🔅 #هر_روز_با_قرآن
🌷شرکت در ختم قرآن برای تعجیل در فرج
وسلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)🌷
#ص_۱۷۰
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🌺مروری برنکات #تفسیری ص۱۷۰
🌸سورۀ اعراف- آیۀ ۱۵۹ - تفسیر نور:
«وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ» «و از قوم موسی، گروهی مردم را به حق راهنمایی میکنند و به حق، دادگری میکنند.»
🌺نکتههای سورۀ اعراف- آیۀ ۱۵۹:
هدایت به حق، نشان دوری از تعصّب و شناخت حق و پیروی از آن است و این گروه هدایت یافتۀ یهود، کاری به سایر لجوجان بهانه گیر نداشتند.
حضرت علی علیهالسّلام فرمود: بنیاسرائیل پس از موسی علیهالسّلام هفتاد و یک فرقه شدند که همه در آتشند؛ جز یک فرقه از آنها و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. (تفاسیر نورالثقلین و عیّاشی)
🌟پیامهای سورۀ اعراف - آیۀ ۱۵۹:
✅ در برخورد با مخالفان نیز باید انصاف داشت و خدمات و کمالاتشان را نادیده نگرفت. «وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ»
✅ هدایتکنندگان، خود باید ملازم و معتقد و پیرو حق باشند. «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ»
#منبع_تفسیر_نور
#ص۱۷۰
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💠 برداشتن اعضای سجده
💬 سؤال:
آیا بین سجده نماز، می توان ذکر را قطع کرد و بدن و اعضا را در صورت قرار گرفتن در شرائط نامناسب، تغییر داد؟
✅ پاسخ:
در فرض مذکور، اشکال ندارد؛ البته باید بدانید که پیشانی را نمی شود در حال نماز از مهر برداشت و دوباره گذاشت.
🔸 اگر هنگامی که ذکر سجده گفته می شود، یکی از هفت عضو عمداً از زمین بلند شود، نماز باطل می شود. ولی موقعی که ذکر گفته نمی شود، اگر غیر از پیشانی، عضوی از زمین بلند شود، اشکال ندارد.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
#احکام بندگی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای مناظره استاد قرائتی با مولوی عبدالحمید در سیستان و بلوچستان؛ وقتی که عبدالحمید توان پاسخی سوال حاج آقا قرائتی را ندارد و بین علمای اهل سنت ساکت میماند!
#مناظره
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💠#حدیث_روز💠
✍️امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :
ميوه خردمندى ، رهانيدن جان از زرق و برق دنيا است
🖋 رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ
📚 غررالحكم ، ح 5399
#حدیث بندگی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬آثار شوم گناه...
🎙️حجت الاسلام #عالی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✨﷽✨
✅وقتی امام رضا(ع) جهیزیه یه دختر فقیر رو جور میکند.
✍در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد. هر روز به حرم می آمد؛ اما دریغ از یک قطره اشک؛ دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت.
🔸با خودش فکر کرد که دیگر فایده ای ندارد؛ برای همین، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت.
هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه ای راه می رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ دستی اش گذاشته و آن را به سختی می برد.
🔹تاجر کمکش کرد و همزمان به او گفت:
«مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟»
پیرمرد گفت:
«ای آقا! دست روی دلم نگذار دختر دم بختی دارم که برای جهیزیه اش مانده ام.
🔸همسرم گفته است تا پول جهیزیه را تهیه نکرده ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه جا کنم تا پول بیشتری در بیارم.»
🔹تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی در خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند.
یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می آمد خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می کردند.
🔸پیرمرد گفت:
من چیزی ندارم که برای تشکر به تو بدهم؛
فقط دعا می کنم که عاقبت به خیر شوید و از امام رضا (ع) هدیه ای دریافت کنی.
تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی به حرم وارد شد، چشم هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید.
# داستان بندگی
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#یک_داستان_یک_پند
✍پادشاهی را غذا آوردند.
