🌷یکی از یاران امام حسن عسکری(علیه السلام) که زایمان همسرش نزدیک بود، به امام نامهای نوشت و از ایشان خواست تا از خدا بخواهد همسرش را از درد و رنج برهاند، پسری روزی او کند و نام او را مشخص سازد. امام(علیه السلام) در پاسخ، صلاح او را از خدا خواست و فرمود: «خداوند، پسری تمام و کمال روزی تو گرداند و محمد و عبدالرحمان، نامهای خوبی هستند». بعد از مدتی همسر او دوقلو زایمان کرد و نام یکی را محمد و دیگری را عبدالرحمان گذاشت.
محمد محمدی ریشهری؛ حکمتنامه کودک؛ ص 105.
#نامگذاری
@naslqasem
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی یعنی ...
حسین فقط منه امیر اولدی 💚
@naslqasem
💐🍃
16.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ایشون آقا ایمان هستند و در بیمارستان موقتا روح از تنشون جدا میشه و تجربه نزدیک به مرگ دارند ...
💐 در همین لحظات مورد شفاعت حضرت بابالحوائج اباالفضل العباس علیهالسلام هم قرار میگیرند.
📺 فیلم بالا برشی از گفتگوی ایشان در برنامهی زندگی پس از زندگی شبکه ۴ سیماست.
#ماه_بنیهاشم
🌙
@naslqasem
🌷اعیادکم سعیدة
🌺اگر میدونید شخصی #کالسکه داره و نیاز نداره لطفا معرفی کنید.
✨مأجورين ان شاء الله
🌻به ایشون اطلاع بدید لطفا:
@fatima349
🌹💐🌹💐🌹
@naslqasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این گلپسری که میبینید فرزند یکی از برادران لبنانی هست.
✋ساده نگیرید ماجرا را ...
👈اگر بخواهیم فریم به فریم ادراکات حسی اعم از بصری، چشایی، سمعی و... در دوران کودکی را توضیح بدیم، مفصل میشه.
👈اینکه چرا در دوران کودکی دریافتهای فرد در ضریب بالای اثرگذاری عمیق هست و پیکرهی روحی شخص را چطور تراش میده به مباحث میانرشتهای مطوّلی نیاز داره.
ساده بگیم!
🌷هوایی که این عزیز دلمون در مکان اجرای سلام فرمانده داره نفس می کشه و تغذیه میکنه
با
🌪هوایی که در مجلس طربانگیز متاثر هست، یکی نیست!
◽️این که خب برای همه واضحه!
❌مساله اینجاست که سم تزریقی که در مجلس دوم وارد روح لطیف کودک میشه را به دلایل مختلف پدر و مادر توجیه بیاساس دارند و به آن بیاعتنا هستند!
❌چرا نسبت به سم مادی حساس هستیم و نسبت به سم روحی از لقمه ناپاک تا ذائقهسازی موسیقی و سرگرمی و ... واکنش لازم را نداریم؟؟!
🕸سم روحی خطر کمتری داره؟؟! یا چی؟
👈اگر مفهومی حقیقت داره، با توجیه پوچ میتونه محل فرار ما برای فکر و چارهجویی خداپسندانه باشه؟!
#تربیت_فرزند
@naslqasem
🌴
🌷نه اینکه من بخواهم بگویم چادر،نوع منحصر است، نه؛ من میگویم چادر بهترین نوع حجاب است. یک نشانهی ملی است. البته میتوان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین جا هم بایستی آن مرز را که عدم تأثيرپذیری از غرب است پیدا کرد.
امام خامنهای
🍃🍃🍃
🌹خواهر متدینِ حافظِ میراثِ پوششِ حضرت مادر در فتنههای ملوّن روزگارِ آخرالزمان!
دلت به درد نیاید از زخمهای زبان و نگاههای مریض و مسموم.
تاب بیاور .
کدام ظلمی قرارِ ماندگاری داشت که ظلمِ به حیثیت شریف زن باقی بماند؟!
چرخ غربال است که میگردد خواهر.
