eitaa logo
نسیم
24 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
288 فایل
 (۵) امام على علیه السلام : فاقِدُ البَصَرِ فاسِدُ النَّظَرِ . آن كه فاقد بینش است، رأیش بى ارزش است. میزان الحکمه، جلد اول
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20. جزء بیستم در یک نگاه.mp3
20.13M
🌼هر جزء قرآن در یک نگاه🌼🍃 🔹جزء بیستم: سوره نمل، آیه 56 تا آخر، سوره قصص و سوره عنکبوت تا آیه 46 🎙
💢↶ شرح دعای روز بیستم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَلّلهُمَّ افْتَحْ لی فیهِ اَبوابَ الجِنان】 خدایا درهای بهشت را بر روی من بگشای منظور این است که خداوند ما را از گناهانی که در عمر خویش انجام داده‌ایم پاک سازد و حسنات و کارهای نیک ما را افزون سازد چرا که تا انسان گنهکار باشد و از خیرات و حسنات به دور باشد بهشت بر او حرام خواهد بود و تنها هنگامی درهای بهشت روی او گشودہ می‌شود که هیچ گناهی بر او نباشد و اینکه می‌گوئیم درهای بهشت را بر روی ما بگشای به این خاطر است که خداوند بما عنایت فرماید تا طوری در دنیا زندگی کنیم که بتوانیم در آخرت از هر دری که خواستیم وارد بهشت شویم 【وَاغْلِقْ عَنّی فیهِ اَبوابَ النّیران】 خداوند در قرآن کریم فرموده‌اند: 《اَلَم یَعلَمُوا انَّهُ مَن یُحادِ اللہ وَ رَسولاً فَاِن لَهُ نار جَهَنّم خالِداً فیها》 آیا نمی‌دانند که هر کس با خداوند و رسولش دشمنی نماید آتش جهنم برای اوست که در آن جاودان خواهد ماند ↲سورہ توبه، آیه ۶۴ با توجه به این آیه شریفه درمی‌یابیم ما در این روز با این دعا از خداوند می‌خواهیم ما را جزء کسانی قرار دهد که از دستورات ذات اقدسش و رسول گرامیش پیروی کنیم چرا که پیروی از خداوند و رسولش برابر با رستگاری در دنیا و آخرت و دوری از آتش دوزخ است 【وَ وَفِّقنی فیهِ لِتِلاوة القُرآن یا مُنَزِّلَ السَکینَةِ فِی قُلُوبِ المؤمِنین】 و مرا در این روز توفیق تلاوت قرآن عطا فرما ای فرود آورندہ وقار و سکینه بر دل‌های اهل ایمان ⬅️ پیامبر اکرم ﷺ توصیه‌هائی در مورد تلاوت قرآن دارند و فرموده‌اند: 《نُوروا بُیوتَکُم بِتِلاوة القُرآن اولاَ تَتَّخِذوها قُبوراً کَما فَعَلتَ الیَهودَ وَالنَّصاری، صَلُّوا فِی لکنائس وَالبَیع وَ عَطِّلوُا بُیُوتَهُم فَاِنَّ البَیت اِذا کَثِر فیهِ تِلاوَة القُرآن کَثِرَ خَیرَہُ وَانسَعُ اَهلَه وَ اَضاءَ لِاَهلِ السَّماءِ کَما تَصنئی نُجُوم السَّماء لِاَهلِ الدُّنیا》 خانه‌های خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آنها را گورستان نکنید چنانچه یهود و نصارا کردند در کلیساها و عبادت گاههای خود نماز کنند ولی خانه‌های خویش را معطل گذارده‌اند و در آنها عبادتی انجام ندهند ↲اصول کافی، جلد ۴ زیرا که هرگاہ در خانه بسیار تلاوت قرآن شود ↫ خیر و برکتش زیاد شود ↫ و اهل آن به وسعت رسند ↫ و آن خانه برای اهل آسمان درخشندگی دارد چنانچه ستارگان آسمان برای اهل زمین می‌درخشند و ما نیز می‌دانیم که هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماہ مبارک رمضان است ⬅️ چنانچه امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 《لِکُلِّ شَیءِِ رَبیع وَ رَبیع القُرآن شَهرُ رَمضان》 هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ما ماہ مبارک رمضان است پس با این حال ما نیز از خداوند در این روز می‌خواهیم که به ما توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم کلام نورانیش را تلاوت کردہ و به آن جامه عمل بپوشانیم
