eitaa logo
نشر شهید هادی
18.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🌹: هر کس سه روز از گناه دوری کند خدا به او عنایت میکند و هر کس چهل روز از گناه دوری کند، گوش و چشم او باز خواهد شد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸♥️🌸 همه دوست دارند که به بروند اما کسی دوست ندارد بمیرد ‼️ بهشت رفتن ... می‌خواهد !  و  چه زیبـا تفسیر کردند جرأت را ...😍 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💌 🌹: هر کس سه روز از گناه دوری کند خدا به او عنایت میکند و هر کس چهل روز از گناه دوری کند، گوش و چشم او باز خواهد شد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
جلسه امتحان یا ؟! احمد به شدت مراقب نماز اول وقتش بود و وقتی اذان می‌شد همه کارهایش را تعطیل می‌کرد . آن هم چه نمازی، مثل ما نبود که برای رفع تکلیف نماز بخواند. طوری نماز می خواند که گویا اصلا توی این دنیا نبود! توی مدرسه قرار بود معلم از یکی از درس ها امتحان بگیرد. سر صف که آمدیم آقای ناظم گفت: بر خلاف معمول این امتحان در خارج از ساعت درس و بعد از کلاس سوم برگزار می‌گردد . چند دقیقه مانده بود به امتحان که صدای اذان از مسجد محل بلند شد . احمد آهسته حرکت کرد و رفت سمت نمازخانه . من هم پشت سرش رفتم که منصرفش کنم. گفتم: این معلم خیلی حساسه اگه دیر بیای راهت نمیده و ازت امتحان نمی‌گیره. اما گوش احمد بدهکار نبود. او رفت نماز خانه و من سر جلسه امتحان! بیست دقیقه می‌شد که سر جلسه بودیم اما نه از آقای معلم نه از احمدعلی خبری نبود. آقای ناظم هم مدام دانش آموزان را به سکوت دعوت می‌کرد تا معلم برگه سؤالات را بیاورد. مدام از داخل کلاس سرک می کشیدم و منتظر احمدعلی بودم. بالاخره معلم برگه به دست وارد کلاس شد و با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر، کلی وقت ما را تلف کرد تا این برگه ها آماده شود! تا معلم برگه را داد به دست یکی از دانش آموزان که پخش کند، احمدعلی در چارچوب در ظاهر شد. با اینکه معلم ما بعد از ورود خودش ، هیچ کسی را داخل کلاس راه نمی داد گفت: نیری برو بشین سر جات! من و احمد علی هر دو امتحان دادیم ، اما او نمازش را اول وقت خوانده بود و خدا امور دنیا را با او هماهنگ کرده بود ولی من نه... 📚کتاب عارفانه https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63