🌹🍂🍂🌹
✍ #برگی_از_خاطرات
یکبار از من پرسیده بود:
چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات می مانی؟
گفتم "از همون ابتدای زمانی که حقوقم رو میگیرم.منتظرم که موعد بعدی پرداخت برسه!!
اهی از حسرت کشید و گفت؛
(( اگر مردم این انتظاری که برای مال دنیا و دنیا میکشند ،کمی از آن رو بخاطر امام زمان(عج)میکشیدند ،ایشان تا حالا ظهور کرده بود،امام منتظر ندارد!!!!! ))
#شهید_محمود_رادمهر
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🕊@nasle_Ashura
🍁#برگی_از_خاطرات
از خیابان ایران تا میدان شهدا پیاده میرفت تا از دکّهی یک پیرمرد میوه بخرد. دور از چشم پیرمرد، میوههای له شده را در پاکتش میریخت.
بعدها گفت: دکهدار، پدر شهید و نیازمند بود، این میوهها را میخریدم که کمکی به او شده باشد...
#شهید_رجایی🌷🕊
@nasle_Ashura
•| نسل ظهور🇮🇷🇵🇸 |•
🌷هر روز وقتی برمیگشتیم، بطری آب من خالی بود، اما بطری مجید پر بود، توی این حرارت آفتاب لب به آب
🌴#برگی_از_خاطرات✨
● از بچه هاے گردان تفحص بود.
همراه علے محمودوند.
ڪاروان۱۰۰۰ تایے شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام ڪرده بودند،مشڪل اینجا بود عده اے بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا..
●قول داد و گفت هرجورے شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم.رفت شلمچه و شروع ڪرد زارے بالاے یکے از ڪانال ها..
آخرش ڪه داشت برگشت گفت:
شهدا داریم ڪاروان مے بریم مشهد الرضا(؏) ۱۳تا جاهم خالے داریم.هرکے مے آد بسم الله….
وقتۍاومد توے کانال،۱۳تا دست از زیر خاڪ زده بود بیرون:))
لبیڪ...
#شهید_مجید_پازوکے❤️🕊
#شهدای_تفحص
@nasle_Ashura