1- در فرهنگ قرآنی، خواستگاری پدر دختر از داماد، اشکالی ندارد. (قصص: 27) 2- خداوند به کسانی که در برابر بدرفتاری،بردباری کرده و برای خدا انفاق می کنند؛ دو بار پاداش می دهد. (قصص: 54) 3- تا زمانی که ظلم و ستم نکنید خدا شهرهایتان را برای عذاب ویران نمی کند. (قصص: 59) 4- با نعمت هایی که خدا به شما داده، آخرت را بسازید و از دنیا برای گذران زندگی استفاده کنید. (قصص: 77) 5- خدا را صدا بزنید که خواسته ی هر درمانده ای را برآورده کرده و گرفتاری و ناخوشی را برطرف می سازد. (نمل: 62) 6- گمان نکنید که چون گفتین اسلام آوردید، به حال خود رها شده و امتحان پس نمی دهید. (عنکبوت: 2) 7- احسان به والدین، مطلق و همیشگی است. امّا اطاعت از آنها تا جایی است که نافرمانی خدا را نخواهند. (عنکبوت: 8) 8- حال کسانی که غیر خدا را به دوستی گرفته اند، مانند خانه عنکبوت سست و بی اساس است. (عنکبوت: 41) 9- خواندن نماز با آدابش، غفلت زدایی کرده و یقیناً شمارا از  کارهای زشت و ناپسند باز می دارد. (عنکبوت: 45)
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنم. 🎞🎞🎞🎞🎞 سامری در فیسبوک قسمت_اول به نام خدا همانا آینده زمین از آن صالحان است و این وعدهٔ خداوند است و وعدهٔ خدا، تخلف ناپذیر است، هر چند که ایادی شیطان دست به دست هم دهند تا ملت ها را از رسیدن به کمال که همان قرب خداوند است باز دارند، اما عاقبت، زمین از آن صالحان است و بقیه الله خیرلکم ان کنتم مومنین... چشمان مرد جوان خیره به بخاری که از پوست سیب زمینی به هوا برمی خواست، بود. مادر با دو دیدهٔ نگران رد نگاه او را دنبال می کرد. مرد جوان به طرف بشقاب دست برد و سیب زمینی داغ را داخل دستش گرفت، مادر نفس راحتی کشید و می خواست لبخند بزند که با حرکت پسرش، لبخند روی لبهایش خشکید پسر با تمام توانی که داشت، سیب داغ را به دیوار روبه رویش زد، تکه های ریز سیب مانند ترکش های نارنجک به اطراف پاشید، پسر از جا بلند شد و همانطور کیف کنار دیوار رنگ و رو رفته را برمی داشت گفت: من دیگه پام را توی این خونه نمیذارم، مُردم از بس که پول های نداشته ام را بین هویر و زبیر بصره خرج کردم، اینهمه راه را میرم و میام که سیب زمینی آب پز بزاری جلوم؟ خوب اینو تو نجف جلو همون دانشگاه خراب شده هم میدن و بعد بدون اینکه نگاهی به چهرهٔ اشک آلود مادر بینوایش بکند،در اتاق را باز کرد و ادامه داد: فقط یاد گرفتین فرت فرت بچه بیارین، خوب رفاهشون هم فراهم کنین، چقدر دلمون به آرزوی همه چیز باشه؟! اینم شده روزگار ما...یه کشور درپیت با یه خانواده درپیت تر....ای خدااااا کی میشه ما هم اون بالا بالاها بگردیم؟! مادر که همیشه از زبان تیز و بلندپروازی پسرش هراس داشت، آه کوتاهی کشید و از جا بلند شد، به طرف طاقچه رفت و می خواست آخرین دینارهای باقی مانده برایش را به پسرش بدهد، وسایل روی طاقچه را جابه جا کرد، اما اثری از دینارها نبود و اگر هم پول را می یافت فایده ای نداشت، چون پسر،همچون همیشه بی خداحافظی رفته بود، رفتنی که شاید دیگر برگشتی نداشت، البته آنطور که پسرش میگفت.. جوان همانطور که در عالم خود غرق بود انگار با خودش هم دعوا داشت، زیر لب می گفت: بفرما آقای همبوشی، دانشجوی مهندسی شهرسازی، اینهم اوضاعی ست که تقدیر برایت رقم زده، اما تو باید تقدیر را به سمتی بکشانی که دوست داری،بله...من بایددددد فکر اساسی کنم، باید کاری کنم که همه به من و اوضاع زندگیم حسادت کنن، دیگه بسه اینهمه فقر و فلاکت و بدبختی، باید به هر طریقی شده پول و پله بدست بیارم، که آدم بی پول توی این دوره، همون بمیره بهتره... پسر آنقدر با خودش حرف زد و نقشه کشید که نفهمید کی رسید به سر جاده، چندین روز بی دلیل از دانشگاه غیبت کرده بود باید خودش را به نجف میرساند و دلیلی برای غیبتش راست و ریست می کرد، ترم آخر دانشگاهش بود، حالا که داشت فارغ التحصیل میشد باید فکری اساسی می کرد، یه فکر خوب، یه کار نون و آب دار که ره صد ساله را یک شبه بپیماید، شاید این کار سخت به نظر بیاد، اما شدنی هست، به شرطی آدم مغزش را به کار بگیره و بفهمه چکار باید کنه... جوان این حرف را زد و با یک حرکت پرید بالای ماشین باری کوچکی که جلویش ترمز کرده بود. ادامه دارد.. براساس واقعیت 📝ط_حسینی 🎞🎞🎞🎞🎞