نرنج ریحانهی در دنیای پر تزویر معاصر!
صبور باش. بهار هم روزیِ زمین و زمان این سرای پرگهر خواهد شد.
گاهی سرت را بگردان بالا. میان همهمهها.
آسمان را ببین! خلاف شرارت دنیای روی خاک، چه آرام و متین شاهد است و گواه!
اهلش را ببین .
به احترام چادری که پرچم کردهای میان کرور کرور دشمنی با صاحب این پرچم، زبان و قلم چگونه بگردد به تقدیر این هواداریات ازحضرت صاحب و نظام او؟!
سلام و درود خدا بر قدمهای استوار و قلب استوارتر شما بانوی در لشکر حضرت عشق
#ملت_امام_حسین
@naslqasem
💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشارتی بزرگ و امید آفرین برای خانم های چادری .
لطفا ببینید و در حد امکان منتشر کنید
هدایت شده از انجمنعلمیدانشجوییتاریختشیع
noormags-تحلیل_گزیده_هایی_از_زیارت_نامه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام-1342072.pdf
985.2K
🔹عنوان مقاله:
تحلیل گزیدههایی از زیارتنامهی حضرت علیاکبر(علیهالسلام)
✍🏻 نویسندگان:
دکتر محمد رنجبر حسینی
مسلم محمدیان
📌چکیدهی مقاله:
از برجستهترین افراد حاضر در قیام کربلا، حضرت علیاکبر(علیهالسلام) فرزند امام حسین(علیهالسلام) است که کتابهای تاریخی و مقاتل به ذکر مناقب و ویژگیهای ایشان پرداختهاند. از جمله منابعی که از سوی امام صادق(علیهالسلام) در وصف آن بزرگوار به دست ما رسیده، زیارتنامهی اوست که در خلال زیارت پدر بزرگوارش توسط مرحوم ابن قولویه در کتاب کهن کاملالزیارات نقل شده اس. این زیارتنامه آموزهها و مضامین دینی بسیاری دارد. در نوشتار پیشرو پس از بررسی اجمالی اعتبار مصدری زیارتنامه حضرت علیاکبر(علیهالسلام) و شخصیت ایمانی ایشان، با روش توصیفی _ تحلیلی و شیوهی کتابخانهای، به تحلیل محتوایی گزیدههایی از این زیارتنامه پرداخته شده است.
#معرفی_مقاله
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
#دانشکدهی_تاریخ
💠انجمنعلمیپژوهشیتاریخاسلاموتشیع
-----------❀❀✿❀❀---------
@HistorySociety
🌷«نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجهی دو است؛
👈نگاه اول و درجهی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد...
در زمینهی مسائل اصلی انسان - که مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقی ندارند.
✨خب، شما ببینید در تقرب الیالله، یک زنی مثل حضرت زهرا، مثل حضرت زینب، مثل حضرت مریم هستند؛ رتبهشان، رتبههای فوق تصور امثال ماهاست...
👈 جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد.»
امام خامنهای
#الگوی_سوم_زن
@naslqasem
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨در معرفی شخصیتهای دینی به دیگران منجمله کودکان جامع و درست بپردازیم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#استاد_غلامی
@naslqasem
🌹
⭕️ درحالیکه بهار پر از سبزه و گله؛ یکی از خرافات ما سبزه عیده؛ حساب کنید ۲۰ میلیون خانواده سبزه بزارن، هر کدوم حداقل ۲۵۰ گرم؛ میشه ۵ میلیون تن ( گندم، جو، ماش یا عدس و...) مبلغ میانگین ۲۰ هزار تومن هم بگیریم میشه ۱۰۰ میلیارد تومن که در آخر پرتش میکنن تو زباله 😐😏🥴😳🤔
قبلا ویدئوش گذاشتم اما در توییت بعدی توضیح بیشتری میدم
#عید #خرافات #کوروش #یاجوج
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
🆔 @pedarefetneh2 🔜 #پدرفتنه
پاسخ مردم عزیز ایران به این تابلو
سربازان گمنام امام زمان
درقلب ما جای دارین
#ستاد_شعبانیه
#اداره_تبلیغات_اسلامی_شاهین_شهر_و_میمه
🌒 وقوع «قیامت» و و رجوع تام الی الله و برپا شدن معاد: از بزرگترین تحولات عالم وجود است. دگرگونی و تبدل بنیادین جهان و تداوم ابدی این شکل و مرتبۀ هستی، عظمت واقعه را آشکارتر می کند.
✨حضرت امام(س) با دید عرفانی و بیان ربّانی، به زیبایی وقوع این واقعه را تشریح میکنند:
◽️هیچ یک از [موجودات] عوالم عقول مجرّده و انوار اسفهبدیه و مثل نوریّه و طبیعت سافله را یارای مشاهدهی نور عظمت و جلال و نظر به کبریای متعال نیست. پس اگر «قهّار» به نور عظمت و هیبت بر آنها تجلّی فرماید، وجود همگی در نور عظمت و قهرش، مندک و فانی میشود، و ارکان هفت آسمان فرو میریزد، و همهی موجودات عالم از فرط جلالت و هیبتش، مدهوش میافتند.
آری روز تجلّی نور عظمت حق که جمیع دایرهی وجود در پرتو درخشش و سلطۀ کبریای حق، مستهلک و نابود میشوند، روز «رجوع تام» و «نزع مطلق» و بروز احدیت مطلق و زمان ظهور دولت اسمایی نظیر مالک و قهار و معید خواهد بود. آن روز «یوم الدین» است که با تجلّی تام نور هیبت و جلال خداوند، رجوع تامّ و نزع مطلق در جمیع عوالم، اعم از عوالم نازله و عالم مجرّدات (عقول مقدّسه و ملائکۀ مقرّبه) رخ میدهد و قیامت کبرا، برپا میگردد.
👈 در این روز نامهی اعمال گشوده میشود و خطاب اِقرَا کِتابَکَ کَفی بِنَفسِکَ الیَومَ عَلَیکَ حَسیباً طنین انداز می شود. صفحه قلب، لوح نفس و پهنۀ عالم زمینه و متن نامۀ عملند و تمام اعمال و افعال انسان که لوازم وجودی او هستند، در آنها ثبت می شود. و «صراط» معبر و گذرگاه ماست از دنیا به سوی آخرت؛ همان صراط که یک طرفش به طبیعت است، یک طرفش به الوهیت، و اختیار با ماست که کدامیک از این دو راه را انتخاب کنیم، یا صراط مستقیم انسانیت را، یا انحراف به راست و انحراف به چپ را.
👈باطن صراط مستقیم در این جهان است و صراط اخروی تجلّی سیر و صراط دنیوی است و «علی بن ابیطالب و الائمة من ولد فاطمة صراط الله فمن اباهم سلک السبل»، که حقیقت صراط، صورت باطن ولایت است.
#معاد_از_دیدگاه_امام_خمینی
@naslqasem
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐در دنیا تقابل حق و باطل را داریم.
👈اول لشکرت را مشخص کن
بعد وظایفت را بشناس و عمل کن
💐نیمه شعبان و ولادت صاحب العصر و الزمان ارواحنا له الفداء مبارک💐
@naslqasem
🌹
18.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 #مناجات
💔 خدايا با چه رویی با تو روبهرو شوم ...
@naslqasem
🌹
Ali Fani - Hossein.mp3
4.89M
🔥 حالم بد بود ... پیام هم آمد زنگ زدم سازمان. رفت برای داخلی واحدها. این نوا پخش شد.
🍃 انگار آب ریختند روی آتش سوزان دلم.
🍃 اگر آوار آوار مصیبت عالم بر سرم فرود بیاد، ارزش به دنیا آمدن برای شنیدن اسم #حسین را داشت... چه برسه به دیدنش ... 💚
خدایا بدهایی مثل من را هم از آقا جدا نکن ...
💔
@naslqasem
مقدم صبح بخیر...
آخرین روزهای پایان اولین سال قرن است.
آمد و رفتش باشد ذخیرهی خیر سرای قرنهایی که دیگر سیاره زمین نیستیم و خبری از خانهتکانی و ولولهی دم عید و شلوغ بازارش نیست.
بین شور و حال خرید و نونواری چشمنگران دلهای گرد حسرت هم باشید...
حالا غصهی نان یا غمی از جنس دیگر.
آدمهای تنهای شهر غم بالاتری از غصه زفت و رفت و اجاق گرم دارند.
غم چنبره بر دل با هر نفس میزبان دم و بازدم...
حالا پدری گوشه اتاق، فرزند شهیدی بین لبهای خندان شهر، جوان رهاشده، ...
زیادند قصههای رنگارنگ دلهای آدمهای این شهر ...
دور گردون خیال ماندن ندارد، نوبت به نوبت ... تا به قصهی شما نرسیده گرمای بیمنت یک دل باشید! فقط برای خدا!
#مهاجرت
@naslqasem
🌹🍃
🌿زنگ آخر پنجشنبه برای ما حکم عفو از حبس را داشت!
پنجشنبه اواخر اسفند که حکم عفو از حبس ابد بود...
اگر از راه رسیده با ناهار ماکارونی روبهرو بودیم که دیگه هیچی... متحیر میشدیم از هجوم اقبال دنیا!
🌖 کی گفته عکسها طعم و مزه ندارند؟!
چه زود رفت دنیای ساده کودکی با ذوقهای سادهترش.
و چه زود آمد دنیای یکی پس از دیگری ورقهای امتحان و ابتلاء .
👈 کاش لابهلای خوشیهای کودکی کسی دستم را میگرفت و می گفت گوش کن عزیزم! دنیا عشرتکده نیست. دل به این الوان روزهای بیسروصدا نبند.
👈 تو ماموریتی مهم داری. لحظههای نگاه مادر و دست پدرت را قاب بگیر. زیاد محو نگارشان باش. زود میرود روزهای مهربان این سرای پرسَر و سِرّ !
عزیزکم دنیا هرقدر زیر چرخدندههای مصائبش تو را غلطاند و در زرورقهایش به خود فراخواند، "غُرَّ غَیری" مولا را نصب کن در طاقچه قلب و درز درز زبانت ...
نخوابی عزیز جان! در سرمای دنیا رمق نداشتی سرپا بمانی، فروافتادی، خوابت نبرد که یخ میزنی ...
راستش را بخواهی زیادند فرصتهای کسی را به کسی نیست!
خلاصه عزیز آماده باش که اینجا عشرتکده نیست ... نه این جغرافیا ماندنیست نه آدمهای دور و برت، نه اصلا تو مالِ اینجایی!
خوب نگاه کن به آنچه باید ببینی، دل نبند به متعلقات دنیایش، ساخته شو جوری که روی سربلند کردن محضر امام داشته باشی...
وطن ما فرای این دنیاست...
کاش کسی بود دستم را میگرفت و میگفت: بیدار شو ...
#زندگانی
🍃
@naslqasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خانهداری به معنای خانهنشینی نیست!
#الگوی_سوم_زن
@naslqasem
🌹
گل بهشتی⚘🇵🇸🇱🇧
🖤
گز گز سرما نای پا کشیدن و قدم پیش بردن را گرفته بود، میدانست حتی اینجا هم غریب است، اما باز هم چشم دواند، بلکه نگاه آشنایی از راه رسد... این حس غریب سابقهدار سالهاست که رهایش نمیکرد...
حس یک ماهی تنگ که هرچه دل خوش میکند به این کف دست آب، سودی ندارد، هرچه به دیواره میکوبد هیچ! هر چه نفس می کشد بلکه در پلک بعدی دریا سلامش را علیک گوید باز روز از نو و تُنگِ تَنگ بیجهانِ دریا از نو!
حامد انگار به خودش وعده داده باشد این گردش نگاه بیحاصل نیست... اما هر چه بود آشنا نبود!
