#مرحوم_فیروزیان #علم #تبلیغ #آیت_الله_میرجهانی
💠 سرعت در جبران لغزش
🔻 علم اگر خشوع نياورد به چه کاري ميآيد؟! شما حسابش را بکنيد، يک وقت من دو تا درس بگويم و احساس کنم که ديگر يک فردی ممتاز هستم اين اول بيچارگي است.
🔸 مرحوم فيروزيان داماد آقا شيخ عباسعلي اصفهاني، در زمان مرحوم آیت الله کاشاني و مصدق در تهران بود و مدارس اسلامي را آن زمان پايهگذاري کردند. آقاي فيروزيان، آن زمان نیز دغدغه تبليغ و فرهنگ و... داشت و به سفارش آیت الله کاشاني، براي تبليغ و مبارزه با شيخيه به کرمان ميرود. طلبه ای مهذب، مبلغی با دغدغه بود.
🔸 روزی به حساب نمايندگي از آيت الله کاشاني، از استانداري و بعضي مسئولين شهر براي برخی کارهاي شهر می خواهند با ایشان مشورت کنند، می گوید بعد از جلسه ماشين استانداري آماده بود، راننده در را باز کرده بود که من سوار بشوم، يک نفر آمد گفت: آشيخ بيا برويم در اين خانه روضه ای برای ما بخوان!
🔹 گفت: ما با اين کلاس و با اين موقعيتي که الان دارد با ما مشورت ميشود که در شهر چه کسي را بگذارند، چه کسي نگذارند؟ با عتاب به طرف گفتم: من روضهخوان نيستم! می گفت: تا گفتم روضهخوان نيستم، يک حس بدي به من دست داد.
ادامه دارد...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
ادامه مطلب قبل...
🔻 تا اینکه جلسهاي بود آمدم صحبت کنم، ديدم که من ديگر فيروزيان قبلي نيستم و زبانم راحت نيست. کار نميکند. گفتم: شايد براي خستگي است! فرصتي گذشت، جلسهاي ديگر پيش آمد ديدم خير. نطق من ديگر گويا نميشود. مدتي بر اين منوال گذشت تا به نظرم آمد بودنِ من، فايده ندارد.
🔸 تصمیم گرفتم به مشهد بروم. با اتوبوس از کرمان به مشهد، شش روز راه بود ولي رفتم. خدا رحمت کند آیت الله ميرجهاني آن وقت مشهد بودند، يک مختصر علقهاي بين ما بود؛ رفتم در خانه آقاي ميرجهاني، گفتند: آقا داخل اتاق هستند، زمستان بود، رفتم در اتاق ديدم کرسي گذاشتند، آقاي ميرجهاني خوابيدهاند، ولي از صدایِ در گويا بلند شدند، تا مرا ديدند بالبداهه گفتند: «صبا از من بگو فيروزيان را / فراموش کردهای ديروزيان را» چه شده؟
🔹 گفتم: آقا من چنین گرفتاري پيدا کرده ام و براي ايشان گفتم. گفتند: برو به خدمت امام رضا و دستت را بگير به ضريح و عذرخواهي کن که گفته اي: «من روضهخوان نيستم!» و اين آيه را نیز کنار ضريح زياد بخوان که « رَبِّ اشْرَحْ لىِ صَدْرِى * وَ يَسِّرْ لىِ أَمْرِى * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانىِ. طه/۲۵-۲۷» می گوید: رفتم و انجام دادم و از حضرت عذرخواهي کردم و اين مشکل رفع شد.
ادامه دارد...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
ادامه مطلب قبل...
#شیخ_عباسعلی_اصفهانی
🔻 مرحوم فیروزیان می گفت: روزی به پدرخانمم آقا شيخ عباسعلي اصفهاني، گفتم: چنين مشکلي براي ما پيش آمد، آقا شيخ عباسعلي اصفهاني که از فحول آن دوره بود گفته بود من هم روزی مبتلا شدم اما نگذاشتم که به اين سختي بشود. آقاي فيروزيان گفته بود چطور؟
🔸 گفته بود روزی نزد مرحوم آيت الله کاشاني بودم، در مورد دو تا وزرا نظر مرا ميخواست. گفتم اجازه بدهيد، من چند روز ديگر به شما خبر ميدهم. وقتی از نزد ایشان خارج شدم يک پير زني آمد گفت: آشيخ بيا در اين امامزاده براي ما يک روضه بخوان. من هم در آن لحظه غرق تعيين وزير و اين حرفها بودم. به زن گفتم: برو خانم من روضهخوان نيستم!
🔹 ولي تا اين حرف از دهانم بيرون آمد، نگران شدم، رفتم گفتم خانم کجا بيايم؟ من روضهخوان هستم! گفت: اين امامزاده، ديدم عجب امامزاده ای آنجا بود حصيري داشت و اين همه من آمد و رفت داشتم از اينجا غافل بودم، آن خانم نشست و گفت: روضه حضرت رقيه ميخواهم براي من بخواني! روضه حضرت رقيه براي او خواندم، وقتي آمدم بيرون يک پنج ريالي کاغذي، به من داد، من هم پنج ريالي را بوسيدم و گذاشتم روي چشمم، ولي آن حس به من هم دست داد ولی رد شد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
سخنرانی حجت الاسلام ناصری -تحلیل مسائل روز98.10.24.mp3
1.1M
#کلیپ_صوتی #استقامت #هویت_شیعی
🎧 موضوع: تحلیلی بر وقایع این ایام
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۳۹۸/۱۰/۲۴
⏱ زمان: ۴ دقیقه
🔺 @nasery_ir
سخنرانی حجت الاسلام ناصری 98.10.24.mp3
8.35M
#سخنرانی_صوتی #اخلاص
🎧 موضوع: اخلاص و نتایج آن
(همراه با اشاراتی به وقایع اخیر)
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۳۹۸/۱۰/۲۴
⏱ زمان: ۳۴ دقیقه
📍در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم
🔺 @nasery_ir
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین ناصری.mp3
7.28M
#سخنرانی_صوتی #سلوک #ملاحسینقلی_همدانی
🎧 موضوع: مروری بر دو نامه از مرحوم ملاحسینقلی همدانی رحمه الله
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
(قسمت سوم جلسه)
⏱ زمان: ۲۰ دقیقه
👈 در این جلسه بخشهایی از دو نامه ملاحسینقلی همدانی مرور شده است که جهت مطالعه بیشتر همراهان کانال، متن کامل دو نامه در ادامه تقدیم میشود...
🔺 @nasery_ir
39.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی_تصویری #سلوک #ملاحسینقلی_همدانی
🎥 موضوع: مروری بر دو نامه از مرحوم ملاحسینقلی همدانی رحمه الله
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
(قسمت سوم جلسه)
⏱ زمان: ۲۰ دقیقه
👈 در این جلسه بخشهایی از دو نامه ملاحسینقلی همدانی مرور شده است که جهت مطالعه بیشتر همراهان کانال، متن کامل دو نامه در ادامه تقدیم میشود...
🔺 @nasery_ir
#رسائل_عرفانی #ملاحسینقلی_همدانی
📄 نامه اول استاذالعرفا، آیت الحق، مرحوم ملاحسینقلی همدانی (اعلی الله مقامه الشریف)
🔖 قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
🔻 مخفی نماناد بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیرها راهی به قرب حضرت ملک الملوک جل جلاله نیست،
🔸 و به خرافات ذوقیه اگر چه ذوق در غیر این مقام خوب است، کما دأب الجهّال و الصوفیّة خذلهم الله جل جلاله (چنانکه روش نادانان و صوفیان که خداوند خوارشان سازد است) راه رفتن لا یوجب الا بعدا (جز دور گشتن را موجب نمی شود)
🔹 حتی شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد، اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار صلوات الله علیهم آورده باشد، باید بفهمد از حضرت احدیت دور خواهد شد، و هکذا در کیفیت ذکر بغیر ما ورد عن السادات المعصومین علیهم السلام عمل نماید.
ادامه دارد...
🔖 قسمت دوم، ادامه قبل...
🔻 بناء علی هذا، باید مقدم بدارد شرع شریف را و اهتمام نماید هر چه در شرع شریف اهتمام به آن شده،
🔸 و آنچه این ضعیف از عقل و نقل استفاده نمودهام اینست که اهمّ اشیاء از برای طالب قرب جدّ و سعی تمام در ترک معصیت است.
🔹 تا این خدمت را انجام ندهی نه ذکرت و نه فکرت به حال قلبت فایده ای نخواهد بخشید، چرا که پیشکش و خدمت کردن کسی که با سلطان در مقام عصیان و انکار است بی فایده خواهد بود.
