eitaa logo
نشر شهید هادی
19.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
✉ اگه عزیز برادرم به بنده عنایت نمی‌کردند، من بجای هیئت و مسجد و کارهای فرهنگی... خدا می دونه الان کجا بودم. قصه ی ما از ی لبخند شروع شد، من یک ماه بعد از شهادت سردار، داشتم توی پیج های مذهبی چرخ می‌زدم که چشمم به عکس ی جوون که لبخند عمیقی داشت افتاد. قلبم ریخت نمی‌دونم چم شد دربارش تحقیق کردم و شناختم یکم بیشتر شد. بعدش ی فیلم با آهنگ (من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم ....)نگاه کردم که با عکسهای شهید بود ... کلی گریه کردم و احساس کردم قلبم از حب ایشون لبریز شدھ. سلام بر ابراهیم رو خوندم و مجنون شهید هادیِ عزیز شدم الان دیگه "'ابراهیم‌هادے"' رفیق بامرامِ منه! ‌ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✉🌱 دنیای عجیبی شده بود... اصلا حال خوبی نداشتم... هر روز به بیهودگی می‌گذشت و من هر بار از خدام دور تر میشدم... شاید اگه منو کسی می‌شناخت باور نمیشد تا این حد عوض بشم! اطرافیانم، اتفاقات، فضای مجازی، جامعه... همه و همه باعث شده بود که من از خودم دور شم! دیگه خودمو نمیشناختم... یه مرده متحرک... نمی‌دونم چه جوری... یعنی هرچی فکر میکنم هم یادم نمیاد😅 شبیه یه معجزه. یه کتاب وارد زندگیم شد! سلام بر ابراهیم یه شب لبخند عکس روی جلد منو جذب کرد... برش داشتم و چند صفحه ای رو خوندم! کم کم عادتم شده بود هر شب قبل خواب چند تا داستان رو ازش بخونم و بخوابم حالم خیلی بهتر شده بود. ✨انگار اون اومده بود که فقط و فقط حال منو خوب کنه. یه شبایی به کارای عجیب داداش ابراهیم فکر میکردم. مگه میشه یه آدم انقدر خوب باشه؟! باورش سخته ولی اره میشه! اون هر آدمی نبود. شهید بود. کسی که خدا انتخابش کرده. مگه میشه انتخاب خدا بد باشه؟ مثل یه تلنگر وارد زندگیم شد و منو به خودم آورد... من دوباره خودمو شناختم و قبل اینکه خودمو بشناسم خدامو شناختم! 🌷خیلی خوبه یه رفیق شهید داشته باشی مثلا وقتی کارت گیره، مثل پارتی میمونه که بیاد بین تو و خدا واسطه شه و همه چی درست شه خیلی حس نابی هست که یه شبایی بشینی تا سحر براش درد و دل کنی و کلی باهاش بخندی و گریه کنی. خیلی خوبه که اون نگاهش حتی در قاب عکس، تو رو از انجام گناه باز داره و اون لبخندش بهت قوت قلب بده که محکم تو مسیر خدا قدم بردار و نگران هیچ کس و هیچ چیز نباش!☺️ داداش ابراهیم خیلی لطف ها در حق من کردند...