🔴 «خودسازى»
🔻بیشترین مطلبی که از احمد آقا میشنیدیم درباره #خودسازی بود. یکبار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچهها، کمی به فکر #اعمال خودمان باشیم. بعد گفت: یکی از بین ما #شهید خواهد شد. #خودسازی داشته باشیم تا #شهادت قسمت ما هم بشود.
🔸بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از #گناه پاک باشید. اگر سه روز #مراقبه و #محاسبه_اعمال را انجام دهید حتماً به شما عنایتی میشود.
🔺بچهها از احمد آقا سوال کردند: چه کنیم تا ما هم حسابی به #خدا نزدیک شویم. احمد آقا گفت: #چهل روز #گناه نکنید. مطمئن باشیدکه #گوش و #چشم شما باز خواهد شد. این سخن به همان #حدیث معروف اشاره دارد که میفرماید: «هر کس #چهل_روز اعمالش برای خدا #خالص باشد خداوند چشمههای حکمت را بر زبان او جاری خواهد کرد».
📙عارفانه. خاطرات شهيد احمد على نيرى. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست...
ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست...
🌱قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت...
که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست...
#اللهمعجللولیکالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
«دنیا آدم را آهسته آهسته
در کام خود فرو می برد؛
قدم اول را که برداشتی
تا آخر میروی باید مواظبِ
همان قدم اول باشی»
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"در قضیهی انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید...."‼️
#انتخابات
💢با قاتلان هم صنف خودشان کاری ندارند
🔹🔸حواستان بود که در وسط این همه اخبار مختلف، حکم اعدام قاتل داریوش مهرجویی صادر شد ولی هیچکدام از سلبریتی ها اعتراض نکردند؟
♦️اعتراض آنها فقط برای قاتلان شهید عجمیان و علی وردی و... بود، وگرنه با قاتلان هم صنف خودشان کاری ندارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️شهید آدامسفروش!
🔹شهید نعمتالله آچکزهی، نوجوان ۱۵ سالهای که در کرمان چشم به جهان گشوده بود و در کنار درس خواندن، سفره، توپ پلاستیکی و آدامس میفروخت.
🔹با وجود سنّ کمش، خانوادهاش ضمن نشان دادن باقیمانده آدامسهای فروخته نشدهاش به تیم مستندساز خبر فوری، از علاقهاش به خواندن اشعاری در طلب شهادت بسیار میگفتند. علاقه ویژهای نیز به سرود «سلام فرمانده» داشت و مدام آن را تکرار میکرد.
🔹چفیه متبرک به مزار حاج قاسم و پرچم ایران را به خانه آورده بود و خیلی به آن احترام میگذاشت. شاید تعجب کنید که یک خانواده افغانستانی، اهل سنت و از قوم پشتون (همقومیت با طالبان) چرا باید این اعتقادات را داشته باشد؟ پاسخ را از زبان دایی شهید بشنوید.
📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
حاج جعفر جنگروی در باشگاه کشتی با ابراهیم آشنا شد و مسیر زندگی او کاملا تغییر کرد.
او یک جوان انقلابی شد...
در غائله کردستان همراه با دوستانش به اسارت جدایی طلبان در آمد. دوستان او را اعدام کردند اما جعفر را نگه داشتند، او بعدها موفق به فرار شد.
حاج جعفر در زمان شروع جنگ فرمانده سپاه خرمشهر بود و شهید جهان آرا جانشین او بود.
سردار شهید حاج جعفر جنگروی در عملیات والفجر۸ در حالیکه جانشین لشکر سید شهدا بود به شهادت رسید.
🌷سالروز شهادت
📙 برگرفته از کتاب بی قرار. خاطرات شهید حاج جعفر جنگروی. اثر گروه شهید هادی.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
دو سال بود که همسایه دفتر انتشارات شهید هادی بودیم.
دفتر در طبقه همکف ساختمان، و ما در طبقه اول بودیم.
شهید هادی را با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم شناختم. نوروز سال ۹۷ و یک سال بعد از ازدواج، با همسرم به سفر راهیان نور رفتیم.
در منطقه فکه از خدا خواستم فرزندی به من عطا کند که انشالله شبیه ابراهیم هادی باشد.
خدا را شکر در همان سال پسرم به دنیا آمد.
✅ اما یکی از شبها همسرم در محل کار مانده بود، آن شب احساس کردم سر و صداهایی از راه پله می آید!
خیلی ترسیده بودم. در ورودی را از داخل قفل کردم و خواستم بخوابم، اما هنوز این رفت و آمدهای مشکوک ادامه داشت. میترسیدم اما بالاخره خوابم برد.
یکباره احساس کردم در می زنند! در را باز کردم. جوانی در راه پله ایستاده بود و سرش را به سمت پایین گرفته بود. نیم رخ صورتش را می دیدم. بدون اینکه من حرفی بزنم گفت: همشیره، نگران نباشی، ما مراقب شما هستیم.
باتعجب پرسیدم شما ابراهیمهادی هستی؟
گفت: نه ابراهیم رفته به کسی سر بزند و برمیگردد. من جعفر از رفقای آقای ابراهیم هستم. تا این را گفت از خواب پریدم.
صبح روز بعد همسرم برگشت. بلافاصله گفتم: برو پایین و از بچههای دفتر سوال کن در میان رفقای ابراهیم کسی به نام جعفر داریم؟!
همسرم رفت و با کتاب بی قرار برگشت.
تصویر روی جلد را نشانم داد. هنوز چیزی نگفته بود که گفتم خودش بود. همین آقا را دیشب در خواب دیدم که به من گفت نگران نباش، ما مراقب شما هستیم...
📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور در این شرایط، مردم را برای مشارکت در #انتخابات دعوت کنیم؟
این ۸دقیقه را
هم بارها ببینید
هم ذخیره کنید
هم حفظ کنید
📞 از هـادی بہ همۂ خواهـران ...
حجابتـان را
مثل حجـاب حضرت زهرا (س)
رعایت ڪنید
نہ مثل حجاب هـای امروز
چون این حجـاب هـا
بوی حضرت زهـرا (س) نمیدهد.
#شهیدهـادےذوالفقاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_عالی
تنظیم زندگی با #امام_زمان عج چگونه ممکن است.
💌 کــلامشهـــید
بنا نیست ما تکلیفمان را فقط در یکجا انجام دهیم؛ تکلیف برای من، نه زمین میشناسد نه زمان...
🌷سالروز شهادت
❣🍃 شهید محمد حسین یوسف اللهی
#کــلامشهـــید
🛑 به برگه های شناسنامهی #حاج_قاسم نگاه کن
🔸 برای اینکه مکتب شهید سلیمانی را بشناسید؛ باید به برگههای شناسنامهی او نگاه کنید. در شناسنامهی حاج قاسم جای خالی برای مُهر زدن نبود؛ او اصرار به شرکت در همهی #انتخاباتها را داشت.
👆از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت.
می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد.
نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند.
صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند.
وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است!!
ازش پرسیدم چه شده:
گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی(عج)
یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده!؟»
بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود.
باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت.
من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.
💐شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. موقع شهادت همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عج مشرف شده است.
📚برگرفته از کتاب وصال. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
امسال هم مثل سال های قبل صدها مراسم و یادواره برای شهید هادی در سراسر کشور برگزار شد، اما امسال یک تفاوت با سالهای قبل دارد.
چندین مراسم برای شهید هادی در مناطق مختلف کشور ترکیه برگزار شده و یکی از اعضای خانواده این شهید نیز برای این منظور به کشور ترکیه دعوت شده.
استقبال از خاطرات ابراهیم، در استانبول ترکیه به شدت زیاد است و چندین بار کتاب خاطرات او تجدید چاپ شده.
📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#نذرفرهنگی
یکی از بهترین مکان ها برای کتاب های نذر فرهنگی، یادمان کانال کمیل است.