🔴 ١١۰۰ ختم قرآن به نیت امیرالمؤمنین میخوایم تو ایام‌شهادت امیرالمؤمنین و شب‌های قدر ١١٠٠تا ختم قرآن به نیت حضرت انجام بدیم. با خوندن تک آیه تک آیه. تا الان با همین یک آیه یک آیه ١٧٣١ ختم انجام شده باید تو این چندروز برسونیمش به ٢٨٣٠ ختم هرچند دقیقه روی لینک کلیک کنید ختم قرآن جدید شروع میشه شرکت کنید تو ختم‌های بیشتری شریک میشید. بسم‌الله 👇 https://leageketab.ir/khatme-quran پیام رو برای دوستانتون بفرستید در رسیدن به هزاروصد ختم یاری بدن جهت‌اطلاع از ختم‌های روزانه عضوکانال‌شید👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
به نسخه نیست نیازی، طبیب را ببرید برای مرگ علی دست بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید اگر بناست تسلی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم، غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید ایام شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد🖤🖤🖤🖤🖤
بعد از افطار به آقا گفتم: دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک فقط لبخندی زد این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم سحر برخاست آبی نوشید گفتم: دیدید سحری چیزی نبود افطار هم چیزی نداریم باز آقا لبخندی زد بعد از نماز صبح هم گفتم بعد از نماز ظهر هم گفتم تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم اذان مغرب را گفتند آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود: امشب افطارى نداریم؟ گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم نداریم، نیست! آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟! خندیدم و گفتم: صد البته که هست رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند طبقه پائین پسرعموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا همه آمدند سلام و تحیت و نشستند آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست، رفتم و آوردم آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند در همین هنگام باز صدای در آمد به آقا یوسف همان پسرعموی آقا گفتم برو در را باز کن این دفعه حتماً از مشهدند الحمدلله آب در لوله‌ها هست فراوان مرحوم نواب چیزی نگفت یوسف رفت در را باز کرد وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است گفتم: اینها چیه؟! گفت: همسایه بغلی بود ظاهراً امشب افطاری داشته‌اند و به علتی مهمانی آنان به هم خورده است آقا نگاهى به من کرد خندید و رفت من شرمنده و شرمسار غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم ميل کردند و رفتند ‼️آقا به من فرمود: یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تأخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟! وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها همین است نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صدایشان وقتِ نداشتن، داد می‌زنند وقتِ داشتن، بخل و غفلت دارند. 🔶 همسر شهید نواب صفوی https://eitaa.com/kamalibasirat
‍ برایِ حالِ خوب هم دعا کنیم حالِ خوب یک سری ها در گرو بردنِ اسمشان به وقت الغوث گفتن ماست برای آرزوهایِ نرسیده یِ هم دعا کنیم لمس کردنی میشود بعید ترین آرزویشان اگر موقع چشم بستن و از ته دل صدا زدن اسمِ بلند مرتبه اش اسمش را زیر لب زمزمه کنیم برایِ قرارِ دلهایِ بی قرار هم دعا کنیم آرامش میشود سهم دلهایشان اگر دانه تسبیح چرخاندنی آرامش طلب کنیم برای تشویش هایشان برایِ بدی هایِ تمام نشده یِ هم دعا کنیم موقع باز شدن لبهایمان به خواندنِ حروفِ العفو بخشیدگیشان حتمیست در حق هم دعا کنیم دعا از زبانِ دیگری که باشد دستِ رد به سینه اش نمیخورد خوبان خدا در این شبهای قدر خادمان خود را از دعای خیرتون فراموش نفرمائید. یاعلی مدد🤲🤲😭🌺