آن قدیم دلش لک میزد برای کاری به کاری دیگری نداشتن آدمهای یخی شهر، به سر در گریبان خود داشتن، آنقدر یخ و بیاعتنا و نادوست که وقتی به تو میرسند هم نابینا میشوند هم بیدست و پا! از بس که به تو کاری ندارند، حتی اگر چاقو خورده باشی و کیفت را زده باشند یا قندت سقوط کرده باشد، کنار پیادهرو افتاده باشی و جان کمک خواستن هم نداشته باشی ... این اگرها خاطرههای حامد بود در بلادی که روزی دلش لک میزد برود و رفت .
همه از صبح تا شب شبیه ربات لابهلای سازههای فلزی آسمانخراش میرفتند و میآمدند و فلسفهی نگاه کردنشان به تو یا بر سر پول است یا چیزی پستتر از آن !
آه سردی کشید، نمیدانم چرا نمیگویند آه داغ! این آهها بیش از آنکه سرد باشد،داغ است! جوری اعماق جان و قلب آدمی را میسوزاند و منقلب میکند انگار که آتشفشانی تازه هوای بازکردن سفرهی دل برای دیگران کرده...
داغدار نگاه دوخت به زمینی که مورچهها با خطی مرتب در آمد و شد بودند... یکی از مورچهها به کندی و زحمت نعش دیگری را میکشید.
نم باران رو به تندی رفت، سکوی خانهای سایبان داشت، رفت و جاگیر شد. رفتن همان و صدای برخورد سنگین شیئی از پشت در همان.
صدای جروبحث بود و بالاگرفتن آن. صدا نزدیک شد، مانده بود چه کند که در باز شد و یقهگیری به روبهروی او رسید ...
***
دو ساعت بعد با یک زیرچشم کبود رفته از دعوای ناخوانده، کنار آکواریوم همان منزل مشغول شنیدن ماوقع بود، نمیدانست غصهی نشانیهای ناکام مانده و تهمانده دادههای قبل از سفرش را سر دست چاره بگیرد یا غمخوار بگومگوی قشون خانه باشد. گیج نگاه میکرد و یکی درمیان میشنید.
سرخط حرف یکی را گرفت کاشف به عمل آمد تمام این علَم و کُتل و گردنکشیها سرِ جواب پذیرش آمده از دانشگاه خارج از کشور است.
گویی نمک به زخم ریخته باشند، سر به زیر برد و ماند اصلا از قصهی پردرد مبهوت ماندهی پشیمانش دم زند یا نه.
به پسر جوان خانواده که با چشمان اشکآلود گاهی داد میزد، گاه مثل شمر تعزیه مضطرب میرفت و میآمد نگاه کرد و گفت: شما فکر هم کردی؟
- جوان لب پایین کشید، خیره شد و گفت: چی؟!
- حامد محکم گفت: گفتم فکر هم کردی؟!
- جوان گفت: من چهار ساله دارم فکر میکنم، نقشه میریزم، از تفریحم زدم، زبان خوندم،... بعد میگی فکر هم کردی؟!!! خوبی دادا؟؟!
- کمپرس یخ را حامد برداشت، هر چه بالا و پایین کرد دید نه این کبودی ناخوانده بیحکمت است نه از بین این همه کوچه سردرآوردن از این یکی ...
دست برد تو جیبش. تکه کاغذی را دراز کرد سمتِ جوان و گفت: بخوان!
- جوان با همان چهرهی درهم و کلافه گرفت و نگاه کرد.
- حامد گفت: بلند بخوان.
- گفت: تاریخ فوت: ۹۰/۶/۶
قطعه ۳۰۲ ردیف ۱۶
این چیه؟!
حامد رو کرد به پنجره و آروم گفت: این همهی آدرس من از کسی که دیگه تکرار نمیشه، از مادرم.
وقتی مثل تو ذوقمرگ خارج بودم، چهارماه بعدش از غصه دق کرد ...
بعد دست گرفت به زانو و رفت سمت در خروجی.
#مهاجرت
🖤
@naslqasem