eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
12.9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز شمار غدیر ◽️ 8 روز مانده به عید سعید غدیرخم ◽️پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله): بدانید که کسی با علی دشمنی نمی‌کند مگر شقی و با علی دوستی نمی‌کند مگر با تقوی 🌷منتظرتون هستیم... ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
◾انا لله و انا الیه راجعون روح بلند و ملکوتی استاد و نویسنده عزیز محمدحسین فرج‌نژاد و همسر و فرزندان ایشان به ملکوت اعلی پیوست. . ایشان از چهره‌های برجسته جبهه رسانه‌ای انقلاب بود که نقطه اتکای علمی و عملی برای افسران جوان جنگ نرم و مبارزی خستگی‌ناپذیر و بصیر در مصاف با جریان رسانه‌ای ضدمردم و ضدانقلاب به شمار مرفت. ◾انتشارات شهیدکاظمی درگذشت این استاد بزرگوار را به کشور، جبهه رسانه‌ای انقلاب اسلامی و همه دوستان و شاگردان ایشان تسلیت عرض می‌کند. . 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
ریحانه میان حرف هاجر می‌پرد: - راه مکه...؟ پدرم یاد داده. مسیر نورانی ستارگان را، راه مکه می‌گویند. - ‏بله دخترم. اکنون در مقصد آن مسیر نورانی نشسته ام... بعضی بر این باورند که خدای آسمان ها بر گاری خرمنی کاه می‌برده، کاه از گاری ریخته و در آسمان، انجم شده! - ‏یعنی اینها راست است؟ - ‏نه دخترم...! همه اینها مَثَل است. عقل آدمی ناقص است و در حد تصورات خودش چیزهایی به هم می‌بافد. ✂️ [برشی از کتاب سعی هشتم، داستان زندگی حضرت هاجر] . 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/s65040 📲 پیامک "سعی هشتم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @nashreshahidkazemi
. 💠 📌برش کتاب: امیرمحمد اژدری وقتی رفت جوانی بیست و پنج ساله بود، اما به گفته ی اطرافیانش که او را به خوبی می شناختند، بیش از دوبرابر سنش برای رفع محرومت از چهره ی شهر و کشورش تلاش کرد. او با وجود تمام کم کاری های مسئولان و کمبودها و نواقص، هیچ گاه از پای ننشست و تا حد امکان، تلاش خود را برای آبادی سرزمینش دریغ نکرد. این کتاب، گوشه ای از زندگی او را از نگاه خودش در قالب کلمات به تصویر کشیده است. 📚معرفی کتاب: داستانی از زندگی جهادگر آسمانی امیرمحمد اژدری 📗 ☘️به کوشش: 🍂 . 🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت من و کتاب https://b2n.ir/s48650 ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی https://b2n.ir/e41426 🌷منتظرتون هستیم... ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
رسالت ابراهیم این است که مردمان را از اوهام برهاند و نیاز آنها را به پرستش به سمت خدای یگانه رهنمون سازد. ✂️ [برشی از کتاب سعی هشتم، داستان زندگی حضرت هاجر] 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/s65040 📲 پیامک "سعی هشتم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @nashreshahidkazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز شمار غدیر ◽️ 6 روز مانده به عید سعید غدیرخم ◽️پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله): بدانید که کسی با علی دشمنی نمی‌کند مگر شقی و با علی دوستی نمی‌کند مگر با تقوی 🌷منتظرتون هستیم... ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
. بلندترین داستان به روایت برای یک جوان ایرانی . سخنان حذیفه برای مسلم خیلی شیرین بود و تبسمی زیبا بر لبانش خودنمایی می‌کرد. اما بی‌صبرانه منتظر بود ادامه ماجرا را بشنود: "اندکی بعد پیامبر بیدار شد. چشمانش را گشود و پیش از ما سلام کرد، همیشه همین‌طور بود. سپس رو به علی کرد و با تبسم فرمود: «سر مرا از دامن چه کسی گرفتی؟» علی گفت: «از دامن دحیه کلبی» پیامبر اندکی تأمل کرد و فرمود: «او جبرئیل بود! علی جان! وقتی وارد شدی چه گفتی و او چه پاسخ داد؟» علی گفت: «سلام کردم و او جواب داد: علیک السلام یا امیرالمؤمنین و رحمة اللّه و برکاته». رسول خدا فرمود: «یا علی! پیش از اینکه اهل زمین با این عنوان بر تو سلام کنند، فرشتگان خدا و ساکنان آسمان‌ها با عنوان امیرالمؤمنین بر تو سلام کردند. جبرئیل این کار را به امر خداوند انجام داد و پیش از ورود تو به من گفت که این دستور خداست! و خداوند از من خواسته است تا این مسئله را میان مردم بازگو کنم و به یاری او این کار را خواهم کرد.» . به کوشش موسسه خاکریز اندیشه قیمت پشت جلد ۱۲هزارتومان برای مجموعه های فرهنگی .🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: Manvaketab.ir 📲 پیامک "غدیر در مدائن" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @nashreshahidkazemi
هدایت شده از شهید کاظمی
روسفید درگاه الهی ۶۲ ساله شد ... به مناسبت دوم مرداد ماه، شصت و دومین سالروز ولادت سردار شهید حاج احمد کاظمی وعده ما: شنبه ۲ مرداد ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۰ گلستان شهدای اصفهان در جوار مزار مقدس شهید کانال اختصاصی شهید کاظمی @shahidkazemi_ir
. 🍃 📚 حاج ق.س درباره‌‌اش گفته بود: «هادی عارف است.» این رفتار و منش عارفانه به مرور در وجود هادی نمود پیدا کرده بود؛ مرحله به مرحله. هادی بعد از آشنایی با حاج ق.س، شروع کرد به تغییر. نوع برخوردی که با اطرافیان داشت، حرف‌ها و فکر‌هایش، همه عوض شده بود. اگر از من بپرسید، می‌گویم هادی در حاج ق.س حل شده بود! تا جایی که انگار یک وجود بودند و هادی به رنگ حاج ق.س درآمده بود؛ به رنگ حبیب... 🔹️  خاطرات از محافظان همراه شهید حاج ق.س در فرودگاه بغداد 🔹️ به قلم 🔹️ . .🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/w13318 📲 پیامک "به رنگ حبیب" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @nashreshahidkazemi
هاجر رو به ریحانه گفت: - خداوند هر ازگاه بندگانش را به مصیبتی گرفتار می‌سازد، بلکه با قلبی خاضع و چشمی گریان نزد او بازگردند... چون طفل گرسنه به سوی مادرش. ✂️ [برشی از کتاب سعی هشتم، داستان زندگی حضرت هاجر] 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/s65040 📲 پیامک "سعی هشتم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @nashreshahidkazemi
. . 📍 سال 94، در جریان آزادسازی حلب، عازم مناطق عملیاتی شد. داعش و عوامل تکفیری از گازهای شیمیایی استفاده کرده بودند و عده‌ای از مدافعان حرم به علت اسقرار طولانی، دچار عارضه‌ی شیمیایی شده بودند. شنیدم که دو، سه ماه غریبانه به سر برده‌اند. می‌گفتند اوضاع نیروها اسفناک بوده و لحظات سختی را سپری کرده‌اند. به دلیل شرایط ویژه‌ی منطقه، قادر به تهیه‌ی غذا و آب نبودند و دسترسی به امکانات بهداشتی نداشته‌اند... خیلی از رزمندگان شیمیایی شده بودند. یک روز ابلاغیه آمد «آن‌هایی که در آزادسازی حلب و حومه بوده‌اند، بروند تست بدهند تا از سلامت و یا درصد شیمیایی ریه آگاهی پیدا کنند و اگر لازم به درمان است، درمان را آغاز نمایند.» به وحید گفتم که جریان این است. گرفت به شوخی و خنده که سمت ما خبری نبود... . 📚 خاطرات شفاهی پاسدارشهید ، از محافظان همراه شهید سپهبد حاج ق.س در فرودگاه بغداد 🖌 به قلم: هاجر_پور_واجد 🔗 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/f48807 📲 پیامک "من محافظ حاج قاسمم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 https://eitaa.com/nashreshahidkazemi
. سعی کردیم روی نقشه مسیر یحیی را بزنیم. صدای یحیی باز تو بی‏سیم پیچید. داشت وصیت می‏کرد. ابراهیم با عصبانیت بی‏سیم را لای انگشتان دستش فشار می‏داد. - جواب فاطمه‏اش رو چی بدم؟ یکهو دیدم ابراهیم زد به دل خط! هرچه خواستم مانعش شوم، نشد. ابراهیم رفت؛ اما هیچ امیدی به برگشتش نداشتم. آتش دشمن بیشتر شده بود و فقط باران تیر و سوت خمپاره در آسمان ردوبدل می‏شد. چشمم سیاهی می‏رفت. هرجا سر می‏چرخاندم ردّ خون و بوی باروت بود. هوا کم‏کم داشت روشن می‏شد. همان‏طور نیم‏خیز پشت خرابه‏ها نماز صبحم را خواندم و کار را ادامه دادم. یک مرتبه در پهنای سرخ طلوع خورشید تصویر مردی قدخمیده هویدا شد! داشت سمت ما می‏آمد. دوربین گرفتم. ابراهیم را دیدم. داد زدم: - بچه‏ها بدویید ابراهیمه! . 📚 ؛ خاطرات شفاهی شهید مدافع حرم 🖌 به قلم: 🔗 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/f48807 📲 پیامک "لبخند ابراهیم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 https://eitaa.com/nashreshahidkazemi