✳️ حاکمیت فضای نورانی اربعین در کشور این روزها آمد و رفت زائران و شور و شوق آنان در صدر اخبار قرار دارد. هر روز کلیپ و فیلمی از حمایت ها و مهربانی های میزبانان عراقی و گاه ایرانی در مواکب و مسیر پیاده روی در فضای مجازی منتشر می شود. بخشی از ذهن و وقت مدیران خرد و کلان کشور متوجه این واقعه بسیار مهم است. باید به این همه شور و شیدایی شیعیان اهل بیت نسبت به سالار شهیدان افتخار کرد. قدرت ایمان، اسلام و تشیع را در این امواج پرشمار انسانی می توان به نظاره نشست. باید از محضر خداوند بابت رواج این سنت بزرگ اسلامی سپاس بی پایان داشت. باید به محضر الهی به خاطر برچیده شدن نظام تاریک صدامی شکر فراوان تقدیم داشت. باید برای همه شهیدانی که این مسیر نورانی را برای ما هموار کردند، رَوح و رحمت الهی طلب کرد. برای همه عزیزانی که این روزها توفیق سفر به عتبات عالیات و به ویژه سعادت پیاده روی اربعین دارند، سلامتی و برخورداری از برکات بی پایان معنوی طلب می کنیم. برای همه کسانی که به هر طریق در خدمت زائران سالار شهیدان اند، سعادت دارین را آرزو می کنیم. طوبی لکم و حسن مآب 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

✳️ یادی از سایه؛ شاعر پرآوازه و پر احساس همشهری امروز به صورت اتفاقی به این شعر هوشنگ ابتهاج؛ همان شاعر پر آوازه همشهری برخوردم: از هم گریختیم و آن نازنین پیاله دلخواه را دریغ بر خاک ریختیم جان من و تو تشنه پیوند مهر بود دردا که جان تشنه خود را گداختیم بس دردناک بود جدایی میان ما از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت و آن عشق نازنین که میان من و تو بود دردا که چون جوانی ما پایمال گشت با آن همه نیاز که من داشتم به تو پرهیز عاشقانه من ناگزیر بود من بارها به سوی تو بازآمدم ولی هر بار ... دیر بود اینک من و تو ایم دو تنهای بی نصیب هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش سرگذشته در کشاکش طوفان روزگار گم کرده همچو آدم و حوا بهشت خویش ... انصافاً زیبا سرود. حسب تصادف امروز روز هفدهم شهریور است؛ همان روزی که سایه به خاطر حادثه تلخ میدان ژاله به همراه جمعی دیگر از رادیو استعفا داد. با خود گفتم اندکی در باره او سخنی بگویم: ابتهاج را کمتر کسی است که نشناسد. کسانی که علاقه به ایران، شعر، ادبیات، فرهنگ ایرانی و هنر دارند بیش از هر کس دیگر در این چند دهه با شخصیت، افکار و اندیشه های سایه آشنایی دارند. نکات مثبت در زندگی سایه کم نیست. او البته در هنر شعر و شاعری و ترسیم و تصویر احساسات درونی که به قول خودش کاری بس دشوار است، به حق بسیار چیره دست و توانا بود. در کنار هنر و ذوق هنری، حریت، آزادگی و آزاد منشی را مهم ترین ویژگی شخصیت سایه می توان برشمرد. همین ویژگی است که او را بسان شماری از مبارزان پیش از انقلاب به مبارزه آشکار و پنهان با دستگاه پهلوی کشاند؛ هر چند به خطا به چپ گرایید و و پس از آنقلاب حداقل در سالیان آغازین به سرودن اشعاری بس حماسی همچون «ایران ای سرای امید» دعوت کرد؛ حتی بنا به نقل روزنامه کیهان برای ورود امام هم ابیاتی سرود. شماری او را شاعری توده‌ای، مادی، مارکسیست می دانند؛ او در مصاحبه ای می گوید: «من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم؛ هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست.» در برابر، گفته می شود که این اواخر مایه عرفانی، اخلاقی و حتی مناجات با خداوند در اشعار او رنگ یافت؛ چنان که برخی از اشعار او را ناظر به عصر ظهور حضرت حجت دانسته اند؛ نظیر: همان یگانۀ حسنی اگر چه پنهانی و گر دوباره بر آیی هزار چندانی چه مایه جان و جوانی که رفت در طلبت بیا که هر چه بخواهی هنوز ارزانی ز دل نمی روی ای آرزوی روز بهی که چون ودیعۀ غم در نهاد انسانی خراب ِ خفت ِ تلبیس ِ دیوان نتوان بود بیا بیا که همان خاتم ِ سلیمانی روندگان طریق ِ تو راه گم نکنند که نور چشم ِ امید و چراغ ِ ایمانی هزار فکر حکیمانه چاره جست و نشد تویی که درد ِ جهان را یگانه درمانی چه پرده ها که گشودیم و آنچنان که تویی هنوز در پس ِ پندارِ سایه پنهانی این حال و هواهای روحی و معنوی با مادی زیستن و توده ای بودن و چپ اندیشیدن البته سازگاری ندارد. آن چه که بیشتر به نظر می رسد آن است که او راهی به طریق قویم باز نکرد و کم و بیش نوعی سرگشتگی در اندیشه او به نظر می رسد؛ گویا رباعی ذیل خیام را بر زبان داشت: ای کاش که من بدانمی کیستمی در دایرهٔ حیات با چیستمی گر پنبهٔ غفلتم نبودی در گوش بر خود به هزار دیده بگریستمی سایه البته هم چنان مورد اقبال و توجه ایران دوستان و هنر خواهان خواهد ماند، اما با خود می گویم کاش همشهری خوش ذوق، شیرین سخن، نازک خیال، خوش چهره و خوش مرام ما اندکی از عالمی دیگر؛ عالمی فراتر از مُلک سخن می گفت و فقط موسیقی بتهون را معنا بخش زندگی نمی دانست! کاش از خود می پرسید که آن روحانی باطن نگر با چه چشمی و با چه چشمه ای در اوان نوجوانی در باره او چنین پیشگویی کرد: « تو با «سخن» گره می‌خوری و "خانوادهٔ پرجمعیت"ی تشکیل می‌دهی و "۹۴ سال" زندگی می‌کنی» که تقریباً همه آنها با حقیقت قرین شد؟! علی نصیری عصر پنجشنبه هفدهم شهریور 1401 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 10) بررسی روایت نهم 4835- 9- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ× يَا شِهَابُ إِنِّي أُحِبُّ إِذَا صَلَّيْتُ الْمَغْرِبَ أَنْ أَرَى فِي السَّمَاءِ كَوْكَباً. وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ رَفَعَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ‏ مِثْلَهُ‏. 1. تخریج این روایت را شیخ صدوق در علل الشرایع در بابی با عنوان «العلة التي من أجلها صار وقت المغرب إذا ذهب الحمرة من المشرق» و شیخ طوسی در تهذیب الاحکام در «باب المواقيت» و در استبصار در «باب وقت المغرب والعشاء الآخرة» نقل کرده است. 2. سند سند شیخ صدوق چنین است: حدثنا محمد بن الحسن قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن العباس ابن معروف رفعه، عن محمد بن حكيم، عن شهاب بن عبد ربه.. در سند شیخ طوسی پنج تن واقع شده‌اند: محمد بن علي بن محبوب‏؛ يعقوب بن يزيد الأنباري؛ محمد بن أبي عمير زياد؛ محمد بن حكيم الخثعمي و شهاب بن عبد ربه سند شیخ صدوق به خاطر مرفوعه بودن ضعیف است، اما همه راویان در سند شیخ طوسی توثیق شده‌اند. از این جهت روایت صحیح است. 3. متن یک؛ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ× يَا شِهَابُ؛ زمینه صدور این گفتار امام روشن نیست. دو؛ إِنِّي أُحِبُّ؛ تعبیر «إِنِّي أُحِبُّ» که در عموم و بلکه در همه موارد کاربرد آن در روایات، به معنای استحباب است، نشان می‌دهد که نظر امام ترجیح نماز خواندن در این وقت است که همان جنبه احتیاطی دارد. سه؛ إِذَا صَلَّيْتُ الْمَغْرِبَ أَنْ أَرَى فِي السَّمَاءِ كَوْكَباً؛ به جای ذهاب حمره مشرقیه، رؤیت ستاره ذکر شده است. 4. تحلیل یک؛ در