دقیقه 🔺 @Nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻راوي مي‌گويد: وقتي بنا بود قافله آقا سيدالشهدا (علیه السلام) از مدينه به سمت مکه حرکت کند. شترهايي را دیدم که اثاث و مشک آب رويشان است و شترهايي که محمل رويشان است. منتظر بودم ببينم چه کساني از بني‌هاشم همراه قافله می شوند. ديدم در کمال عفت و بزرگي، خانمي سياه‌پوش قدم از خانه بيرون گذاشت. آقاي جواني، سي و چندساله ساعدش را گرفته، اين خانم دستش را روي ساعد آقا گذاشته است. براي سوار شدن به نزديک محمل آمدند. اين آقا زانويشان را خم کردند تا آن خانم سوار شود. پرسيدم ايشان کیست؟ گفتند: زينب بنت علي. گفتم: آن آقا که بود؟ گفتند: آقا قمر بني هاشم. 🔸 مانند پروانه دور خاندان آقا سيدالشهدا مي‌چرخيد. اين بود که وقتي اسرا را خواستند از کربلا حرکت دهند. بي‌بي همه را سوار کرد، رو به علقمه کرد، الوداع برادرم عباس «انت الذي اخرجتني من منزلي» برادرم برخيز خواهرت مي‌خواهد سوار محمل شود. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
دستت به آب لب نزد و لب به آب دست حيران نهاده ای به لب انگشت آب را @nasery_ir ‌ ‌
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
‍ * 🔻از معجزاتي كه ما بايد به آن توجه كنيم دعای حضرت اباعبدالله (عليه السلام) در گودال قتلگاه است. ایشان يك دعايي دارند که حدود چهار خط است. 🔸لحظه‏ هاي آخري كه حضرت اباعبدالله (عليه السلام) ‏در گودي قتلگاه افتاده بودند، اين مناجات را كردند و اين معجزه است. اين رقم الفاظ و اين رقم معاني بلند در آن حال واقعا معجزه است. در آن حال، اين طور ارتباط با خداي متعال برقراركردن و اين كلمات زيبا را گفتن واقعا عجیب است: 🔹‏« اللهُمَّ أنتَ مُتَعالي المكانِ، عظيمُ الجبروتِ، شديدُ المِحال غنيٌّ عَنِ الخلائقِ، عريضُ الكِبْرياءِ، قادرٌ علَى مَا تشاءُ، قريبُ الرَّحمةِ، صادِقُ الوَعْدِ، سَابِغُ النِّعمةِ، حَسَنُ البلاءِ، قريبٌ إذا دُعِيتَ، مُحيطٌ بما خَلَقْتَ، قابِلُ التوبةِ لمن تابَ إليكَ، قادرٌ على ما أَرَدْتَ، مُدرِكٌ ما طَلَبتَ، شَكورٌ إذا شُكِرتَ، ذَكورٌ إذا ذُكِرتَ، أدعوكَ مُحتَاجاً وأرغبُ إليك فَقيراً، وأفزَعُ إليك خائِفاً، وأَبكِي مَكروباً، وأستعينُ بكَ ضَعِيفاً، وأتَوَكَّلُ عَليكَ كَافِياً. اللهُمَّ احكُمْ بَينَنَا وبينَ قومِنَا، فإنَّهم غرُّونَا وخَذَلُونَا، وغدَرُوا بِنَا وقتلونا، ونحنُ عِترةُ نبيِّكَ، وَوِلدُ حبيبِكَ محمَّدٍ الذي اصطفيتَه بالرسالةِ، وائتمنتَهُ على الوحيِ، فاجعَل لنَا من أمرِنا فرَجاً ومخرَجاً يا أَرحم الراحمينَ". دعاي خيلي زيبايي‏ست. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
‍ * 🔻هيچ عملي مثل توسل به حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) جنس آدمي را پاك و زلال نمي ‏كند؛ تمام اين ثواب هائي را كه برای انواع توسل به حضرت مثل زیارت حضرت یا گریه بر حضرت و ... گفته ‏اند با اين مسأله قابل حل است كه در توسل به حضرت سید الشهداء (علیه السلام) جنس انسان تبديل مي ‏شود. 🔸بعضي‏ در ثواب هایی که برای زیارت یا گریه برای حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) نقل شده، خدشه كرده ‏اند كه اين همه ثواب چگونه است؟ در حالی كه وقتی این نوع توسلات جنس و جوهره انسان را تبدیل می کند پس مشكل حل مي‏ شود. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
* ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: Instagram.com/nasery_ir ‌ ‌
* 🔻بايد دقيق تر و بازتر وارد قضيه عاشورا شد و اصناف مختلف مردم آن زمان را شناخت. واقعاً مردم آن زمان فقط دو گروه نيستند که يا طرف ابن سعد باشند يا طرفدار حضرت سید الشهداء علیه السلام؛ بلکه بین این دو دسته اصناف متعدد و مختلفی هستند. 🔸ما در یک تصورِ خيالي، يك ابن سعد درست مي‌كنيم و يك حضرت أباعبدالله؛ ولي اين بين، صد ها رتبه هست. این افراد و اصنافی که بین این دو رتبه هستند را هم با شرح صدر، بايد ديد. 🔹بله یک گروه بودند که برای یاری حضرت و شهادت در رکاب ایشان نصيب داشتند؛ امثال زهير بن قين که اين جمله را دارند كه اگر بارها كشته شويم باز دست از یاری حضرت بر نمی داریم. اين ها ديگر نهايت فداكاري را داشتند که حضرت درباره ایشان فرمودند اصحابي بهتر از اين ها نيست. 🔸منتهی اين ها یک گروه هستند امّا در آن زمان مردم اصناف و گروه هاي مختلفي داشتند که لازم است بررسی شوند. ادامه دارد... ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻مثلا یک دسته از مردم کسانی هستند که بخل و جُبْن(ترس) بر ايشان حاكم است. حضرت سيدالشهداء و اقامة عدل را دوست دارند ولي اين كه پاي اقتضائات بعد آن هم ايستاده باشند، نه این طور نبودند... 🔸در بين راه كه حضرت اباعبد الله علیه السلام به سمت کوفه مي ‌آمدند بسياري از قبائل با حضرت همراه شدند؛ منتهی همین كه خبر شهادت حضرت مسلم سلام الله عليه به آقا سيد الشهداء عليه السلام رسيد و ورق برگشت، خيلي ها آرام آرام خودشان را کنار كشيدند. 🔹این ها براي اين آمده بودند كه يك حكومتي برپا بشود که حكومت عدل و خوب باشد و حضرت اباعبدالله علیه السلام هم بالای سرشان باشند و زندگيشان را ادامه بدهند و در آسايش بگذرانند ولي براي جهاد، شهادت و از خود گذشتن آمادگي نداشتند. 🔸باز از این نمونه هم بودند کسانی که حتی حاضر به جنگیدن برای حضرت بودند اما نه در حد شهادت. چنانچه در مورد ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل شده که قبل از عاشورا خدمت حضرت آمد و عرض كرد كه آیا كشته شدن من از كشته شدن شما جلوگيري مي‌ کند؟ حضرت فرمودند نه. گفت پس من تا وقتی فایده داشته باشم می مانم و بعد می روم. 🔹روز عاشورا همین کار را هم کرد و در لحظات آخر فرار کرد که قضیه اش مفصل در منابع آمده است. اين هم يك رقم و یک صنف از مردم بود. حتي برای رفتن از حضرت اذن گرفت. حضرت هم فرمودند: اذن دادم برو. 🔸اينها بينابينی ‌ها هستند كه بايد بهتر آنها را شناخت. در سلوک هم اینجور آدم ها هستند. ادامه دارد... ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻يك گروهي هم در كوفه بودند كه وقتي از ایشان پرسيدند چرا شما الآن در كوفه هستيد در حالی که حضرت اباعبد الله الان نیاز به یاری دارند؟! گفتند: إنّا لَنَجْتَهِدُ في الدُّعاء. یعنی ما براي پيروزي حضرت اباعبدالله زیاد دعا می کنیم اما اهل جهاد و شهادت نبودند. 🔸اگر خوب اصناف مختلف مردم شناخته شوند يك سري تحلیل ها و ریشه یابی های اخلاقي از بررسی انواع برخورد ها با قضیه عاشورا در مي‌آيد كه مردم چه نفوسي دارند؟! چرا اين جور مي ‌شوند؟ 🔹تفكيك انواع مردم لازم است و باعث شناسايي نفوس مي‌شود و معلوم می شود موانعشان چيست؟ چرا عاقبت کارشان چنين می شود؟ ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
⚫️ شهادت وارث کربلا حضرت سجاد علیه السلام بر عموم شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد. ▪️همه با هم با ذکر صلواتی به قبر غریب و بی چراغشان، چراغی می فرستیم. @nasery_ir