eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔻ﺁﯾﺖ الله رحمه الله علیه: 🔸بنده خیال می‌کنم فضیلت بکاء بر سیدالشهدا علیه‌السلام بالاتر از نماز شب باشد؛ زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست، بلکه کالقلبی است، ولی حزن و اندوه و بکاء، عمل قلبی است، به‌حدی که بکاء و دمعه (اشک چشم) از علائم قبولی نماز وتر است. 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۶ https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💔 ابراهیم میگفت : مطمئن باش هرکس با امام حسین (علیه السلام) رفیق شود تغییر میکند. 📚 سلام بر ابراهیم؛جلد ۱ ‎‎‌‌‎https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔰شخصیت در خانواده زندگی اش ساده بود. کل وسایلش با یه ماشین جا به جا میشد. میگفت هزینه های اضافی زندگی رو برای فقرا هزینه کنیم تا برای آخرتمون هم چیزی بفرستیم. یکبار در بین راه جلوی یک ساندویچ فروشی ایستادیم.برای خودم و علی ساندویچ خریدم. ساندویچ هایمان را خوردیم و آماده ی رفتن بودیم که علی گفت: چند دقیقه صبر کن الان میام.... چند دقیقه بعد با ساندویچ دیگری از راه رسید. _علی آقا تعارف کردی ، سیر نشدی میگفتی بیشتر میخریدم.... _نه،اینو برای خانمم خریدم. به خودم قول دادم که هر وقت بیرون از خونه چیزی خوردم ، عین همون رو برای همسرم ببرم‌. این عهدیه که با خودم بستم. به ما هم توصیه داشت نسبت به همسرمون عطوفت داشته باشیم. 📙 مزد اخلاص اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 در بررسی اعمالم پیرزنی را دیدم که تنها زندگی می‌کرد. از من خواسته بودند که گاهی به او سر بزنم و از حالش با خبر شوم. من آن زن را به خوبی می شناختم ولی به خاطر این که او پر از احساسات منفی بود هیچ وقت به دیدن او نرفتم زیرا فکر می کردم نمی توانم اثر او را روی احساسم تحمل کنم. ولی فهمیدم این و موقعیت برای کمک به او از عالمی بالاتر ترتیب شده است... 📚 بازگشت. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نگران فردا 🔸 مرحوم دولابی: اگر غلامی پس از سالها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد که برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
18.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴تنها جایی در زمین که آسمان ندارد و مستقیم به عرش الهی وصل است بین الحرمین است روایت تجربه‌گرانی که را در عالم معنا دیدند. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔷 شهید آوینی: «سعی کردم خودم را از میان بردارم تا هر چه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده ام. 🔹البته آنچه انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است. همه هنرها این گونه اند. کسی هم که فیلم می سازد، تراوشات درونی خود او است، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خدا است که در آثارش جلوه گر می شود. 🔹حقیر چنین ادعایی ندارم، ولی سعیم بر این بوده است.» 🔸منبع: وصیت نامه خودنوشت شهید آوینی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 ◾️حسرت می‌خوردم که چــــــــــرا تـمــام کارهایم، حتی ساده‌ترین کارهای زندگی را با انجام نداده ام... 📚 کتاب شنود اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ سلام بر تو اى وعده الهى كه خدا آن را ضمانت كرده است از زیارت آل یاسین 🌸امام مهدى عليه السلام: من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم كمال الدّين ص331 🌸امام مهدى عليه السلام: براى تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد، كه فرج من فرج شما نيز هست أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم كمال الدین ص485 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
‌‌‌‌‌‌‌┄༻‌☘🌸☘༺‌‌‌┄ 🌮کلاس درس در منطقه ای بی بضاعت بود برای همین قبل از کلاس برای بچه ها صبحانه ساده می گرفت تا بچه ها درس را خوب متوجه شوند . 🍎ابراهیم با اینکه خوش خوراک بود اما بارها از غذای خودش می گذشت و به دیگران می بخشید. 🔘در جبهه هم سهمیه غذایش را به اسیران جنگی می دهد ، حتی در روزهای آخر و در محاصره کانال. ابراهیم همیشه مانند اهل بیت عمل می کرد. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═• (شوخی های آقا ابراهیم) ☀برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار می شد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه لگن می آوردند. با شستن دست های آنان مراسم با صرف ناهار تمام می شد. ▪️در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم ابراهیم هادی  و جواد دوستانی صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. 🍶شوخی های آنها هم در نوع خود جالب بود. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی که به سراغش می رفتند جواد بود. ابراهیم در گوش او که چیزی از این مراسم نمی دانست حرفی زد. جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی می گی؟! ☺ابراهیم هم آرام گفت: یواش بابا هیچی نگو! بعد به طرف منبر گشت. خیلی شدید و بدون صدا می خندید. گفتم: چی شده ابرام؟ زشته نخند! گفت: به جواد گفتم آفتابه رو که آوردن سرت رو قشنگ بشور رسمه. چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد. جواد بعد از شستن دست سرش را زیر آب گرفت و.. 💦جواد در حالی که آب از سر و رویش می چکید با تعجب به اطراف نگاه می کرد. گفتم:" چیکار می کنی جواد؟ مگه اینجا حمامه! بعد چفیه ام را دادم سرش را خشک کند! https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63