این روایت دیدن ستاره در آسمان به معنای تحقق وقت مغرب دانسته شده است. چنان‌که در تحلیل روایت ششم آوردیم، دیدن ستاره لزوماً به معنای ذهاب حمره مشرقیه نیست؛ به ویژه آن‌که در این روایت از تعبیر «إِنِّي أُحِبُّ» استفاده شده است که نشان می‌دهد امام صادق× اندکی تاخیر در اقامه نماز مغرب را از باب استحباب و احتیاط می‌داند. از این جهت روایت نظیر روایت ششم این باب است. دو؛ اینها نشانگر آن است که آن چه در تحقق مغرب دخالت دارد، غیبوبت شمس است. برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

🔹خانم ها، آقایان، شما ایرانی هستید!🔹 دور از انتظار نیست که مرگ و پایان یافتن سلطنت هفتاد ساله‌ی ملکه‌ی بریتانیا به عنوان نماد هویت و قدرت انگلستان و چند کشور دیگر، احساسات بخشی از ملت های مغرب زمین را جریحه دار کرده باشد. اما این که مجریان و کارشناسان ایرانی شبکه‌ی بی بی سی فارسی و‌ سایر رسانه های مشابه آن در سوگواری برای ملکه، کاسه‌ های داغ تر از آش شده اند مایه‌ی شرمندگی است. این روزها در کمال شگفتی، عده ای از خانم ها و آقایان ایرانی همکار با این رسانه ها را می بینیم که در کسوت مجری یا کارشناس به صورت بیست و چهار ساعته برای ملکه‌ نوحه سرایی می کنند. ملکه‌ی کشوری که سابقه‌ی چند قرن استعمار کشورهای جهان از جمله ایران را در کارنامه‌ی خود دارد. ابراز احساسات شدید و‌ خنده آور این مجریان و کارشناسان به حدی اغراق آمیز و حیرت آور است که ایرانی بودن آنان را برای مخاطب زیر سؤال می برد. کمالات و فضائل اخلاقی بی شماری که این جماعت در وصف ملکه الیزابت می گویند، به قدری عجیب است که موجب تمسخر بینندگان می شود. اما مضحک تر از این، مشکی پوشیدن بانوان و کراوات سیاه زدن آقایان مجری یا کارشناس این برنامه هاست. این همه خودباختگی در برابر جاذبه های دروغین غرب، شایسته‌ی ایرانیان است؟ از خصومت تاریخی دولت بریتانیا با ایران نیز که بگذریم، آیا این نمایش های دیکته شده از طرف گردانندگان شبکه های بیگانه، با الفبای ایرانی بودن و پایبندی به هویت خویشتن در تضاد کامل نیست؟ باید به این عده از هم‌وطنان گفت اگر شما به هر دلیل همکاری با بنگاه خبرپراکنی کشوری دیگر را برگزیده اید، اصالت تان را فراموش نکنید. آیا مخالفت با جمهوری اسلامی، شما را به جایی رسانده است که مثل صحنه گردانان اجاره ای مجالس عزا، در غم فقدان ملکه‌ی کشوری بیگانه جامه درانی کنید؟! هیچ متوجهید که از الیزابت دوم قدیسه ای ساخته اید که تاریخ نظیرش را ندیده است؟ برای آنکه متوجه شوید حرف هایتان چقدر سخیف است، بد نیست در ساعات فراغت از کار، حرف هایی را که زده اید مرور کنید: ملکه مهربان بود. او لباس های فاخر و شاد می پوشید. گاهی از روی بالکن برای مردم دست تکان می داد. با تواضع و فروتنی در جشن های چندین میلیون پوندی تولد یا سالگرد سلطنتش شرکت می کرد. همیشه لبخند می زد. هفته ای یک بار با نخست وزیر ملاقات می کرد. عاشق اسب بود. با سران کشورها در مجلل ترین تالارهای کاخ شام می خورد. برای استراحت به اسکاتلند می رفت. تقریبا به تمام نقاط جهان سفر کرده بود. زندگی اشرافی و پرخرج خانواده اعم از فرزندان، نوه ها، نتیجه ها، عروس ها و دامادهایش را مدیریت می کرد. حتی در رسوایی طلاق چارلز و مرگ مشکوک دایانا در کنار دوست پسر مصری اش، سرپرستی فرزندان او را به عهده گرفت. به طور مرتب در حیاط کاخ افسانه ای‌اش گاردن پارتی می گرفت. در جشن هایی به بهانه های مختلف به هوادارانش از سایر کشورهای دنیا جایزه می داد و... بس است دیگر! واقعا خجالت نمی کشید؟! می خواهید با این حرفها ده روز برای آن زن ۹۶ ساله عزاداری کنید؟ برای ۹۶ سال مال اندوزی و خوردن و خوابیدن و شیک پوشی و تفریح و دست تکان دادن؟! برای ۹۶ سال همراهی با جنایات دولت های غربی؟ برای ۹۶ سال حمایت از دیکتاتورها و کودتا علیه دولت های مردمی در سراسر جهان؟ ما که هیچ، جواب زنده یاد دکتر مصدق را چه می دهید؟! شما راهپیمایی اربعین هم‌وطنان تان را که بزرگ ترین تجمع اعتقادی تاریخ است زیر سوال می برید و آن را نمایش حکومتی می خوانید. شما قتل ناجوانمردانه‌ی شهید قاسم سلیمانی را که تمام ملت تان بر او گریستند، اقدامی لازم می دانید و همنوا با ترامپ پلید، او را که نماد امنیت و اقتدار ایرانیان و نجات دهنده‌ی ملت های منطقه از چنگ داعش خونخوار بود با وقاحت تمام تروریست می خوانید. شما آئین سوگواری ملت تان را در مناسبت های مذهبی بویژه محرم و صفر به سخره می گیرید. آن وقت در ایام سوگواری ملکه حتی موزیک تیتراژ برنامه‌ی خبری تان را پخش نمی کنید! حتی به گوش خودم شنیدم یکی از خانم های به اصطلاح کارشناس سیاسی شما در یکی از بخش های خبری تان گفت: الیزابت فقط ملکه‌ی بریتانیا نبود، او ملکه‌ی جهان بود! دارید به کجا می روید؟! حرف بسیار است. اما سخنم را کوتاه می کنم و‌ ضمن یادآوری ابیاتی از وجدان بیدار شرق و جهان اسلام "اقبال لاهوری" از شما خواهشی می کنم: اگر با جمهوری اسلامی مخالفید، هویت تان را به بیگانه نفروشید. خانم ها، آقایان، فراموش نکنید شما ایرانی هستید! فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ معمار حرم! باز به تعمیر جهان خیز از خواب گران خواب گران خواب گران خیز از خواب گران خیز... ✍ افشین علا 🗓 شهریور ۱۴۰۱

آفرین بر این قلم قویم و بر این نگاه عمیق!

✳️ چرا باید به کشور خود خدمت کنیم؟ پرسش: خدمت استاد معزز سلام علیکم به عنوان یک جوان ایرانی ممکنه چندتا از دستاوردهای انقلاب و جمهوری اسلامی برای بنده رو نام ببرید؟ دستاورد هایی که اگه در کشور دیگه ای زندگی میکردم نداشتم. در واقع دلیل برای اینکه اگر همین الان بتونم انتخاب کنم درکشور دیگه ای زندگی کنم، چرا باید ایران رو انتخاب کنم. حتی چرا باید در این کشور فداکاری کنم و با تلاش و .. زیاد بخوام به این کشور خدمت کنم برای پیشرفتش ( درحالی که هیچ اینده ی روشنی نمیبینم برای خودم و این کشور و امید و انگیزه ای که بخوام فعالیت کنم)؟! پاسخ: در باره دستاوردهای انقلاب اسلامی شما را ارجاع می دهم به کتاب «صعود چهل ساله» به رغم مواجه بودن با جنگ تحمیلی و تحریم های گسترده چند دهه گذشته دستاوردهای کشور ما به ویژه در بخش های نظامی، پزشکی و ... بارها حتی از چشم بیگانگان مورد اذعان قرار گرفته است. شمار قابل توجهی از ایرانیان که می شناسیم یا از طریق فضای مجازی از وضعیت زندگی حتی در کشورهایی با وضعیت اقتصادی بسیار خوب شکایت داشته و دارند. اما مهم ترین تفاوت، تفاوت دینی و فرهنگی است. کسی که علایق دینی و ملی دارد، در هر کشور دنیا برود، خیلی سریع احساس غربت می کند. در بسیاری از شهرها هیچ مسجدی یافت نمی شود، در شهرهایی هم که مسجد دارد، به صورت محدود است که در بسیاری از مواقع به خاطر دوری و ترافیک امکان حضور در مساجد و مراسم نیست. در بسیاری از شهرها رستوران حاوی غذای حلال وجود ندارد یا بسیار محدود است. نه دهه عاشورا و دهه صفر را می شناسند و نه