برخی از گروه های دانش آموزی و دانشجویی که از مناطق محروم به این کانال مراجعه می کنند، قدرت خرید کتاب را ندارند و بسیار مشتاق تهیه کتاب های مجموعه هستند.
لذا به برخی از این دوستان کتاب را به صورت وقف در گردش تحویل می دهیم تا پس از مطالعه در اختیار دیگران قرار دهند.
از دوستانی که هر ماه در برنامه نذر فرهنگی مشارکت می کنند کمال تشکر را داریم.
شماره کارت بانک رسالت
۵۰۴۱۷۲۱۰۶۷۳۸۷۵۶۴
✍️خیمه امام زمان ارواحنافداه
✅ عالم منتظر است یک بار دیگر روی حضرت علی علیهالسلام را ببیند.
✅@Aminikhaah
🔸همیشه روی لبش لبخند بود، نه از این بابت که هیچ مشکلی نداشت، اما هادی مصداق همان حدیثی بود که میفرمایند: مومن شادیهایش در چهره است و حزن و اندوهاش در درونش میباشد.
🔹همهی رفقای ما او را به همین خصلت میشناختند، اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته بود، چهرهای بود که با لبخند آراسته شده بود، از طرفی هم بذلهگو و اهل شوخی و خنده بود، رفاقت با او هیچکس را خسته نمیکرد، در این شوخیها دقت میکرد که هیچ گناهی از او سر نزند.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 🌷
💠عدالت شهید ابراهیم هادی💠
🟡هیچ وقت در کارهایش از #عدالت و حرف حق دور نمی شد.
مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه های ما دعوا افتاده بود و دندان یک نفر را شکست.
🟠 همسایه ما هم شکایت کرد؛شاکی رضایت نمی داد. متهم به من گفت: برو ابراهیم رو بگو بیاد. من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم.
⚪️هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم.
ابراهیم خیلی جدی گفت: نه خیر رضایت نده!این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا به پا کنه !
🔴متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده؛باید کمی ادب می شد.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
السلام علیک یا اولیاء الله
شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت. خودش (در حوزه ی نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید.
محمدهادی ذوالفقاری علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت. ودر خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
راوی :حاج باقر شیرازی
پ ن :
رفیق؛
شهدا دست یافتنی ترین الگو هستن
پس از این موقعیت و فرصت استفاده کن
رفیق شهید ، شهیدت میکنه ..
الان شهدا رفتن جاشونم خوبه دارن منو تورو صدا میزنن
ولی ما غرق دنیا و گناه شدیم ؛
بیا دل بِکَنیم ! به خدا اگه بهشون دل بدی پَرِت رو باز میکنن
اون موقع میوفتی توی مسیر اهدنا صراط المستقیم ؛ اون موقع تو هم میشی شهید
و اون موقع میشی مصداق کلام حاج قاسم که فرمودن:
تاکسی شهید نبود شهید نمیشود
شهید باش ..❤️✌️
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
📙 پسرک فلافل فروش
🔶شهید محمد هادی ذوالفقاری
توی کوچه درس می خواند. به هادی گفتم: چرا اینجا درس میخوانی؟ تو حق به گردن این پایگاه داری، همهی در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مُزد گچکاری کردی. همهی تزئینات اینجا کار شماست. خب بمون توی پایگاه بسیج و درس بخوان. تو که کار خلافی انجام نمیدی.
هادی گفت: من این درس رو برای خودم میخوانم. درست نیست از نوری که هزینهاش را بیتالمال پرداخت میکند استفاده کنم.
از طرفی چون میدانم این لامپها تا صبح روشن است اینجا میمانم.
اما بیشترین احتیاط او دربارهی غذا بود. هر غذایی رو نمیخورد. البته دستور دین نیز همین است. برخی از بزرگان به غذایی که تهیه میشد خیلی دقت میکردند.
در تهران وقتی غذا تهیه میکردیم میگفت: از کجا آمده؟ چه کسی پخته؟
وقتی میگفتیم پخت مادر است خوشحال میشد، اما غذاهای دیگر را خیلی تمایل به خوردنش نداشت.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63