🔸 نمیدانم کدام سلطان اعظم از این سلطان عظیم الشأن است، و کدام نقار [ستیزه کردن و جدال] اقبح از نقار با اوست؟
🔹 فانهم مما ذکرت انّ طلبک المحبّة الالهیّة مع کونک مرتکبا للمعصیة امر فاسد جدّا (پس از آنچه ذکر کردم بدان که محبت الهی را خواستن با مرتکب شدنت به معصیت، امری بسیار فاسد است)
ادامه دارد...
🔖 قسمت سوم، ادامه قبل...
🔻 و کیف یخفی علیک کون المعصیة سببا للنفرة و کون النفرة مانعة الجمع معه المحبة (چگونه بر تو پوشیده است که معصیت، سبب نفرت و بیزاری است و نفرت با محبت جمع نمی شود)
🔸 و اذا تحقّق عندک انّ ترک المعصیة اوّل الدین و آخره، ظاهره و باطنه فبادر الی المجاهدة، و اشتغل بتمام الجدّ الی المراقبة من اوّل قیامک من نومک فی جمیع اناتک الی نومک و الزم الادب فی مقدس حضرته (و هرگاه در نزد تو ثابت شد که ترک معصیت، اول و آخر و ظاهر و باطن دین است مبادرت به مجاهده و کوشش نما و با کوشش تمام از ابتدای بیدار شدنت از خواب در همه لحظه ها تا زمان خوابیدن به مراقبت مشغول شو و در محضر مقدس الهی با ادب ملازم باش)
🔹 و اعلم انّک بجمیع اجزاء وجودک ذرّة ذرّة اسیر قدرته وراع حرمة شریف حضوره (و بدان که تو با تمام جزء جزء و ذرّه ذرّه وجودت اسیر قدرت خداوند هستی و احترام محضر شریف او را مراعات کن)
ادامه دارد...
🔖 قسمت چهارم، ادامه قبل...
🔻 واعبده کأنّک تراه فان لم تکن تراه فانّه یراک (و او را چنان عبادت کن گوئیا او را می بینی پس اگر او را نمی بینی او حتما تو را می بیند)
🔸 و التفت دائما الی عظمته و حقارتک و رفته و دنائتک و عزّته و ذلّتک و غناه و حاجتک (و دائما متوجه بزرگی او و حقارت خود و بلندی او و پستی خود و عزت او و ذلت خود و بی نیازی او و حاجتمندی خود باش)
🔹 و لا تغفل شناعة غفلتک عنه جل جلاله مع التفاته الیک دائما و قم بین یدیه مقام العبد الذلیل الضعیف و تبصبص تحت قدمیه بصبصة الکلب النّحیف (و از زشتی غافل بودنت از او، غافل مباش با این که او دائما به تو توجه دارد، و در برابر او چون بنده ای ذلیل و ناتوان بایست و همچون سگی نحیف در زیر قدمهای او دم جنبانی کن)
🔸 اَوَ لا یکفیک شرفا و فخرا انّه اذن لک فی ذکر اسمه العظیم بلسانک الکثیف الذی نجّسته قاذورات المعاصی؟ (آیا این شرف و افتخار، تو را کافی نیست که در بردن نام بزرگش به زبان ناپاک تو که کثافات گناهان آن را ناپاک کرده، به تو اذن و اجازه فرمود؟)
ادامه دارد...
قسمت پنجم، ادامه قبل...
🔻 پس ای عزیز چون این کریم رحیم، زبان تو را مخزن کوه نور یعنی ذکر اسم شریف قرار داده، بی حیایی است مخزن سلطان را آلوده به نجاسات و قاذورات غیبت و دروغ و فحش و اذیت و غیرها من المعاصی نمودن،
🔸 مخزن سلطان باید محلش پر عطر و گلاب باشد، نه مجلس مملو از قاذورات، و بی شک چون دقت در مراقبت نکرده ای نمی دانی که از جوارح سبعه یعنی گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج، چه معصیت ها می کنی، و چه آتش ها روشن می نمایی، و چه فسادها در دین خودت برپا می کنی، و چه زخمهای مکروه به سیف و سنان [شمشیر و نیزه] زبانت به قلبت می زنی، اگر نکشته باشی، بسیار خوب است.
🔹 اگر بخواهیم شرح این مفاسد را نمایم در کتاب نمی گنجد، در یک ورق چه می توانم بکنم؟ تو که هنوز جوارحت را از معاصی پاک نکرده ای، چگونه منتظری که در شرح احوال قلب چیزی به تو بنویسم؟
ادامه دارد...