eitaa logo
•🇮🇷 نَـسْلِ‌جَدیــٖـدِ‌اِنْقِلـٰابْ 🇵🇸•
1.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
22 فایل
•• بِسمِ ࢪبِّ الصُّمود •• همھ با یڪدیـــگࢪ، گوش بھ فࢪمان ࢪهبࢪ، بابصیـــࢪٺ دࢪوݪایٺ، تاشهـــادٺ، ظهوࢪمهدئ بن زهرا✨ ࢪاخواهیم دید. #ان‌شاءَاللّٰه🤲 شࢪوط: @shorote_samedoon مدیࢪیٺ: @Montazereh_delaram
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - تبادلات‌ .
چند بار مقاومت کردم و خواستم از خودم دفاع کنم که دست یکی‌شون چاقو دیدم . حس عجیبی داشتم ، انگار خوشحال بودم از این اتفاق ، ولی نمیدونستم چرا . دوباره افتادم رو زمین . انقد درد داشتم که حتی صدام در نمیومد . دیگه نتونستم بلند شم ، تا اینکه چاقو خورد به چشمم و سیاهی مطلق . : با گریه رو به گفتم :: من رو نذر سردار کردم ولی خودش رو فدای کرد .... خوشحالم که به آرزوش رسید ... یک رمان گاندویی پراز شور و هیجان ؛ پراز یزید بازی😈. https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
چند بار مقاومت کردم و خواستم از خودم دفاع کنم که دست یکی‌شون چاقو دیدم . حس عجیبی داشتم ، انگار خوشحال بودم از این اتفاق ، ولی نمیدونستم چرا . دوباره افتادم رو زمین . انقد درد داشتم که حتی صدام در نمیومد . دیگه نتونستم بلند شم ، تا اینکه چاقو خورد به چشمم و سیاهی مطلق . : با گریه رو به گفتم :: من رو نذر سردار کردم ولی خودش رو فدای کرد .... خوشحالم که به آرزوش رسید ... یک رمان گاندویی پراز شور و هیجان ؛ پراز یزید بازی😈. https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665