🌷امروز سالروز رحلت حضرت ام البنین (س) است. روزی که در تقویم ما به عنوان " روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا" نام گذاری شده است.
ام البنین (س) بانوی ایثاگر که اگر چه خود در دشت کربلا حضور نداشت، اما عطر ایمان، نگاه ولایتمدار، تفکر حسینی و شجاعت ایثارگری یک مسلمان معتقد را قطره قطره در کام فرزندانش نشاند و لاله صفت چنان بارشان آورد که دشت تفتیده کربلا را همیشه تاریخ منقش به زیباترین مفاهیم همان شهادت کردند.
و ما به خود چه مفتخریم که مادران ایران زمین در کربلای جنوب و غرب ایران، چون ام البنین (س) با تقدیم عزیزترین داشته های خود، همسران و فرزندانشان، تاریخ را به گونه ای دیگر در حمایت از حسین زمان، خمینی بت شکن؛ تکرار کردند و چه زیبا نقش آفرین بازسازی این تاریخ پرشکوه شدند.
مادرانی که اگر چه خود در خاکریزهای دفاع از کیان اسلام و خاک وطن در برابر یزیدیان زمان حضور نداشتند اما خطوط مقدم پر از رزمندگانی بود که در دامن این رادزنان پرورش یافته بودند و غریو الله اکبرشان، پاسخ هل من ناصر ینصرنی نائب بر حق امام زمانشان بود.
رهروان فاطمی که پای در جای پای ام البنین "مادر چهار شهید و معلم علم دار کربلا" گذاشتند و ....
💥 همسر شهید،حمید سیاهکالی مرادی:
متولد 1372 برامون تعریف میکند...👇
از اول نامزدیمون... با خودم کنار اومده بودم که من... اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت...
یه روزی از دستش میدم...اونم با 💗شهادت...
وقتی که گفت میخواد بره...انگار ته دلم... آخرین بند پاره شد... انگار می دونستم که دیگه برنمی گرده...اونقد ناراحت بودم...
نمی تونستم گریه کنم... چون می ترسیدم اگه گریه کنم... بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم...
یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم...
احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره...
ولی ایمانم اجازه نمیداد... یعنی همش به این فکر می کردم که قیامت... چطور می تونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و...انتظار شفاعت داشته باشم... در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم... اشکامو که دید 👈دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت...👇
💥"دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونیاااا..."راحت کلمه ی... دوستت دارم...
💗عاشقتم... رو بیان میکرد...
روزی که میخواست بره گفت...
#کتاب_زندکی_به_سبک_شهدا
#عاشقانه_شهدا
#ناصر_کاوه
…
💗عاشقانه شهدا:👇
💥کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو می بخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
💥به حمید نگاه کردم، گفتم 👈 نه من نمی بخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو می گیری؟ رک و راست گفتم : بله می گیرم، حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه 😳
💥بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم 👈 اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! 😝
💥 حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم:👇
💗 نذر سلامتی آقای من!
#کتاب_زندکی_به_سبک_شهدا
#عاشقانه_شهدا
#ناصر_کاوه
منبع📕یادت_باشد
📸فراخوان افراد متخصص کارهای هنری، گرافیکی ، مولتی مدیا و....📸
🔸با توجه به اهمیت کار رسانه و تاثیرگذاری تولیدات مالتی مدیا در عصر حاضر، از افراد متخصص جهت فعالیت رایگان و فی سبیل الله درباره احیای ارزشهای اهل بیت (س)، انقلاب اسلامی، اسبک زندگی امام و شهدا و...👈 دعوت به همراهی میشود.
زمینه های همکاری:
۱.گرافیک وطراحی کامپیوتری 🎨
۲.ساخت عکسنوشته🌅
۳.ساخت کلیپ و استوری 📽
۴.سناریو نویسی📇
۵.نریشن🗣
۶.کاریکاتور🥸
🏳لطفا در صورتیکه در هریک از بخش های ذکرشده مهارت وتوانایی دارید، با تلفن همراه بنده، ناصر کاوه تماس بگیرید
۰۹۱۲۱۴۴۰۸۴۲
🍂
🔻 کربلای ۵
1⃣
🔅 سرداران غلامپور
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔅 عملیات کربلای ۵ چه زمانی شروع شد؟
نوزدهم دی ماه آغاز عملیات بود. کربلای ۵ اساساً از دل کربلای ۴ بیرون آمد. قرار شد حداکثر در دو هفته پیش رو این عملیات انجام شود. باور به تحقق این عملیات در اکثر فرماندهان ما نبود. آقای محسن رضایی دوتا مسئله را دنبال میکرد: یکی تلاش برای تلطیفِ فضای بهم ریخته و ناراحت کننده و نگران کننده جبهه خودی که کار سختی هم بود. نیرویهای بسیجی ما ماموریتشان تمام شده بود و همه میخواستند بروند. حالا توجیه فرماندهها برای نگه داشتن این نیروها یکی از سختیهای کار بود. یک مورد دیگر هم این بود که خودِ فرمانده لشکرها هم باید برای این عملیات متقاعد میشدند. ما در طول جنگ منطقی داشتیم و شیوه کار با فرماندهان شیوه اقناعی بود. ما به زور نمیتوانستیم فرمانده را به عملیات بفرستیم. برای همین اینجا تلاش شد تا فرماندهان را اقناع کنیم.
🔅 شما در این عملیات کجا بودید؟
من فرمانده قرارگاه کربلا بودم. آقا محسن فردای خاتمه کربلای ۴ من را صدا کرد و گفت: شما برو شلمچه و مستقر شو و این هم یگانهای شما. لشکر ۴۱ ثارالله بود به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، لشکر ۲۵ کربلا آقای مرتضی قربانی، لشکر ۳۱ عاشورا آقای شریعتی و حدود هفت هشت لشکر را به من داد و گفت شما به شلمچه برو و کار شناسایی را شروع کنید. به سرعت هم شروع کنید.
🔅بعد از چه مدت از کربلای چهار، این کار انجام شد؟
۲۴ ساعت! من فرماندهها را بردم خط و حدها مشخص شد. چیزی که خوشبختانه خیلی به ما کمک کرد، این بود که در دی ماه آب و هوا در خوزستان صبح تا ساعت ۱۱ مه شدید در منطقه حاکم است. یعنی خوشبختی این بود که شب در تاریکی کارها را انجام میدادیم و روز هم تا ساعت ۱۱ میتوانستیم کار را پیش ببریم. بنابراین یک تلاش مجاهدانه از سمت یگانها انجام شد.
┄┅┅❀❀┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 کربلای ۵
2⃣
🔅 سرداران غلامپور
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
..آقا محسن میدانست که این فرماندههان لشکر جزو کسانی هستند خیلی اهل جدل و اینکه میتوانیم و نمیتوانیم نیستند و انگیزه لازم را دارند و شرایطشان طوری هست که وقتی بهشان ابلاغ میشود، میپذیرند. واقعاً هم همین طور بود. یعنی مجموعه قرارگاه کربلا و یگانهایش به سرعت رفتیم پای کار و شروع کردیم به آماده سازی و شناسایی بدون اینکه به این بحثها و جدلها و عدم موافقتها توجهی کنیم. قرار بود عملیاتی بزرگتر از کربلای ۴ انجام بشود. من فکر میکنم در طول جنگ هیچ وقت تا به این اندازه جلسات فشرده و پی در پی در این ۱۵ روزی که بین کربلای ۴ و ۵ بود، نداشتیم. روال ما این طور بود که لشکر در خودش بحث میکرد با فرمانده گردانهای خودش و این بحث میآمد و در قرارگاه هم بحث میشد و از قرارگاه ما به محسن رضایی منتقل میشد و بعد هم میرسید به آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده کل. یعنی روند این بود اما در کربلای ۵ مستقیم همه لشکرها با آقای هاشمی در ارتباط بودند چون اصلاً فرصتی نبود. همه بحثها و ابهامات و اشکالات به طور مستقیم یعنی لشکرها بودند، قرارگاه بودند، آقای محسن رضایی و تیمش بودند و آقای هاشمی بود و همه یک جا مینشستیم و بحث را جلو میبردیم.
🔅 چه صحبتهایی شد؟
در این دو هفته چالشهای زیادی وجود داشت. هم فنی در مورد خودِ طرح و عملیات و اینکه چطور عمل کنیم! یعنی از روشنایی نور ماه گرفته بحث میشد چون ما منطقهای را انتخاب کرده بودیم آب گرفتگی بود و این آب گرفتگی هم شرایطی داشت و عمقش طوری بود که نمیشد با قایق رفت چون قایق به سیم خاردار برخورد میکرد. پیاده هم نمیشد رفت. خیلی کار سختی بود. یک جاهایی آب تا زانو و سینه میآمد. به هر حال عبور از آب برای یک فرد پیاده کار بسیار سختی بود. ما روی تمام مسائل جزئی بحث کردیم. همین نور ماه! نور ماه خیلی روی کار ما اثر داشت به این معنا که ما میخواستیم از این آب گرفتگی عبور کنیم و شب آب روشن است و با برخورد با هم، تقریباً مثل روز میشود و عبور خیلی سخت میشد. ما روی تمام موارد جزئی بحث کردیم.
🔅 قرار بود با چند گردان وارد عمل بشوید؟
حدود ۲۲۰ گردان. بخشی از گردانهایی که در کربلای ۴ آسیب دیده بودند هم بازسازی شدند و آنها هم به ما اضافه شدند. این مواردی را که عرض کردم، به صورت مفصل در کتاب "اوج دفاع" خاطرات آقای هاشمی، بیان شده است. شما میتوانید به این سند مراجعه کنید.
┄┅┅❀❀┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 روز شمار عملیات کربلای ۵
┄┅═✼✿✵✦✵✿✼═┅┄
در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل مجدداً تکرار شد و همه یگانها - به جز یک یگان که وارد بوارین شده بود - پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز ماموریت بعدی آماده شوند.
در ابتدای روز چهارم، پاتک دشمن به جزیره بوارین آغاز شد که با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتک با ناکامی مواجه گردید. در محور قرارگاه کربلا نیز برای حفظ مواضع جناح راست و تثبیت موقعیت در منطقه کانال پرورش ماهی، نیروهای خودی به رها کردن آب مبادرت ورزیدند. به این ترتیب، پیشروی در این محور متوقف شد و عملیات با دو هدف اصلی تصرف خط نهر جاسم و پاکسازی جزیره بوارین ادامه یافت.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🔰 #پیام_فرمانده | #حماسه_اشک
▫️ حضرت آیتالله خامنهای :«یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند مصیبت ابالفضل را بیان کند، زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛ همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین»
◾️ مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحهسرائی میکند و حماسه میآفریند. همهاش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست؛ البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد؛ بلکه حماسهآفرینی است، افتخار به این جوانهاست.» ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #پیام_فرمانده | #مادر_پسرها
🔺رهبرانقلاباسلامی: دربارهی مصیبت حضرت اباالفضل (علیه الصّلاة و السّلام) به نظرم میرسید که یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند این مصیبت را بیان کند، همان زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛ همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین» این یک عرصه است: مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحهسرائی میکند و حماسه میآفریند. همهاش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست - البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد - بلکه حماسهآفرینی است، افتخار به این جوانهاست.
🗓 ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #معرفیشهید | #حمزه_مژده
🌷 شهید حمزه مژده، چهارم اردیبهشت ۱۳۳۷ش در «چاه نو علیا» چشم به جهان هستی گشود. در اوایل زندگی، وجود پدر را از دست داد و در دامن مادری مهربان پرورش یافت.
📍 تحصیلات ابتدایی را تا کلاس ششم نظام قدیم در «کهوردان» پشت سر گذاشت و سپس برای تأمین مخارج خانواده راهی کشور امارات و ابوظبی گردید. همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی، در پایگاه هوایی بوشهر مشغول خدمت سربازی بود. به فرمان حضرت امام خمینی (ره) پادگان را رها کرد و به صفوف مبارزان نهضت اسلامی پیوست.
💎 پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، خدمتگزاری صادق و دلسوز برای مردم بود و آنان، حمزه را به عضویت شورای اسلامی محل برگزیده بودند. هنگامی که آتش جنگ تحمیلی خانمانسوز برافروخته شد، کولهبار مسئولیت شیعه بودن را بر دوش کشید و عاشقانه عازم میدانهای پشکار حق و باطل گردید. چند روزی در شهر آزادشده سوسنگرد گذراند و سپس به بستان رفت.
➖ در جبهه تنگ چزابه هنگامی که در زیر باران آتش دشمن مشغول حمل سلاح بود، در تاریخ بیست و چهارم دیماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست و سه سالگی بر اثر اصابت ترکش داغ خمپاره سرش از پیکر جدا شد و در زیباترین حالت، به دیدار پروردگارش شتافت و عاشورائی گشت... چه غمناک خواهد بود آنگاه که کربلای چزابه به سخن آید و دردمندترین قصه حماسه هشت سال دفاع مقدس را برای اهالی تاریخ روایت کند.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #پوستر | دیدار پسر
🔻 مادری آمده صبرش چو به سر
جان فدا کرده به دیدار پسر...
◽️#در_مقام_صبر
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #وفات
🔻یک نفر از نسل تو"عباس دوران"می شود...
📍مرکز فضای مجازی راهیان نور
➕به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🌟در آشپز خانه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر نگاه کردم و دیدم دم در ورودی ایستاده.
آمد توی آشپز خانه و شروع کرد به چرخیدن دور من و میگفت مادر حلالم کن مادر حلالم کن.
گفتم: آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟!
گفت: وقتی امدم صداتون کردم متوجه نشدید،بعد با صدای بلند صداتون کردم. حلالم کنید اگه صدایم را روی شما بلند کردم...
📚خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد رضا عقیقی
منبع: کتاب همسفر تا بهشت ۱صفحه۹۴
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
☑️ بانویی که ادب در محضرش ادب میکند
◾️ بانو فاطمه امالبنین سلامالله علیها زمانی که وارد خانه امیرالمومنین علیهالسلام شد، احترام به فرزندان حضرت زهرا سلامالله علیها را نه تنها بر خود، بلکه برای تمام مسلمانان فریضه میدانست. این بانو در ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهمالسلام تاجایی پیش رفت که ادب، درسآموخته مکتب بانو شد.
◾️رحلت جانسوز حضرت امّ البنین (علیها سلام) بر تمامی شیعیان و محبّان تسلیت باد.
✍️ کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم @ahleghalam1
💥مبارزه با خطوط انحرافی در فتنههای مذهبی
⚡️رهبر معظم انقلاب: دشمن میخواهد از قم آنتیتز انقلاب را شروع کند
🔥تشیع انگلیسی 🔥اسلام آمریکایی
🔥اسلام رحمانی 🔥انجمن حجتیه
🔥بدعت در مناسک دینی
🔥اخباریگری و اشعری مسلکی
🔥ضد انقلابیهای حوزه علمیه
🔥افراط و تفریط در بدئت یا وحدت
🔥دوقطبی سازی حوزه قم و نجف
🔥سکولاریسم حوزوی
✨با #آنتی_روباه همراه باشید 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1361444884C8efff67e2b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید | کارگاه سواد رسانه با محوریت سینمای یهود (قسمت دوم)
💠مرحوم دکتر محمدحسین فرج نژاد
👈 فيلم کامل جلسه را در سایت فکرت ببینید:
⭕️fekrat.net/?p=7223
🔸تحلیل انیمیشن شاهزادهٔ مصر
(The Prince of Egypt )
#سواد_رسانه
#فرج_نژاد
#فکرت
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
🆔 @fekrat_net
🌷کتاب راهنمای سفر آخرت، ناصر کاوه
🌿 (قبر) 👈 قست اول:بعد از سکرات موت و احتضار می رسیم به وادی هولناک، قبر👇
یكى از منازل هولناك سفر آخرت ، قبر است،
كه در هر روز قبر مى گويد:منم خانه غربت ، منم خانه وحشت ، منم خانه كرم…
امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه اشک می ریزد و می گوید: که من گریه برای مرگ خودم ، برای تاریکی قبر و تنگی قبر گریه می کنم .ترسی که این اولیاء الهی با آن پاکی وصفا داشتند یک ترس مقدسی بود که همه باید آن ترس را داشته باشند .این ترس از روی معرفت و ایمان است .
از روی این است که آنها متوجه هستند که دارند کجا می روند .
با اینکه اینها تمام اعمال شان کار صالح و خیر بود اما تکیه به اعمال نداشتند و تکیه شان به خداوند بود .
مسئله ی قبر و ورود به قبر برای هر کسی ترسناک است .
بعد از قبض روح و توفی شخص که شخص میت شد ، اولین عالم آخرتی قبر است . بقیه مطلب را 👇در آدرس زیر مطالعه کنید.
http://naserkaveh.com/%d9%82%d8%a8%d8%b1-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%d8%aa-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%87%d9%85%d9%87-%d8%b9%d8%a7%d9%84%d9%85/
🌷کتاب راهنمای سفر آخرت، ناصر کاوه
🌿 (قبر) 👈 قسمت دوم :بعد از سکرات موت و احتضار می رسیم به دفن میت👇
✨چون میت را نزد قبر آوردند،اگر مرد است او را به طرف پاهابه قبر بگذارند و او را سه مرتبه تا لب قبر بياورند. اگر جنازه زن است،او را طرف جلوى قبر كه جانب قبله است بگذارند. پس ولىّ ميت داخل قبر شود،يا كسىكه ولىّ او را امر كند و وارد قبر شود از طرف پاى قبر، كه آن در قبر است،و چون وارد مىشود بگويد:
الّلهمّ اجعلها روضة من رياض الجنّة،و لا تجعلها حفرة من حفر النّار.و سزاوار است شخصى كه وارد قبر شده سر برهنه و پابرهنه باشد. با بندهاى گشاده،پس ميّت را بگيرد و او را از جانب سر داخل قبر كند. در آن حال بگويد:👇
✨بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اَللّهُمَّ ايماناً بِكَ وَ تَصْديقاً بِكِتابِكَ هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَّ زِدْنا ايماناً وَ تَسلیما…
✨انگاه میت را به جانب راست بخواباند و صورت او را به طرف قبله قرار دهد،و از جانب سر و پا بند كفن او را بگشايد،و صورت میت را روى خاك بگذارد و... ادامه را 👇 در آدرس زیر مطالعه کنید.
http://naserkaveh.com/%d9%85%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%ad%d9%84%d9%87-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%af%d9%81%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%aa-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%d8%aa
🌷کتاب راهنمای سفر آخرت، ناصر کاوه
🌿 (قبر) 👈 قست سوم :بعد از سکرات موت و احتضار و مقدمات دفن و دفن کامل میت، می رسیم به 😱شب اول قبر👇
“خداوندا از عذاب و تنگى و فشار قبر به تو پناه میبرم . “مكارم الأخلاق، قسمتی از دعای هر صبح وشام از امام صادق(ع) ص ۲۷۹
☀️به محض ورود میت ، شب اول قبر آغاز می شود. که ممکن است تحمل همان سختی های اولیه، جهت آشنایی باجهان آخرت پذیرفتن حقایق هولناکی چون حساب و کتاب ،نکیر و منکر ،برزخ و قیامت و… باشد. لذا سخت ترین شبی است که میت تجربه می کند و گریزی از آن نیست اما چون به شدت متاثر از اعمال و نیات افراد است. می توان کیفیت آن را به دست خود تغییر داد و از وحشت و فشار آن کاست و بزرگانی چون ائمه معصومین را به فریاد رسی طلبید. لذا هر چند شب اول قبر حتی برای مومن هم سخت است.... ادامه را 👇 در آدرس زیر مطالعه کنید.
