#شعر_پایداری
#برای_مسلمانان_فلسطین
خدا پروانهها را از قفس آزاد خواهد کرد
خودش جغرافیای عشق را آباد خواهد کرد
و بَرمیچیند از شبهای زخمی، جیغ جغدان را
به صبحی سرزده، گنجشکها را شاد خواهد کرد
به لطف سنگها با مشت نوزادان در قنداق
ستون کاخها را سست و بیبنیاد خواهد کرد
و با هر جوی خون از گونههای خیس مادرها
جهان را خانۀ دلهای طوفانزاد خواهد کرد
زمین یک روز راحت میشود از بغض دیرینش
که دستی سینهها را خالی از فریاد خواهد کرد
که دست انتقام از آستینی سبز خواهد شد
به شور ذوالفقاری، جنگ با بیداد خواهد کرد
کبوترها خبر میآورند از مسجدالاقصی
که ما را قدس، این قدس صبور آزاد خواهد کرد
#شعر_پایداری
#بیداری_اسلامی
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
شب چنان چیره گشته بر عالم
که فراموش گشته روز خوش
ننگ بر بچههای حرمله و
مرگ بر این رژیم کودک کش
آخرین روزهای صهیون است
دلمان گرم ِ قول مردانه
روزشان را سیاه گرداند
این شفاخانهی عزاخانه
فتنهها داده باز هم تغییر
جای مظلوم و جای ظالم را
گریه کن، گریه، گریه، ای دنیا!
جای خالی حاج قاسم را
وای بر این سکوت حوصله بَر
چیست فرق خواص با بقیه
پسر فاطمه دلش خون از
علمای همیشه در تقیه
کاشکی مدعی دینداری
نکند سجده در عمل بُت را
کاش میکرد روضه خوان بیدار
هیئتیهای بی تفاوت را
ظلم، محکوم بر فنا باشد
دیر یا زود میشوند ذلیل
ای زمانه به ما بدهکاری
یک جهانِ بدون اسرائیل
#امام_زمان_عج_مناجات
#برای_مسلمانان_فلسطین
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است
حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است
چند روز است که قوتِ همهی ما آه است
دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است
گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ
آهِ مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ
کودکی بر اثر ترس، تنش میلرزد
چشمهایش شده خیره، بدنش میلرزد
مادری روی زمین در بغلش فرزندیست
آخرین بار به زحمت به لبش لبخندیست
کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند
آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند
صاحب العصری و این عصر، دلت را خون کرد
غزهی سوخته در حصر، دلت را خون کرد
شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟!
تو اراده بنما تا که ورق برگردد
ای که ویرانگر هر ظلم و فسادی هستی
تو یداللهی و مافوق ایادی هستی
چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم!
گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم
عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است
بر مُریدان ابالفضل، شهادت فخر است
بکش از قبضهی خود تیغ دو سر را بیرون
قطع کن ریشهی تاریک یهود و صهیون
آخرین ناجی و مونس! به رقیه برگرد
پسر حضرت نرجس! به رقیه برگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برای_مسلمانان_فلسطین
🎥 میگوید: این بچهها در کنار جاده در #غزه پیدا شدند؛ در میان اجساد و اعضای بدنهای جدا شده نشسته بودند؛ در حالت شوک، نه گریه میکردند و نه صحبت میکردند.
فرجام تو ای غزه! پس از غم، شادیست
ویران شدی امّا ثمرت آبادیست
با خون شهید مینویسم به تنت
والله بهای صبر تو آزادیست
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
مسلمان سوخت از این داغ سنگین، نامسلمان هم
مگر جور و جنایت میکند اینگونه انسان هم؟!
دوباره شمر راهِ آب را بر خیمهها بسته ست
نمیبارد چرا بر غنچههای تشنه، باران هم؟!
ببین کودککشیها را در این میدان و باور کن
که هرگز دین ندارند این یزیدیها و وجدان هم
بگو دلگرم باشد آنکه میلرزد دلش گاهی
سیاست همچنان در اختیار ماست، میدان هم
بگو این روزها ناگاه چون طوفان الاقصی
پریشان میکنیم این جمع شیطان را پشیمان هم
شکوفه میدهد همپای باغات فلسطینی
دوباره باغ زیتون در بلندیهای جولان هم
رهایی تو را ای قدس بی تاباند و میخواهند
بیایند و برایت جان دهند از نو شهیدان هم
تو تنها نیستی ای قلب مجروح زمین! با تو...
دلش خون است جمهوری اسلامی ایران هم
صبوری کن بهارانی که میگفتند در راه است
به زودی میرود از کوچهباغت این زمستان هم
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
چرا از حرفهایت گریهبغضی بیصدا مانده؟
چرا لبخندهایت گوشهٔ ویرانه جا مانده؟
چرا خاکی شده آبی اقیانوس دامانت؟
چرا گلدکمهٔ پیراهنت در باد وا مانده؟
عروسکهای زخمی را در آغوشت نمیگیری؟
نمیپرسی که شال و گیرهٔ مویت کجا مانده؟
دلت در بازی پروانهها و رقص ماهیها...
نگاه روشنت در سرزمین قصهها مانده
بمیرم خاطراتِ پرپرت را ای گل سرخم
که در هر گوشهای گلبرگ خونرنگی رها مانده
کنار خشکی لبهای خاموش تو میفهمم
چرا تاریخ انسان، قرنها در کربلا مانده
ندارد مرهمی این زخمهای تازهٔ مکشوف
ندارد دارویی این دردهای بیدوا مانده
شهادتنامه میخوانم برایت جای لالایی
تن تو روی دستم مثل رازی برملا مانده
اگرچه دست یاری نیست در خونبازی دنیا
امیدت را نبازی دخترم! دست دعا مانده...
چه باکی هست از دیوار تحریم و اسارتها؟
برای ما هزاران پنجره رو به خدا مانده