#اکل_طیب #طب
🔻 شما خوراک، غذا یا غیر از غذا را ببینید. مثلا در قضیهی خوراکیها و غذاهایی که ما میخوریم -که نیازهای روح حیوانی ما است و باید تأمین شود-، چقدر ما با یک فرد اروپاییِ فارغ از دین اسلام، در انتخاب و کیفیت خوردن تفاوت داریم؟
🔸 ما چقدر آشناتر هستیم که این غذا در ما اثر بدی نگذارد؟ و راه تهذیب و تزکیهی ما را دور نکند؟ چقدر با حسهای خودمان که کانالهای ورود نفسانی است آشنا شدهایم تا حسها، مطالب را به درستی منتقل کنند.
🔹 یکی از کارهای حس ذائقه همین است. آن حس ذائقهای که بین انسان و حیوان مشترک است، بخشی از ذائقه است. ولی اگر قرآن فرموده :«يا أَيهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» و بنا شد که من واقعاً با أکل طیّب قوّت پیدا کنم و عبادت کنم، فقط همین که خیال این قضیه را بکنم کافی است؟ یا اینکه باید در طریق عملی هم با مقدمات و مبانی ورودی به سمت تهذیب، آشناتر باشم؟
کد ۶۱۴۶
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
🔻 شما ببینید بخشی از مسائل کلامی تا حدودی کار شده است. ابن ابی الحدید معتزلیِ سنی، شرح نهج البلاغه نوشته است. وقتی به شرح او بر نهج البلاغه نگاه میکنید، میبینید ابن ابی الحدید خدمتی به شیعه کرده است و در خیلی مواضع، اهل سنت را زیر سؤال برده است ولی در قسمتهایی هم اعتقادات خودش که سُنی بوده را بیان کرده است.
🔸 اما چون ما آشنا بودهایم، قسمتهای مفید آن را برداشتهایم و قسمتهای دیگر را برای خود او گذاشتهایم. توانستهایم تأیید خلفا و کارهایی که میکردند و ... را از هم تفکیک کنیم. با مبانی فکری ورودی او در مباحث ولایی آشنا بودهایم و چون کار کرده بودیم، اینها را از هم جدا کردیم.
🔹 سبک و شیوهی خود پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همینطور بوده است. درباره معلّقات سبع به مناسبتهای دیگر صحبت کردهایم، اینها تقریباً تابلوهای اشعار و ادبیات عرب جاهلی بوده است و هفت معلّقه بوده است؛ یکی از آنها برای امرء القیس است، و یکی هم برای لُبَید است. اینها از اول ذیقعده تا بیستم ذیقعده در بازار مکه جمع میشدند و اشعارشان را میخواندند و فضای خاصی بوده.
🔸 یکی از معلّقهها برای لبید است و مطالب مختلفی دارد. دومین شعر از این معلّقه این است که «ألا کلُّ شیءٍ ما خلا الله باطل، و کلُّ نعیمٍ لا محالة زائل» پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همین شعر را برمیداشتند و میفرمودند «أصدق شعرٍ قالها لبید»، تمام شد و بقیه برای خودش باشد.
🔹 یک شعر توحیدی ناب را کسی گفته که معاند بود. گاهی او را طرد میکردند و شاید او را لعن هم میکردند ولی یک شعر خوب در دستگاه او پیدا میشد و آن را برمیداشتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند این شعر «أصدقُ شعرٍ قالها لبید»، و گاهی این قضیه مشابه هم دارد.
از آن زمان تا زمانهای بعد و بعد و بعد، سبک و سیره خود اهل بیت (علیهم السلام) هم همین بوده است.
ادامه دارد...
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
ادامه قبل...
🔻 مخصوصا در باب حکمت عملی چون مسبوق به سابقه بود و همچنین در آن، علوم مختلفی به کار گرفته میشد، به مجرّد اینکه بعضیها اینها را از روم یا افلاطون به این سمت، انتقال میدادند، ترکیبی درست شد و خلطهایی صورت گرفت. احیانا ما آشنا نبودیم و احساس کردیم [در حکمت] راههای شاخه شاخه و پر پیچ و خمی وجود دارد. در حالی که ما اصلاً کاری با آنها نداریم، ما باید چارچوب معارف اخلاقی را به صورت مستند با قرآن و معارف اهل بیت (علیهم السلام) تنظیم کنیم.
🔸 باید چارچوب را تعریف کنیم، هر چه که سازگار است، قبول میکنیم، هر چه که سازگار نیست «فاضربوه علی الجدار».
این کارها کمتر انجام شده است و راه ما را، احیاناً راه طولانی تعریف کرده است و الاّ با علوم اینطور برخورد نمیکردند که بخواهند یک کتابی را با انبر بردارند. اگر یک وقتی هم فصل آن کارها بوده، الآن دیگر فصل این مسائل نیست.
🔹 الآن اگر ما به همین معارف اخلاقی نپردازیم -که تا الآن هم همین بلا بر سر ما آمده است- مطمئن باشید که جاهای دیگر مشابهِ آن –که یک پله پایینتر است- یا شاخههای متفرّق آن را برمیدارند و بزک میکنند و لباسهای جدید به آنها میپوشانند و برای ما و نوجوانان ما صادر میکنند. ما هم که دور هستیم و آشنا نیستیم.
کد ۶۱۴۶
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#تربیت #فضای_مجازی
🔻 خیلی کاستی [در جامعه] هست، این فضای سی سال اخیر که الآن ما در آن قرار گرفتهایم، یک فضایی است که بر اثر عدم سرایت اخلاق و معنویت در جامعه، کاملاً محسوس است که نسل بعد دارد از دست ما میرود.
🔸 به دلایل مختلف، نسل بعد برای ما نیست. قبلا وقتی انسان نگاه میکرد، میدید که نسل بعد افرادی هستند که - یکدفعه وقتی قضایای جبهه پیش میآمد، - همه اهل نماز و عبادت هستند.
🔹 ولی با دست خودمان، با همین تلویزیون و سینما و فضاهای مجازی، کاری [بلایی] بر سر ما آوردهاند که نسل بعد برای ما نیست. با بخش اخلاق هم فوقالعاده بیگانه [هستند]؛ حتی مجامع علمی مربوط به این قضایای اخلاقی، اطلاعی [از این بخش اخلاق] ندارند و در طول تاریخ روی آن را غبار و تار عنکبوت گرفته است؛
🔸 لذا وقتی اموری بدلی و مشابه، از کشورهای دیگر وارد مملکت میشود، نزد نوجوان، حقیقی جلوه میکند و او از دست ما میرود.
🔹 واقعاً الآن یک فصلی شده است که - علیرغم امتیازاتی که وجود دارد، - نوع سیرِ کار، مشکلاتی را به دنبال دارد؛ مگر اینکه در این قضایا کمی بیشتر کار شود و واقعاً به باور تبدیل شود.
🔸 گاهی انسان با مدیران یا اساتیدی برخورد میکند که خیلی نگران هستند از حشر و نشر جوانها، از این موبایلهایی که دارند و مسائلی که بین آنها ردّ و بدل میشود.
🔹 در نسلهای قبل، گاهی کسی سی ساله و یا کمتر بود، هنوز نمیدانست که ازدواج یعنی چه؟ زمینهها هیچ آلوده نشده بود اما الان نوجوانان کم سن و سال چه اطلاعاتی در این زمینه ها دارند؟!
🗓 (تاریخ سخنرانی فوق ۲۲ مهرماه ۱۳۹۰ بوده است)
کد ۸۳۸
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#سلوک
🔻 گاهی نمیتوان هیچ چیزی را پیشبینی کرد. ما هستیم و همین انتظار فضل خداوند، هیچ اتفاقی هم بنا نیست که بیفتد، اگر بخواهد [اتفاقی هم] بیفتد، به دست هر کسی بین خودش و خدای خودش میافتد.
🔸 و جایی هم نوشته نیست مگر در خود فرد، و هر کسی خودش دارد خوب و بدی را تعریف میکند و نوع نگاهش [به قضایا] حدّ و حدود را [مشخص میکند.] حتی قضایای کلان را برای هیچکسی به گونهای چینش نکردهاند که در آینده ضمانتنامهای روی آن باشد.
🔹 ای کاش هر کسی به گونهای حرکت کند که اگر فارغ از تمام قضایا باشد، باز روز را به همین امور، میگذراند.
🔸 به آن آقا گفته بود که اگر به شما بگویند: یک هفتهی دیگر خواهید مرد، چه خواهید کرد؟ گفت: همین کارهایی که الآن میکنم.
🔹 احیاناً [کسی که] گاهی از زندگی عقب افتاده است، میگوید: ای وای، چک دارم و فلان دارم. [وظیفه ما] حداقلش این است که اگر انشاءالله خدای متعال تفضّلی بکند، داریم طلبگیمان را میکنیم [و با] توجه به نعمتهای الهی و آسایش و آرامشی که خدای متعال به ما داده است، با نیّت خالص بتوان قدمی را برداشت، بقیه با خودش [است].
🔸 هم بنا نیست که از الآن روی دورنما و دوردستِ کار، حساب شود، هم گاهی شیطان در آن دخیل میشود و هم گاهی خیالات انسان را گرفتار میکند و هم تضمین شده نیست.
🔹 هر کسی که باری به اندازهی وسعش بردارد و مصالحش را بسنجد، همان راهی را که دارد میرود، خواهد رفت.
کد ۸۳۸
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#تشتت #توجه #نفی_خواطر #امام_زمان #توسل #سحر
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
⚫️ شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام بر امام زمان علیه السلام و همه محبین ایشان تسلیت باد.
🔺 @nasery_ir
#امام_جواد #مامون
💠 جریان ازدواج امام جواد (علیه السلام) با ام فضل دختر مأمون
🔻 پس از شهادت آقا امام رضا (علیه السّلام) مأمون دید که خُب حالا آقا امام رضا (علیه السّلام) شهید شدند، ولی شیعیان امام دارند و به دنبال آقا امام جواد میروند و ممکن است بر علیه بنی العباس انقلابی کنند، لذا به سرعت آقا امام جواد (علیه السّلام) را آورد و دخترش ام الفضل را به عقد امام جواد (علیه السّلام) درآورد.
🔸 بزرگان، اکابر و وجوه عباسیون آمدند که مخالفت کنند، مأمون به قدری شیطان بود که حتّی اطرافیانش نیز نمیدانستند که در سر او چه میگذرد و اجازه نمیداد که افراد متوجّه شوند.
🔹 از وقتی که آقا امام رضا را به ولیعهدی برگزید، عباسیین ناراحت بودند که آقا دیگر حکومت عباسیان منقرض میشود، این زحمت آباء و اجدادی شما است، چرا چنین کاری را انجام میدهی؟ چرا بنیهاشم را در کار حکومت میآورید؟ ولی او مسائل دیگری در سر داشت.
🔸 آقا امام رضا (علیه السّلام) را شهید کرد و سپس نوبت به آقا امام جواد (علیه السّلام) رسید. ولی خٌب مگر از رو میرفت، دنبال جنازهی آقا امام رضا عمامهاش را زمین میانداخت، بر سرش میزد و بر روی پایش مینشست و یک کارهایی که انتقامش با آقا حجة بن الحسن [باشد] و در قیامت اینها معلوم میشود.
ادامه دارد...
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
ادامه قبل...
🔻 سیاست مامون اینگونه بسیار پیچیده بود و به گونهی بدی مُلکداری [کرد.] و اهل بیت (علیهم السّلام) در طول تاریخ، بسیار صدمهی این زاویه را دیدند، مأمون خودش یکی از آنها است [که سیاستشان اینطور بود] و قاتل آقا امام رضا (علیه السّلام) [است] و ام الفضل قاتل آقا امام جواد است.
🔸 شاید علل مختلفی داشته باشد و یکی از عللش این بود که در ضمن، اینها میدانستند که شیعه امام دارد و مکرر امامان شیعه را تجربه کرده بودند، -حالا اینکه مُلکداری بود و نمیخواستند کوتاه بیایند، همهی این موارد جدا [است]-، ولی اعتقاد داشتند که اینها با افراد دیگر فرق میکنند و اینها به گونهای پیوند دارند،
🔹 منتها ملکداری و حکومتداری، اینها را تابع شیطان قرار داده بود، وإلّا دیده بودند، حالا اگر میگویم: باطناً اعتقاد داشتند، نه اعتقاد نداشتند؛ ولی کرامات و معجزات بسیاری را دیده بودند؛ لذا درصدد برآمد دخترش را به آقا امام جواد (علیه السلام) به عنوان یک امام بدهد.
🔸 خودشان فکر میکردند که آقا جوادالائمه است و با دختر مأمون ازدواج کرده است و مگر دیگر جرأت میکند که زن بگیرد؛ پس طبیعتاً امام بعدی، نوهی مأمون میشود و این برنامه را چیده بودند. غافل از این معنا که علّت دسیسهکاریِ امالفضل برای شهادت امام جواد (علیه السلام) نیز ناگهان از اینجا اتفاق افتاد و معادلاتشان به هم خورد.
🔹 حضرت بیست و چند سال بیشتر نداشتند که [مأمون] با خانمی برخورد نمود و فهمید که او همسر آقا امام جواد است و باردار است و سپس دید که انگار دیگر در اینها خبری از امامت نیست؛ [لذا] مسیری دیگر را برای شیطنتها و شهادت آقا امام جواد (علیه السلام) [طی کرد.]
سند ۴۲۴۳
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir