🔴طرح تجزیه و نابودی ایران ⏪ پلن اول تجزیه فرهنگی و هویتی : بعد از برنامه‌های سنگین دشمن در دهه هفتاد و هشتاد برای ترویج پلورالیسم و تکثرگرایی دینی و فرهنگی و تخریب مبانی دینی انقلاب اسلامی، در دهه اخیر تخریب انقلاب اسلامی و بزک پهلوی در پیش گرفته شد. ⏪ پلن دوم تجزیه جغرافیایی: حالا پروژه بعدیِ دشمن، نابودی جغرافیای «ایران» است. طی سالهای گذشته تلاش زیادی شده تا ذهنیت بخشی از مردم را با سریالهای ترکیه ای و قزاق و... همراه کنند و حالا براندازان و حتی رضاپهلوی نیز رسما به پروژه تجزیه ایران پیوسته اند و باید منتظر نتایج میدانی این اقدامات نیز بود. ⏪ قیچی تجزیه ایران دو لبه دارد: یک باستان گرایی افراطی موجود در کتابهای درسی مدارس، تبلیغات صداوسیما و هزاران پیج زرد وصورتی در اینستاگرام و برخی کم سوادهای به ظاهر انقلابی 🔻 دوم؛ فعالیت ها و تبلیغات تجزیه طلبانه در داخل و خارج از کشور مانند مرکز آیرام که در جذب جوانان آذری زبان به ترکیه فعال است. همچنین سریال‌های ترکی و حتی تشکیل گروههای تروریستی در مناطق مختلف کشور و ... #وحدت_ملی #هویت_ملی 🔴به کانال #نسل_مقدم بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/299958313C77f3abe1b4

🔰 اتحاد در گذرگاه تاریخ بازآفرینی علم و فرهنگ ایران پس از هجوم مغول _در قرن هفتم هجری، ایران با چالشی بزرگ روبه‌رو شد: حمله‌ی مغول؛ حمله‌ای که ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را دچار فروپاشی کرد. اما روح جمعی ملت، مسیر تازه‌ای برای پیشرفت گشود. _اقشار مختلف جامعه از دانشمندان و صنعتگران تا هنرمندان و کشاورزان در کنار هم به احیای فرهنگ و دانش پرداختند. این همبستگی رمز عبور از شرایط سخت بود. _با تلاش اندیشمندان و حمایت برخی ایلخانان، نهادهای علمی بزرگی شکل گرفتند. تأسیس رصدخانه مراغه به همت خواجه نصیرالدین طوسی، نمونه‌ای بارز از این شکوفایی بود. _در سراسر کشور، کتابخانه‌ها و مدارس جان گرفتند و زبان فارسی همچنان بستر اصلی فرهنگ و دانش باقی ماند. _فرهنگ ایرانی حتی بر مغولان اثر گذاشت؛ آنان زبان فارسی و دین اسلام را پذیرفتند و وارد عرصه‌های علمی و مذهبی شدند؛ نمونه‌ای روشن از قدرت فرهنگی و اتحاد اجتماعی. _آن‌چه ایران را در این دوره به نقطه‌ای نو رساند، همدلی و مشارکت جمعی بود؛ درسی ماندگار از نیروی اتحاد در دل تاریخ. #هویت_ملی #انسجام_اجتماعی 🇮🇷 @naslemoghadam 🇮🇷

🔰ایران در گذرگاه تاریخ 🇮🇷 قیام فرهنگی ایران؛ چگونه ایرانیان پس از حمله اسکندر هویت خود را بازیافتند به گزارش مورخان، سال ۳۳۰ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی به ایران حمله کرد اما این پایان تاریخ ایرانیان نبود. تاریخ نشان می‌دهد که ایرانیان با هوش و صبر استراتژیک، نه تنها هویت و آیین خود را از دست ندادند بلکه فاتحان را به فرهنگ ایرانی نزدیک کردند. هوشمندی ایرانی، جذب فاتحان پس از حمله‌ی اسکندر، ایرانیان به جای مقاومت صرفاً نظامی، راه جذب فرهنگی را انتخاب کردند. سلوکوس اول، از جانشینان اسکندر، ساختار اداری هخامنشی را حفظ کرد و نخبگان ایرانی را به عنوان حاکمان محلی استخدام کرد. ✓انسجام اجتماعی ایرانیان زبان: علی‌رغم هجوم یونانی‌ها، زبان پهلوی اشکانی و ساسانی زنده ماند و به زبان اداری تبدیل شد. دین: آیین زرتشتی حفظ شد و توسط موبدان گسترش یافت. آتشکده‌ها همچنان مراکز مهم اجتماعی بودند. شهرسازی و مراکز علمی: شهرهایی چون سلوکیه با الهام از الگوهای ایرانی ساخته شدند و پادشاهانی چون آنتیوخوس یکم خود را وارث فرهنگ ایرانی معرفی کردند. ☆تجربه‌ی ایران در مواجهه با حمله اسکندر، درسی عمیق برای همه دوران‌ها دارد: ✓ صبر استراتژیک: ایرانیان حدود دو قرن صبورانه هویت خود را حفظ کردند تا فرصت مناسب برای بازپس‌گیری قدرت فراهم شود. ✓ انعطاف‌پذیری خلاق: آنان دریافتند که بقا تنها در مقابله نیست، بلکه در توان جذب، سازگار شدن و در عین حال وفادار ماندن به ریشه‌هاست. ✓ هویت پویا: ایران نشان داد که تمدن واقعی، ایستا نیست؛ بلکه از دل تهدیدها، فرصت می‌سازد و فاتحان را در خود حل می‌کند. حمله اسکندر پایان تمدن ایرانی نبود، بلکه آغاز فصل جدیدی از تحول بود. ایرانیان نشان دادند که فرهنگ واقعی، چالش‌ها را به فرصت تبدیل می‌کند. /۵ #هویت_ملی #انسجام_اجتماعی 🇮🇷 @naslemoghadam 🇮🇷