آشپز هنگام غذا در کنار پادشاه (باید) بود. به ناگاه شاه لقمه از دهان دور ریخت و آشپز را به باد کتک گرفت.
آشپز ملتمسانه پرسید:
من چه گناهی کردهام ای قبلۀ عالم؟!
🔹شاه گفت:
داخل غذای تو سنگ بزرگی بود که دقت نکرده بودی. دستور داد او را زندانی کنند. ساعتی گذشت، پادشاه دستور آزادی او را داد و از او حلالیت طلبید؛ چون زبان در دهان خویش که گرداند متوجه شد آن شئ سخت، دندان او بود که شکسته بود و سنگ نبود.
🔸گاهی انسان خطایی را که از خود اوست متوجه دیگران میکند و چنین دچار معصیت و حق الناس میشود که در حدیث آمده است:
✍هرگز در مقام خشم تصمیم نگیرید.
# داستانهای آموزنده
#غضب
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🔸#حكايت_صداقت_در_امانت
✍یكی از بازرگانان بصره، هر سال كالاهایی را با كشتی به هندوستان میبرد. در یكی از سالها، پیرمردی از اهالی بصره به او گفت: این یك خروار مس را با خود به كشتی ببر و هنگامی كه دریا طوفانی می شود، آن را به دریا بینداز. تاجر نیز پذیرفت.
🔹از قضا، تاجر این موضوع را فراموش كرد. وقتی به كشور هند رسید، جوانی آمد و از او پرسید: آیا مس همراه داری؟
🔸تاجر ناگهان به یاد سفارش پیرمرد افتاد. با خود گفت:
اكنون كه وصیّت پیرمرد را فراموش كردهام، خوب است آن را بفروشم و برایش كالایی پرسود خریداری كنم.
از این رو، مسها را به آن جوان فروخت و با پولش، جنسی برای پیرمرد خرید.
🔹چون به بصره بازگشت، احوال پیرمرد را پرسید. گفتند:
از دنیا رفته و وارثی ندارد، مگر برادرزادهای كه چون در زمان حیاتش با او ناسازگار بوده، وی را از خود رانده؛
جوان نیز به دیار غربت سفر كــرده است.
🔸بازرگان، كالای پیرمرد را در كیسهای گذاشت و مٌهر كرد و نام وی را بر آن نوشت تا به وارثش برساند.
🔹روزی بر در ِدكّان نشسته بود، جوانی از راه رسید و از او پرسید:
آیا مرا میشناسی؟ - نه.
🔸من همان جوانی هستم كه در كشور هند، از تو یك خروار مس خریدم. در میان آن مسها، طلای بسیاری پنهان كرده بودند.
با خود گفتم:
من مس خریدهام و تصرّف در این طلاها بر من حرام است.
اكنون آمدهام تا آنها را به تو باز گردانم.
🔹 بازرگان گفت:
آن مس از من نبود؛ از پیرمردی از اهالی بصره بود به نام فلان، كه در فلان محلّه زندگی می كرد.
🔸جوان لبخندی زد و خدای را سپاسگزاری كرد و گفت:
آن پیرمرد، عموی من بود و مقصودش از ریختن اموال به دریا، محروم كردن من از ارث بود، ولی خداوند خواست كه آن اموال به من برسد.
🔹جوان پس از اثبات ادّعای خود، اموال دیگرِ عمویش را نیز به عنوان میراث، از بازرگان باز پس گرفت.
#حکایت
#امانت
#داستانهای آموزنده
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#ﻫﺎرون_و_ﻣﺮد_ﺷﯿﺎد
✍آورده اﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﺎدي ﺑﻪ ﺣﻀﻮر ﻫﺎرون اﻟﺮﺷﯿﺪ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻋﺒﺎﺳﯽ ﺑﺎر ﯾﺎﻓﺖ و ﺧﻮد را ﺳﯿﺎح ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﻤﻮد .
ﻫﺎرون اﻟﺮﺷﯿﺪ از ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺟﻮاﻫﺮات و ﺻﻨﺎﯾﻊ و ﻣﻤﺎﻟﮑﯽ ﮐـﻪ آن ﺳـﯿﺎح رﻓﺘـﻪ ﺑـﻮد ﺳـﻮاﻻﺗﯽ ﻣـﯽ ﻧﻤـﻮد ﺗـﺎ ﺑـﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺟﻮاﻫﺮات و ﺻﻨﺎﯾﻊ ﻫﻨﺪوﺳﺘﺎن رﺳﯿﺪ .
🔸آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﺷﺮح ﺟـﻮاﻫﺮاﺗﯽ را ﺑـﺮاي ﺧﻠﯿﻔـﻪ ﻋﺒﺎﺳـﯽ ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﻧﻤﻮد ﮐﻪ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻧﺎدﯾﺪه ﻋﺎﺷﻖ و ﻃﺎﻟﺐ آﻧﻬﺎ ﺑﻮد.
ﻣﻨﺠﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﮔﻔﺖ :
در ﻫﻨﺪوﺳﺘﺎن ﻣﻌﺠﻮﻧﯽ ﻣﯽ ﺳﺎزﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﻮه و ﻧﯿﺮوي ﺟﻮاﻧﯽ را ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺎزﻣﯽ ﮔﺮداﻧﺪ و ﻣﺮد ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻟﻪ اﮔﺮ از آن ﻣﻌﺠﻮن ﺑﺨﻮرد ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻮاﻧﯽ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﻧﺸﺎط و ﻣﻘﺘﺪر ﻣﯽ ﺷﻮد .
🔹ﺧﻠﯿﻔﻪ ﺑﯽ اﻧﺪازه ﻃﺎﻟﺐ آن ﻣﻌﺠﻮن و ﭘﺎره اي از ﺟﻮاﻫﺮات ﮐﻪ آن ﺳﯿﺎح ﺷﺮح داد ﮔﺮدﯾﺪ و ﮔﻔﺖ :
ﭼﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻻزم داري ﺗﺎ از آن ﻣﻌﺠﻮن و ﺟﻮاﻫﺮاﺗﯽ ﮐﻪ ﺷﺮح دادي ﺑﺮاﯾﻢ ﺑﯿﺎوري❓
🔸آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﺑﺮاي آوردن آﻧﻬﺎ ﻣﺒﻠﻎ ۵۰ ﻫﺰار دﯾﻨﺎر ﻃﻼ درﺧﻮاﺳﺖ ﻧﻤﻮد . ﻫﺎرون ۵۰ ﻫـﺰار دﯾﻨـﺎر را ﺣﻮاﻟـﻪ
ﻧﻤﻮد ﺗﺎ ﺧﺎزن ( ﺧﺰاﻧﻪ دار ) ﺑﻪ آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﺑﺪﻫـﺪ .
آن ﻣـﺮد ﺷـﯿﺎد ﻣﺒﻠـﻎ را ﮔﺮﻓـﺖ و رﻫـﺴﭙﺎر وﻃـﻦ ﺧـﻮد ﮔﺮدﯾﺪ .
🔹ﺧﻠﯿﻔﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ اﻧﺘﻈﺎر ﻧﺸﺴﺖ وﻟﯽ ﺧﺒﺮي از آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﻧﺸﺪ . ﺧﻠﯿﻔـﻪ از ﻣﻮﺿـﻮع ﺑـﯽ اﻧـﺪازه ﻏﻤﮕـﯿﻦ و
ﻫﺮﻣﻮﻗﻊ ﺑﻪ ﯾﺎد ﻣﯽ آورد اﻓﺴﻮس ﻣﯽ ﺧﻮرد و روزي ﮐﻪ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﺮﻣﮑﯽ و ﭼﻨﺪ ﻧﻔـﺮ دﯾﮕـﺮ در ﺣـﻀﻮر ﺑﻮدﻧـﺪ
🔸ﺳﺨﻦ آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﺑﻪ ﻣﯿﺎن آﻣﺪ . ﺧﻠﯿﻔﻪ ﮔﻔﺖ :
اﮔﺮ اﯾﻦ ﻣﺮد ﺷﯿﺎد را ﺑﻪ ﭼﻨﮓ آورم ﻋﻼوه ﺑﺮآﻧﮑﻪ ﭼﻨﺪ ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ او دادم ، ﺧﻮاﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ، دﺳﺘﻮر ﻣﯽ دﻫﻢ ﺳﺮ او را از ﺑﺪن ﺟﺪا و ﺑﻪ دروازه ﺑﻐﺪاد آوﯾﺰان ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﻋﺒﺮت دﯾﮕﺮان ﮔﺮدد .
🔹ﺑﻬﻠﻮل ﻗﻬﻘﻬﻪ زد و ﮔﻔﺖ :
اي ﻫﺎرون ﻗﺼﻪ ﺗﻮ و ﻣﺮد ﺷﯿﺎد درﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺼﻪ ﺧﺮوس و ﭘﯿﺮه زن و روﺑﺎه اﺳﺖ
ﻫﺎرون ﮔﻔﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ﻗﺼﻪ ﺧﺮوس و روﺑﺎه و ﭘﯿﺮه زن ﺑﯿﺎن ﻧﻤﺎ .
ﺑﻬﻠﻮل ﮔﻔﺖ : ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺗﻮره اي (شغالی) ﺧﺮوﺳﯽ را از ﭘﯿﺮه زﻧﯽ ﮔﺮﻓﺖ.
🔸آن ﭘﯿﺮه زن ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﻮره ﻣﯽ دوﯾﺪ و ﻓﺮﯾـﺎد ﻣﯽ زد ﺑﻪ دادم ﺑﺮﺳﯿﺪ ﺗﻮره ﺧﺮوس دو ﻣﻨﯽ ﻣﺮا دزدﯾﺪ.
ﺗﻮره ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺑﺎﺧﻮد ﻣﯽ ﮔﻔـﺖ اﯾـﻦ زن ﭼـﺮا دروغ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ اﯾﻦ ﺧﺮوس اﯾﻦ ﻣﻘﺪار ﮐﻪ اﯾﻦ ﭘﯿﺮه زن ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻧﯿﺴﺖ.
🔹از ﻗﻀﺎ روﺑـﺎﻫﯽ ﺳـﺮ رﺳـﯿﺪ و ﺑـﻪ ﺗـﻮره
ﮔﻔﺖ :
ﭼﺮا ﻣﺘﻔﮑﺮي ؟
ﺗﻮره ﻣﺎوﻗﻊ را ﺑﯿﺎن ﻧﻤﻮد .
روﺑﺎه ﮔﻔﺖ :
ﺧﺮوس را زﻣﯿﻦ را ﺑﮕﺬار ﺗﺎ ﻣﻦ آن را وزن ﻧﻤﺎﯾﻢ .
🔸ﭼﻮن ﺗﻮره ﺧﺮوس را زﻣﯿﻦ ﮔـﺬارد روﺑـﺎه آن را ﺑﺮداﺷﺖ و ﻓﺮار ﻧﻤﻮد و ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮه زن ﺑﮕﻮ ﭘﺎي ﻣﻦ اﯾﻦ ﺧﺮوس را ﺳﻪ ﻣﻦ ﺣﺴﺎب ﮐﻨﺪ .
ﻫﺎرون از ﻗﺼﻪ ﺑﻬﻠﻮل ﺧﻨﺪه ﺑﺴﯿﺎر ﻧﻤﻮد و او را آﻓﺮﯾﻦ ﮔﻔﺖ .
#نتیجه
اینکه به هرکسی اعتمادنکنیم
#داستانهای آموزنده
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️