eitaa logo
نسیم معرفت
128 دنبال‌کننده
11هزار عکس
9هزار ویدیو
115 فایل
تحلیل اتفاقات و حوادث روز کشور، ذکر ایام،احادیث ائمه هُدی علیهم السلام،اعمال مذهبی،مناسبتی،ادعیه و زیارات معروفه،ختم قرآن،فراز تلاوت های مجلسی قراء مصری و ایرانی،اعلانات مذهبی و نجومی، مداحی، روضه، مولودی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
ما پیروان راه و ولایتیم ما تشنگان باده ی ناب شهادتیم ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم ما پشت منکران علی را شکسته ایم ما را خدا به عشق علی آفریده است ما را فدای راه ولـی آفریده است لعنت بر آنکه حب علی را فروخته رحمت بر آنکه در ره این عشق سوخته لعنت به منکران و ولای او له می شوند روز جـزا زیر پای او ما افتخارمان به غلامیِ حیدر است این هدیه ای ز حضرت زهرایِ اطهر است با منکران شیر خدا نیست کارمان با دشمنان آل عبا نیست کارمان ما کارمان گدایی زهرا و حیدر است این کار از عبادت هر لحظه برتر است : هوای شهر من آلوده‌ی غبار‌ غم است مرا ببر به نفس بکشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
4.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبوب مردم شود هرکس حسادت را کنار بگذارد !
742.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆بگو چه خبر ؟... اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و يا بابَ نِجاةِ الْأمّة... سلام‌آقاجانم گرحرم قسمت ما نیست سلام ما را بر محضـــرجانــان برسانید فقط...
چشمِ ما عمریست ای آقا بر این در مانده است مثل رؤیا فکرِ دیدار تو در سر مانده است نیست جز یاریِ تو، منظورِ ما از دیدنت آرزوی یاری اَت بر قلب نوکر مانده است با تحیُّر گاه گاهی چهره‌ها را بنگرم چشمها خیره به هر روی منور مانده است در پیِ رخسار تو، سرها پریشان خاطرند از جدائیهای تو، دلها مکدّر مانده است کاش روزی شیعه ی دلخواهتان باشیم ما رتبه یایمانمان از درکِ تو درمانده است کسبِ ما در نزد تو چون پینه دوزی هم نشد وعده ی دیدار ما تا کِی مقدر مانده است این چه سودائی ست با خود کرده ام در عاشقی از تو گویم لیک، فکرم جای دیگر مانده است عده ای رفتند تا مقتل ز هیئتهای تو چشم مامبهوت بر محراب و منبر مانده است راهِ مرا نزدیک کرده با شما از میانبُر آمدم، یک دَم به لشگر مانده است وعده ی ما شد ستونِ آخرِ راهِ اربعین تا کربلا یک دیده ی تر مانده است : بیش از هزارسال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت  بیا... سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بی تو چقدر غصه به عالم اضافه شد باران گرفت و بر دل من غم اضافه شد بالا گرفت دردم و بر زخم انتظار با دست مهربان تو مرهم اضافه شد میخواستم به یاد تو باشم شبانه روز اما بر اضطرارِ دلم کم اضافه شد لعنت به نفْس ِشعله وری که تمام عمر هم بست دست و بال مرا، هم اضافه شد اصلا برای گریه ی بر داغ دیدنت بر چشم ِ کعبه، چشمه ی زمزم اضافه شد با دست کردگار به خیلِ زنان اگر یک زن به نام ِ حضرت مریم اضافه شد تنها بهانه بود که عیسی بیاورد اینگونه در سپاه تو آدم اضافه شد ذکر «بنفسي أنت» به روی لبم نشست در قلب من هوای تو هردم اضافه شد این هفته هم به جمعه رسید و نیامدی بر غیبتت دوباره گمانم اضافه شد : سحرِ جمعه ، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
💚 دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف دستِ خودم که نیست دلربا شده دل، شب به شب، برای تو تنگ است