از ایام نوروز و شب یلدا و ... خبری دارند. حتی اگر فرض بر این بگذاریم که در کشور ما بسیاری از آفات و آسیب ها وجود دارد که البته قابل انکار نیست. اما آیا ترک کشور و هزینه کرد همه سرمایه های فکری و انسانی برای کشوری بیگانه کاری قابل دفاع است؟! آیا تمام اندیشمندانی همچون انیشتین یا دکتر حسابی که خدمات فراوانی به کشور خود داشتند، در موطن خود مورد تقدیر و ستایش شایسته قرار گرفتند؟! آیا در ایام خدمت آنان کشورشان گل و بلبل بود؟! به گمانم به جای گراییدن به جانب یاس و سردرگمی باید با تلاش و کوشش همه قله های رشد و تعالی را درنوردید و با دستیابی به تخصص لازم و عمیق بالاترین خدمت را به دین و کشور به انجام رساند. موفق باشید. 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 11) بررسی روایت دهم 4836- 10- وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ× قَالَ: إِنَّمَا أَمَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ أَنْ يُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ حِينَ زَالَتِ‏ الْحُمْرَةُ (مِنْ مَطْلَعِ الشَّمْسِ) فَجَعَلَ هُوَ الْحُمْرَةَ الَّتِي مِنْ قِبَلِ الْمَغْرِبِ وَ كَانَ يُصَلِّي حِينَ يَغِيبُ الشَّفَقُ. وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ‏ مِثْلَهُ‏. 1. تخریج و سند این حدیث را شیخ طوسی در تهذیب الاحکام در «باب المواقيت» و ابن ادریس در کتاب سرائر نقل کرده است. در سند این حدیث پنج تن قرار دارند که عبارتند از: محمد بن علي بن محبوب؛ أحمد بن الحسن بن علي بن فضال؛ علی بن یعقوب هاشمی؛ مروان بن مسلم و عمار بن موسى الساباطي. با توجه به فطحی بودن دو تن از راویان این حدیث؛ یعنی أحمد بن الحسن بن علي بن فضال و عمار بن موسى الساباطي، روایت موثقه است. از نگاه ما روایات حسنه و موثقه در شمار روایات صحیح قرار دارند؛ هر چند درجه صحت آنها در مقایسه با روایت صحیح کمتر است. 2. متن یک؛ إِنَّمَا أَمَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ؛ این شخص همان ابوالخطالب معروف و از پایه گذاران غلو در دوران اهل بیت^ است که بارها مورد لعن اهل بیت^ قرار گرفت. دو؛ أَنْ يُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ حِينَ زَالَتِ‏ الْحُمْرَةُ (مِنْ مَطْلَعِ الشَّمْسِ)؛ پس از زوال حمره مشرقیه نماز مغرب بخواند. سه؛ فَجَعَلَ هُوَ الْحُمْرَةَ الَّتِي مِنْ قِبَلِ الْمَغْرِبِ؛ ابوالخطاب آن حمره را حمره مغربیه قرار داد. یعنی نماز مغرب را تا آن موقع عقب می‌انداخت. حمره مغربیه پایان وقت مغرب و آغاز وقت نماز عشاء است. چهار؛ وَ كَانَ يُصَلِّي حِينَ يَغِيبُ الشَّفَقُ؛ هنگام غیبوبت حمره مغربیه نماز مغرب را می‌خواند. 3. تحلیل یک؛ از این که امام صادق× می‌فرماید ابو الخطاب نماز مغرب را تا ذهاب حمره مغربیه تاخیر می‌انداخت، بدست می‌آید که او بر اساس رأی شخصی نماز مغرب را حتی با تاخیری فاحش پس از ذهاب حمره مغربیه به جا می‌آورد. دو؛ البته چرایی مخالفت ابوالخطاب با امام صادق× در این حکم بر ما مشخص نیست؛ هر چند فاصله گرفتن او از مسیر و مدار اهل بیت^ بر ما روشن است. سه؛ با این حال می‌توان دریافت که فرمان امام به او مبنی بر به جا آوردن نماز به هنگام ذهاب حمره مشرقیه برای جلوگیری از تاخیر فاحش او در اقامه نماز مغرب است؛ یعنی وضعیت خاص مخاطب چنین فرمانی را طلبیده است. از این جهت نمی‌توان از این روایت دریافت که موضوع وقت نماز مغرب، ذهاب حمره مشرقیه است. بررسی روایت یازدهم 4837- 11- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ بُرَيْدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا× قَالَ: إِذَا غَابَتِ الْحُمْرَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ فَقَدْ غَابَتِ الشَّمْسُ مِنْ شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا. 1. تخریج و سند این حدیث را تنها شیخ طوسی در تهذیب الاحکام در «باب المواقيت» ذکر کرده است. در سند آن چهار تن قرار دارند که عبارتند از: حسن بن محمد بن سماعة؛ حسن بن علي بن فضال التيمي‏: قاسم بن عروة و بريد بن معاوية العجلي. همه راویان این حدیث توثیق شده‌اند، با این حال در این بین «حسن بن علي بن فضال التيمي» فطحی است و از این جهت روایت موثقه است، اما هم چنان‌که بیان شد از نگاه ما روایت موثقه صحیح است. 2. متن یک؛ أَحَدِهِمَا× قَالَ؛ روایت مضمره است. دو؛ إِذَا غَابَتِ الْحُمْرَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ؛ وقتی حمره؛ یعنی سرخی مشرقیه آفتاب زائل شود. سه؛ فَقَدْ غَابَتِ الشَّمْسُ مِنْ شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا؛ خورشید از مشرق و مغرب زمین محو می‌شود. 3. تحلیل این روایت بسان روایت اول این باب «إِذَا غَابَتِ الْحُمْرَةُ مِنْ هَذَا الْجَانِبِ يَعْنِي مِنَ الْمَشْرِقِ فَقَدْ غَابَتِ الشَّمْسُ مِنْ شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا» و روایت هفتم باب «إِذَا غَابَتِ الْحُمْرَةُ مِنْ هَذَا الْجَانِبِ يَعْنِي‏ نَاحِيَةَ الْمَشْرِقِ فَقَدْ غَابَتِ الشَّمْسُ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ مِنْ غَرْبِهَا» توصیف وضعیت تکوینی و چگونگی غروب خورشید است و در آن هیچ سخنی از وقت نماز مغرب به میان نیامده و تنها زمان غیبوبت خورشید تبیین شده است. برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

✳️ کتاب های عرضه شده #استاد_علی_نصیری در #سایت_طاقچه به اطلاع همه دوستان و همراهان مکرم می رساند کتب الکترونیکیِ استاد علی نصیری که توسط انتشارات #وحی_و_خرد وابسته به موسسه «معارف وحی و خرد» و نیز سایر انتشارات، انتشار یافته در سایت #طاقچه به آدرس های ذیل بارگزاری شده است. 🔸علاقه‌مندان می توانند برای تهیه کتب استاد به سایت مذکور مراجعه فرمایند: 1. روش شناسی تفسیر قرآن: https://taaghche.com/book/38697 2. روش شناسی تفسیر آیات: https://taaghche.com/book/101940 3. تعامل متقابل کتاب و سنت: https://taaghche.com/book/118924 4. اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار: https://taaghche.com/book/101074 5. مکتب تفسیری صدرالمتالهین (ویراست جدید): https://taaghche.com/book/116720 6. هنر و زیبا شناسی از منظر قرآن: https://taaghche.com/book/29026 7. راز جاودانگی قرآن: https://taaghche.com/book/12483 8. قرآن گفتار الاهی: https://taaghche.com/book/29027 9. پیراستگی قرآن از تحریف: https://taaghche.com/book/94585 10. قرآن کتاب شور و شیدایی: https://taaghche.com/book/29028 11. قرآن شناسی: https://taaghche.com/book/57469 12. بهشت وعده گاه نیکوکاران: https://taaghche.com/book/110607/ 13. معرفت قرآنی (پنج جلد): https://taaghche.com/book/15286 14. استاد معرفت احیاگر علوم قرآنی: https://taaghche.com/book/12473 15. روش‌شناسی نقد احادیث (ویراست جدید): https://taaghche.com/book/29030 16. شرح گزیده روایات کافی: https://taaghche.com/book/106691 17. درسنامه علم حدیث: https://taaghche.com/book/81545 18. آشنایی با علوم حدیث: https://taaghche.com/book/81543 19. راهنمای تحصیل در حوزه (ج 1): https://taaghche.com/book/38698 20. راهنمای تحصیل در حوزه (ج 2): https://taaghche.com/book/38699 21. درسنامه اخلاق اسلامی: https://taaghche.com/book/12478 22. سلوک اخلاقی: https://taaghche.com/book/116719 23. بیست درس اخلاقی: https://taaghche.com/book/111100/ 24. آیین همسرگزینی: https://taaghche.com/book/29024 25. نقد پدیده اباحه گری: https://taaghche.com/book/12480 26. سیمای حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه: https://taaghche.com/book/29051 27. فاطمه (س) بانوی بی‌مثال: https://taaghche.com/book/29023 28. امام حسین (ع) پیشوای روشنایی‌ها: https://taaghche.com/book/6205 29. پیشوای روشنایی‌: https://taaghche.com/book/4927 30. انتظار موعود: https://taaghche.com/book/12476 31. آموزه های مهدوی: https://taaghche.com/book/119222 32. آموزه های رضوی: https://taaghche.com/book/121444/ 33. درایة الحدیث: https://taaghche.com/book/122031 🔹 سایر کتب استاد که تا کنون توسط انتشارات مختلف به زیور طبع آراسته شده به شرح ذیل است: 1. حدیث شناسی (۲ جلد)، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۳ 2. درسنامه علم حدیث، انتشارات هاجر، 1384 3. آشنایی با علوم حدیث، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1385 4. آشنایی با علوم حدیث (ویراست جدید)، نشر هاجر، 1397 5. درآمدی بر علوم حدیث، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1398 6. تفسیر موضوعی قرآن (گروهی)، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴ 7. آشنایی با جوامع حدیثی شیعه واهل سنت، جامعه المصطفی، ۱۳۸۵ 8. آشنایی با تاریخ و منابع حدیثی، جامعه المصطفی، ۱۳۸۵ 9. رابطه متقابل کتاب و سنت، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1386 10. مکتب تفسیری صدرالمتالهین، بنیاد حکمت ملاصدرا، 1386 11. قرآن و هنر، مرکز تحقیقاتی المهدی، 1389 12. تفسیر موضوعی قرآن، نشر معارف، ۱۳۹۵ 13. تفسیر موضوعی نهج البلاغه، نشر معارف، ۱۳۹۶ 14. رابطه قرآن و سنت، دانشگاه قرآن و حدیث و سمت، ۱۳۹۷ 15. تفسیر موضوعی قرآن (گروهی) (ویراست جدید)، دفتر نشر معارف، 1400 16. نزاهت قرآن از تحریف، (تحقیق و تنظیم)، موسسه اسراء، 1387 17. تحریف ناپذیری قرآن، (ترجمه)، انتشارات سمت، 1379 18. تبلیغ بر پایه کتاب و سنت، (ترجمه)، انتشارات دارالحدیث، 1376 19. وفاق اجتماعی در سخن و سیره معصومان (ع) ، (ترجمه)، دارالحدیث، 1379 20. تاریخ سیاسی فرهنگی اسلام، (ترجمه به صورت مشترک)، مرکز الغدیر، 1389 21. التمهید فی علوم القرآن، (ج 5)، (ترجمه به صورت مشترک)، موسسه المتهید، 1395 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir

✳️ توفیق همراهی با کاروان نورانی اربعین به لطف الهی توفیق رفیق راه شد و سعادت همراهی با کاروان نورانی اربعین سالار شهیدان (ع) فراهم آمد. حلال فرمایید. ان شاء الله تعالی در تشرف به مضاجع شریف اهل بیت (ع) دوستان همراه یاد خواهند شد. http://eitaa.com/alinasirigilani

در حرم مطهر حضرت امیر (ع) نایب الزیاره دوستان به ویژه عزیزانی که بذل محبت فرمودند، هستیم.