18.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 #مناجات
💔 خدايا با چه رویی با تو روبهرو شوم ...
@naslqasem
🌹
Ali Fani - Hossein.mp3
4.89M
🔥 حالم بد بود ... پیام هم آمد زنگ زدم سازمان. رفت برای داخلی واحدها. این نوا پخش شد.
🍃 انگار آب ریختند روی آتش سوزان دلم.
🍃 اگر آوار آوار مصیبت عالم بر سرم فرود بیاد، ارزش به دنیا آمدن برای شنیدن اسم #حسین را داشت... چه برسه به دیدنش ... 💚
خدایا بدهایی مثل من را هم از آقا جدا نکن ...
💔
@naslqasem
مقدم صبح بخیر...
آخرین روزهای پایان اولین سال قرن است.
آمد و رفتش باشد ذخیرهی خیر سرای قرنهایی که دیگر سیاره زمین نیستیم و خبری از خانهتکانی و ولولهی دم عید و شلوغ بازارش نیست.
بین شور و حال خرید و نونواری چشمنگران دلهای گرد حسرت هم باشید...
حالا غصهی نان یا غمی از جنس دیگر.
آدمهای تنهای شهر غم بالاتری از غصه زفت و رفت و اجاق گرم دارند.
غم چنبره بر دل با هر نفس میزبان دم و بازدم...
حالا پدری گوشه اتاق، فرزند شهیدی بین لبهای خندان شهر، جوان رهاشده، ...
زیادند قصههای رنگارنگ دلهای آدمهای این شهر ...
دور گردون خیال ماندن ندارد، نوبت به نوبت ... تا به قصهی شما نرسیده گرمای بیمنت یک دل باشید! فقط برای خدا!
#مهاجرت
@naslqasem
🌹🍃
🌿زنگ آخر پنجشنبه برای ما حکم عفو از حبس را داشت!
پنجشنبه اواخر اسفند که حکم عفو از حبس ابد بود...
اگر از راه رسیده با ناهار ماکارونی روبهرو بودیم که دیگه هیچی... متحیر میشدیم از هجوم اقبال دنیا!
🌖 کی گفته عکسها طعم و مزه ندارند؟!
چه زود رفت دنیای ساده کودکی با ذوقهای سادهترش.
و چه زود آمد دنیای یکی پس از دیگری ورقهای امتحان و ابتلاء .
👈 کاش لابهلای خوشیهای کودکی کسی دستم را میگرفت و می گفت گوش کن عزیزم! دنیا عشرتکده نیست. دل به این الوان روزهای بیسروصدا نبند.
👈 تو ماموریتی مهم داری. لحظههای نگاه مادر و دست پدرت را قاب بگیر. زیاد محو نگارشان باش. زود میرود روزهای مهربان این سرای پرسَر و سِرّ !
عزیزکم دنیا هرقدر زیر چرخدندههای مصائبش تو را غلطاند و در زرورقهایش به خود فراخواند، "غُرَّ غَیری" مولا را نصب کن در طاقچه قلب و درز درز زبانت ...
نخوابی عزیز جان! در سرمای دنیا رمق نداشتی سرپا بمانی، فروافتادی، خوابت نبرد که یخ میزنی ...
راستش را بخواهی زیادند فرصتهای کسی را به کسی نیست!
خلاصه عزیز آماده باش که اینجا عشرتکده نیست ... نه این جغرافیا ماندنیست نه آدمهای دور و برت، نه اصلا تو مالِ اینجایی!
خوب نگاه کن به آنچه باید ببینی، دل نبند به متعلقات دنیایش، ساخته شو جوری که روی سربلند کردن محضر امام داشته باشی...
وطن ما فرای این دنیاست...
کاش کسی بود دستم را میگرفت و میگفت: بیدار شو ...
#زندگانی
🍃
@naslqasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خانهداری به معنای خانهنشینی نیست!
#الگوی_سوم_زن
@naslqasem
🌹
گل بهشتی⚘🇵🇸🇱🇧
🖤
گز گز سرما نای پا کشیدن و قدم پیش بردن را گرفته بود، میدانست حتی اینجا هم غریب است، اما باز هم چشم دواند، بلکه نگاه آشنایی از راه رسد... این حس غریب سابقهدار سالهاست که رهایش نمیکرد...
حس یک ماهی تنگ که هرچه دل خوش میکند به این کف دست آب، سودی ندارد، هرچه به دیواره میکوبد هیچ! هر چه نفس می کشد بلکه در پلک بعدی دریا سلامش را علیک گوید باز روز از نو و تُنگِ تَنگ بیجهانِ دریا از نو!
حامد انگار به خودش وعده داده باشد این گردش نگاه بیحاصل نیست... اما هر چه بود آشنا نبود!
آن قدیم دلش لک میزد برای کاری به کاری دیگری نداشتن آدمهای یخی شهر، به سر در گریبان خود داشتن، آنقدر یخ و بیاعتنا و نادوست که وقتی به تو میرسند هم نابینا میشوند هم بیدست و پا! از بس که به تو کاری ندارند، حتی اگر چاقو خورده باشی و کیفت را زده باشند یا قندت سقوط کرده باشد، کنار پیادهرو افتاده باشی و جان کمک خواستن هم نداشته باشی ... این اگرها خاطرههای حامد بود در بلادی که روزی دلش لک میزد برود و رفت .
همه از صبح تا شب شبیه ربات لابهلای سازههای فلزی آسمانخراش میرفتند و میآمدند و فلسفهی نگاه کردنشان به تو یا بر سر پول است یا چیزی پستتر از آن !
آه سردی کشید، نمیدانم چرا نمیگویند آه داغ! این آهها بیش از آنکه سرد باشد،داغ است! جوری اعماق جان و قلب آدمی را میسوزاند و منقلب میکند انگار که آتشفشانی تازه هوای بازکردن سفرهی دل برای دیگران کرده...
داغدار نگاه دوخت به زمینی که مورچهها با خطی مرتب در آمد و شد بودند... یکی از مورچهها به کندی و زحمت نعش دیگری را میکشید.
نم باران رو به تندی رفت، سکوی خانهای سایبان داشت، رفت و جاگیر شد. رفتن همان و صدای برخورد سنگین شیئی از پشت در همان.
صدای جروبحث بود و بالاگرفتن آن. صدا نزدیک شد، مانده بود چه کند که در باز شد و یقهگیری به روبهروی او رسید ...
***
دو ساعت بعد با یک زیرچشم کبود رفته از دعوای ناخوانده، کنار آکواریوم همان منزل مشغول شنیدن ماوقع بود، نمیدانست غصهی نشانیهای ناکام مانده و تهمانده دادههای قبل از سفرش را سر دست چاره بگیرد یا غمخوار بگومگوی قشون خانه باشد. گیج نگاه میکرد و یکی درمیان میشنید.
سرخط حرف یکی را گرفت کاشف به عمل آمد تمام این علَم و کُتل و گردنکشیها سرِ جواب پذیرش آمده از دانشگاه خارج از کشور است.
گویی نمک به زخم ریخته باشند، سر به زیر برد و ماند اصلا از قصهی پردرد مبهوت ماندهی پشیمانش دم زند یا نه.
به پسر جوان خانواده که با چشمان اشکآلود گاهی داد میزد، گاه مثل شمر تعزیه مضطرب میرفت و میآمد نگاه کرد و گفت: شما فکر هم کردی؟
- جوان لب پایین کشید، خیره شد و گفت: چی؟!
- حامد محکم گفت: گفتم فکر هم کردی؟!
- جوان گفت: من چهار ساله دارم فکر میکنم، نقشه میریزم، از تفریحم زدم، زبان خوندم،... بعد میگی فکر هم کردی؟!!! خوبی دادا؟؟!
- کمپرس یخ را حامد برداشت، هر چه بالا و پایین کرد دید نه این کبودی ناخوانده بیحکمت است نه از بین این همه کوچه سردرآوردن از این یکی ...
دست برد تو جیبش. تکه کاغذی را دراز کرد سمتِ جوان و گفت: بخوان!
- جوان با همان چهرهی درهم و کلافه گرفت و نگاه کرد.
- حامد گفت: بلند بخوان.
- گفت: تاریخ فوت: ۹۰/۶/۶
قطعه ۳۰۲ ردیف ۱۶
این چیه؟!
حامد رو کرد به پنجره و آروم گفت: این همهی آدرس من از کسی که دیگه تکرار نمیشه، از مادرم.
وقتی مثل تو ذوقمرگ خارج بودم، چهارماه بعدش از غصه دق کرد ...
بعد دست گرفت به زانو و رفت سمت در خروجی.
#مهاجرت
🖤
@naslqasem
بانو مجتهده امین یکی از سالکان الی الله بود که حدود ۴۰ سال قبل از دنیا رفت .اویک زن روحانی مطابق قرآن بود.
ایشان تالیفات و شاگردان بسیاری از خانم ها داشت.
او می گفت: هیچ ریاضت نفسی برای #زن مانند خانه داری نیست .لذا بهترین خانه داری ها را می کرد.
دائماً می گفت: زن از خانه شوهر به بهشت می رود یا از خانه شوهر به جهنم می رود.
بانو امین چشم برزخی داشتند ، خیلی از اولیای خدا از جمله آیت الله ناصری این را گواهی دادند.
حکایت معروفی است که ایشان را در خواب در بهشت دیدند و پرسیدند:
آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟
ایشان در پاسخ گفتند:
اگر می دانستم #صلوات چه گنجی ست که تمام عمر صلوات می فرستادم.
📗 پاورقی کتاب بابا سعید - گروه فرهنگی ابراهیم هادی- صفحه ۹۰
#امام_زمان
#اهمیت_کار_در_منزل
#زن_عفت_افتخار
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
⭕️⭕️امر به معروف و نهی از منکر در کلام امام خامنه ای حفظه الله:
یکی از عواملی که در جامعه از بدیها جلوگیری میکند، نهی از منکر و منکر ساختن منکر است. نگذاریم «منکر» «معروف» و «معروف» «منکر» شود. نهی از منکر کردن، مثل این است که بگویید آقا چرا این کار را میکنی؟ این چه حرکت بدی است که انجام میدهی؟ یک نفر بگوید، دو نفر بگویند، ده نفر بگویند؛ بالاخره طرف مجبور میشود ترک کند؛ یعنی اگر بارها گفته شد، روحاً مغلوب میگردد. من همین امر به معروف و نهی از منکر زبانی را -ولو به شکل خیلی راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایی- واقعاً یکی از⭕️ معجزات اسلام⭕️ میدانم. مثلاً یک نفر کار خلافی میکند، میگویند آقا شما این کار را نباید میکردی. این مطلب را بگو و برو. میگوید او برمیگردد دو تا فحش به من میدهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمیکردی؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنی است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همینطور. بنابراین، اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال میکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ ⭕️نهی از منکر واقعاً معجزه میکند. فقط هم زبانی؛ یدیش در اختیار حکومت است؛⭕️ یعنی اگر جایی باید با گناهکار به صورت یدی و مجازاتی برخورد کنند، فقط دستگاههایی از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانی چرا؛ خیلی هم اثر دارد.
۱۳۷۷/۱۲/۰۴
18.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤚لکن بین تمام اوهام و ترسها و خوشایندهای و بدآیندهای آدمهای ناقص و موقتی شما فقط محض رضای خدا و روسفیدی در امتحان خدا را یاری کنید و برای خدا در #جهاد_فرزندآوری حاضر شوید.
گرفتید سرکار محترم خواهر و جناب برادر من یا نه؟!
@naslqasem
🌹
🌱 به نــامـش و بـه يــاریاش 🍃
در راستای پویش تولید ملی و ایرانی ، مفتخریم به تولید پوشاک بانوان؛
تلاش میکنیم با استفاده از پارچه با کیفیت و مرغوب، و دوخت و الگوی بینقص، رضایت بانوان سرزمینمان را جلب نمائیم ...
✨ "تولیدی مادرانه" ✨
#مادرانه
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148046159Cc0d086eecd
گل بهشتی⚘🇵🇸🇱🇧
🌱 به نــامـش و بـه يــاریاش 🍃 در راستای پویش تولید ملی و ایرانی ، مفتخریم به تولید پوشاک بانوان؛ ت
این کانال را یکی از خواهران بزرگوار معرفی کردند. در صورت تمایل عضو شوید🌹