روزه ی من را در این دنیا تلافی میکند یا همین امروز یا فردا تلافی میکند پیش او بار گنه می آورم گم میشود جرم من را میکند حاشا تلافی میکند دست خالی مرا دید آبرویم را نبرد او کریم است و کم من را تلافی میکند هرکسی یک جور خالی کرده دورم را ولی او که می بیند شدم تنها تلافی میکند بس که میبخشد مرا دارم بدعادت میشوم هرچه بد تا میکنم مولا تلافی میکند گرچه من مهمانیش را سالها برهم زدم می نشاند بنده را بالا تلافی میکند سختیِ شب زنده داری را دیده ولی اجر و مزدش را با ما تلافی میکند در پشت در بسته بمانی بهتر است چون به هر شکلی شده تلافی می کند نوکرش را می‌رساند کرببلا تشنگی های مرا آقا تلافی میکند اکبرش را در عبایش چید و با اشکش نوشت آبروی رفته را سقا تلافی میکند ای خوردم زمین، بار مصیبات تو را التماس تلافی میکند : مارا کسی نخواست فدای سرت نخواست تا با توییم منت همدم نمیکشیم... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
روزه ی من را در این دنیا تلافی میکند یا همین امروز یا فردا تلافی میکند پیش او بار گنه می آورم گم میشود جرم من را میکند حاشا تلافی میکند دست خالی مرا دید آبرویم را نبرد او کریم است و کم من را تلافی میکند هرکسی یک جور خالی کرده دورم را ولی او که می بیند شدم تنها تلافی میکند بس که میبخشد مرا دارم بدعادت میشوم هرچه بد تا میکنم مولا تلافی میکند گرچه من مهمانیش را سالها برهم زدم می نشاند بنده را بالا تلافی میکند سختیِ شب زنده داری را دیده ولی اجر و مزدش را با ما تلافی میکند در پشت در بسته بمانی بهتر است چون به هر شکلی شده تلافی می کند نوکرش را می‌رساند کرببلا تشنگی های مرا آقا تلافی میکند اکبرش را در عبایش چید و با اشکش نوشت آبروی رفته را سقا تلافی میکند ای خوردم زمین، بار مصیبات تو را التماس تلافی میکند : مارا کسی نخواست فدای سرت نخواست تا با توییم منت همدم نمیکشیم... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟ چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که آمد از او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، ضامن ما خواهد شد لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده زیرورو کن دل آلوده ی ما را، به ذکر او را لب ما آیه ی دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق را بدهید نوکرش هرچه که دیده ست ز هجران دیده : 💔 آخرین جمعه‌ی رمضان چشم به راهیم هنوز تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
نه قصّه ی شام و  نمک و نان جوینش نه غصه ی چاه و شب و آوای حزینش بیش از همه کرده‌ست مرا شیفته ی خود شور قطراتِ عـرق روی جَبینش با جذبه ی معجزه می‌کرد  این شد که در آمد دل ما نیز به دینش در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست   کـآموخته عـزت ز  پسر عـمّ امینش عشقش وسط خوف و رجا مانده رجزخوان تا عالم و آدم نکند شک به یقینش دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد شیری که نشستند شغالان به کمینش آغوش خانه امنی‌ست پس از مرگ داخل شوم ای کاش در آن حصن حصینش یارب برسانم به ، دغدغه دارم کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش : تو بوتراب و عالم و آدم از آنِ توست آدم نگشت هر که نشد خاک پای تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
ای که در پایت، غزل از جنس باران ریخته در زلال خطبه‌‌ات، امواج طوفان ریخته طرح انگور ضریحت بس که مستی آور است در حریمت عاشق و مجنون، فراوان ریخته از کرامات کنیز خانه‌ات این بس که حق در کلامش شهدی از آیات قرآن ریخته کاش می‌دانستم از خُم، حضرت پروردگار در سبوی حضرت ساقی چه میزان ریخته هر کجا دُرّ نجف دیدم یقین کردم خدا لابه لای خاک هم ماه درخشان ریخته هم اسیران، هم فقیران را پناهی تا ابد روی دامان شما اشک یتیمان ریخته : شوق حرم ز چشم پر آبم ربوده خواب شاهنشه مددی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .