💠#توسل به #حضرت_زهرا علیها سلام ( قسمت دوم)
در این حال روزنه امیدی به قلبم باز شد ، به فکرم رسید بالای بام منزل رفته خود را به کوچه بیندازم و به دست آنها کشته نشوم و شاید مولایم امیرالمؤ منین علی بن ابی طالب علیه السلام با دست یداللهی خود ، مرا بگیرد که مصدوم و زخمی نشوم .
پس فوراً از پله ها بالا رفتم که نقشه خود را عملی کنم . به لب بام آمدم . بااینکه بامهای مکّه اطرافش قریب یک متر حریم و دیواری دارد که مانع سقوط اطفال و افراد است . ولی دیدم این بام اطرافش دیوار ندارد . شب مهتابی بود . نگاهی به اطراف انداختم ، دیدم گویا شهر مکّه نیست ، زیرا مکه شهری کوهستانی بوده و اطرافش محصور به کوههای ابوقبیس و حرا و نور است ، ولی اینجا فقط در جنوبش رشته کوهی نمایان است ، که شبیه به کوه طرز جان یزد است .
لب بام منزل آمدم که ببینم ناصبی ها چه می کنند ؟
با کمال تعجب دیدم اینجا منزل خودم در یزد می باشد !
گفتم : عجب ! خواب می بینم ؟ ! من مکّه بودم و اینجا یزد و خانه خودم است .
پس آهسته بچه ها و عیالم را که در اتاق بودند صدا زدم .
آنها ترسیدند و به هم گفتند: صدای بابا می آید .
عیالم به آنها می گفت : بابایتان مکّه است ، چند ماه دیگر می آید . پس آرام آنها را صدا زدم و گفتم : نترسید ، من خودم هستم ، بیایید در بام را باز کنید . بچه ها دویدند و در را باز کردند . همه مات و مبهوت بودند .
گفتم : خدا را شکر نمایید که مرا به برکت توسل به حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام ) از کشته شدن نجات داد و به یک طرفه العین مرا از مکّه به یزد آورد ، سپس مشروح جریان را برای آنها نقل کردم .
📖کرامات صالحین و 📖چهره درخشان قمربنی هاشم ابوالفضل العباس ، ص 301.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#داستان بندگی
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💠 مانع بودن لاک ناخن پا
💬 سوال: خانمی که ناخن انگشتان پا را لاک زده، برای وضو و غسل چه وظیفه ای دارد؟
✅پاسخ:
برای غسل: همه مراجع: باید ناخن تمام انگشتان پا را پاک کند.
🔹 برای وضو: اگر تنها یک انگشت - و لو انگشت کوچک پا - را برای مسح پاک کند، کافی است.
🔹آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب، تنها به انگشت کوچک نمی توان اکتفا کرد. (یعنی کفایت نمی کند که فقط ناخن انگشت کوچک پا را پاک کند و آن را مسح نماید؛ بلکه باید ناخن یکی دیگر از انگشتان پا را پاک و بر آن مسح کند)
📚منبع: امام: تحریر الوسیله، وضو، بعد م 15؛ رهبری: اجوبه الاستفتائات، س 111؛ سیستانی، نوری، مکارم، فاضل و اراکی: عروه الوثقی، الوضو، فصل فی افعال الوضو، م 49؛ وحید، تبریزی، خویی: منهاج الصالحین، الوضو، الفصل الاول، کیفیه الوضو، م 95؛ صافی، گلپایگانی: هدایه العباد، وضو، م 108؛ توضیح المسائل 16 مرجع، ج 1، م 252.
>>> بر گرفته از کتاب «احکام کاربردی؛ وضو، غسل، تیمم»، اسماعیل زارعی، ص 33.
#احکام
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ورود عروس با حجاب و پوشش با صوتِ قرآن کریم!
حالا ایران...
فقط کافیه بگیم لطفاً در مراسم عروسی آهنگ پخش نکنید
انگار کفر گفتیم و طناب دار آماده میشود!
#حجاب
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💠#حدیث_روز💠
✍️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
🌼هر كس با زنى كه محرم او نيست شوخى كند، به ازاى هر كلمه اى كه در دنيا به آن زن گفته است هزار سال[در آتش] نگه داشته شود
📚ميزان الحكمه ج12ص425
#حدیث بندگی
#شوخی
#نشرخوبیها
#نامحرم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خاطرهای #تکان_دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله
فوقالعاده قشنگه حتما بخونید💔
در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز میخواند، به کلاس ما آمد و گفت: بچهها برای دوشنبه هفته آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.
من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمیشد و خبری از نماز نبود.
روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه میآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا وسایل خود را نیاورده ای؟ من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود #هر_چه_بخواهید خدای مهربان به شما میدهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به سجاده كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات این کارها یعنی چه؟!
بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگرانی پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيری نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: دست نگه دارید، دیشب در خانهی اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید. 😭
آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال ۷۴. هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله ۴۰ روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايی هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامی میدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
📔 کتاب پر پرواز ص ۱۲۲
این خاطره زیبا از همکارم که تا حالا در چند کتاب چاپ شده رو گفتم تا بدونید حتی اگه سالها نماز نخوندید، اگه مثل من کارنامهتون سیاه سیاهه، هرگز هرگز از رحمت خدا ناامید نشید. خدا دست همه بندههاشو میگیره. خدا کارش نجات بندههاشه، اونم از جایی که اصلا تو خوابم نمیبینید.
#داستان بندگی
#نماز
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
4_5927257857224347897.mp3
6.76M
▫️جوانی که امام زمان علیه السلام هفت روز مهمان خانهاش شد!
📚 النجم الثاقب، ج۲، ص۷۹۱.
#امام زمان علیه السلام
#داستان بندگی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
👈🏼👈🏼 صاحب کتاب «شرایع» که از فقها و دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب #فضائل_علی_بن_ابی_طالب_علیه_السلام مینويسد که:
#ابراهیم_بن_مهران گفت: در #شهر_کوفه تاجری بود به نام ابوجعفر و در کسب [و کارش]، روش بسیار پسندیدهای داشت؛ تجارت او آمیخته به اغراض مادّی و ازدیاد ثروت نبود؛ بلکه بیشتر توجّه به خشنودی و رضایت خدا داشت.
هر گاه یکی از سادات، چیزی از او به قرض میخواست، هیچگونه عذر و بهانهای نمیآورد و به او میداد و به غلامش میگفت:
بنویس علی بن ابیطالب(علیه السلام) فلان مبلغ قرض کرده.
و آن نوشته را به همان حال میگذاشت. مدّت زیادی بر این روش گذرانید تا ورشکسته شد و سرمایه خود را از دست داد.
🍃 روزی غلام خود را گفت:
دفتر حساب را بیاور و هر یک از مدیونین که فوت شدهاند، نام آنها را از دفتر محو کن! ولی از کسانی که زنده بودند، دستور داد مطالبه نماید.
این کار هم جبران ورشکستگی او را نکرد.
🍃 یک روز بر در منزل نشسته بود، مردی رد شد و از روی تمسخر گفت:
چه کردی با کسی که همیشه به نام او قرض میدادی و دل خوش کرده بودی که نامش را در دفتر مینویسی [منظورش امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب علیهالسلام بود]؟
🍃 تاجر از این سرزنش، اندوهگین شد و با همان اندوه، روز را شب کرد؛ شب در خواب حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را دید؛ حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به امام حسن علیهالسلام فرمود: پدرت کجاست؟
[حضرت] علی علیهالسلام عرض کرد: من در خدمت شمایم!
فرمود: چرا طلب این مرد را ادا نمیکنی؟
حضرت عرض کرد: اکنون آمدهام در خدمت شما بپردازم، و کیسه سفیدی محتوی هزار اشرفی به او داد و فرمود:
بگیر این حقّ تو است و از گرفتن خودداری مکن! بعد از این هر یک از فرزندان من قرض خواست به او بده، دیگر مستمند و فقیر نخواهی شد!
🍃 ابوجعفر از خواب بیدار شد؛ دید کیسهای که در دست دارد؛ آن را برداشت و به زوجه خود نشان داد؛ زنش ابتدا باور نکرد، گفت: اگر حیلهای به کار بردهای و با این وسیله میخواهی در حقوق مردم مسامحه کنی از خدا بترس و نیرنگ و تزویر را ترک کن!
🍃 تاجر جریان خواب خود را شرح داد.
زن گفت:
اگر به راستی خواب دیدهای و حقیقت دارد، آن دفتر را نشان بده؛ چون دفتر را بررسی کردند، معلوم گردید هر جا قرض به نام علی بن ابیطالب علیهالسلام بوده، مبلغ آن محو و ناپدید شده است!
📚 منابع:
۱. الروضة فی فضائل أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب (علیه السلام)، ابن شاذان قمی، أبوالفضل شاذان بن جبرئیل، (محقق، مصحح: شکرچی، علی، مکتبة الأمین، قم،۱۴۲۳ ق، چاپ اول) ص۲۷
#امام علی علیه السلام
#داستان بندگی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ برترین فضیلت حضرت زهراء سلام الله علیها
🎙در بیان #امام_خمینی رحمت الله علیه
#حضرت زهراسلام الله علیها
#نشرخوبیها
#فاطمیه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺عنایت ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها) به جلسات روضه خانگی
🔹روایت استاد #عالی از زندگی مرحوم میرزا حبیب الله کاشانی
#فاطمیه
#نشرخوبیها
#روضه خانگی
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️عظمت حضرت زهرا(س) در روز قیامت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #عالی
#فاطمیه
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😱ماجرای تغییر دادن نام امام زمان(عج) در کتیبه های مسجد الحرام
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴مجالس مورد عنایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
👤 حجتالاسلام والمسلمین #عالی
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️