http://naserkaveh.com/%d9%82%d8%a8%d8%b1-%d9%85%d8%b1%d8%ad%d9%84%d9%87-%d8%af%d9%88%d9%85-%d9%85%d8%b1%da%af-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%81%d8%b1/
🍂 پیک های گردان
#طنز_جبهه
در مأموریت کوشک دو نفر پیک گردان داشتیم . یکی مرحوم امیر اصغر پور یکی هم حمید حلفی.
عجیب بود،
هر چی خبر خوشحال کننده مثل آماده باش لغو، راحت باش، مرخصی آزاد شد، بدون کفش و تجهیزات بخوابید و... را مرحوم اصغرپور می آورد،
ولی بر عکس هر چه خبر بد بود مثل آماده باش، با پوتین و تجهیزات بخوابید، مرخصی لغو و..... را حمید حلفی می اورد.
روی همین حساب، اسم اصغرپور را گذاشتیم "پیک شادی" و اسم حلفی شد "پیک شوم" 😜
سلطان حسنپور
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
📝 #دلنوشته | #مادران_شهدا
🔻تو چه می دانی نفس کشیدن اما از درون مردن یعنی چه؟ تو چی می دانی اشک هایی که مانند خون از چشم می آیند یعنی چه؟ تو چه می دانی از دلی که غمی بزرگ دارد اما فقط می تواند گریه کند و ناله سر دهد یعنی چه؟
▪این غم بزرگتر از این ناله هاست، این غم بزرگتر از مدت ها گریستن است، این غم با این چیزها از بین نمی رود، این غم غمیست که هر روز وجود مادران شهدا را در برگرفته و آنها را شکنجه می دهد. وقتی که خبر شهادت فرزندشان را می شنوند، این غم در وجودشان ریشه میکند و تا آخر عمر با آنها میماند
🔅آری بی تردید بزرگترین قلب و بزرگترین شأن و شخصیت مربوط به مادران شهید است. آنها هم می توانستند جلوی فرزندشان را بگیرند، آنها هم می توانستند او را از راهی بی بازگشت برگردانند اما این کار را نکردند چون می دانستند که انتهای این راه خداست که پذیرای فرزندشان است.
📍آنها فرزندشان را در راه خدا دادند، همان خدایی که می دانستند خیلی بهتر از آنها مراقب فرزندشان خواهد بود.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🌟ادامه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود. رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم من به گرما خیلی حساسم خواب بودم احساس کردم خیلی هوا گرم شده و متوجه شدم برق رفته ،بعد از چند ثانیه احساس خنکی کردم و به زور چشمانم باز کردم تا مطمئن بشم برق آمده یا نه...
دیدم کمیل بالا سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم میچرخونه تا خنک شم...!
بعد از چند دقیقه پا شدم گفتم کمیل خسته شدی! گفت: خواب بودی،برق رفت تو به گرما حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی.
📚برشی از زندگی شهید مدافع حرم کمیل صفر تبار
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📊 #اینفوگرافیک | #سالروزشهادت
🔻معرفی شهیدغیرت وبصیرت حجة الاسلام شهید نواب صفوی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #خادمین_شهدا
🔻سرود صبح ...
کاری از گروه منها استان فارس
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻علی آقاهشتم اردیبهشت ۱۳۴۳ بود که در تهران چشم به جهان گشود. در حین تحصیلات به کسب و کار مشغول شد. فروشنده لباس بود. علی آقا بعد از مدتی در اثنای جنگ تحمیلی، کار خود را رها کرد و برای ادای تکلیف در جبهه حضور یافت. بیست و ششم دی ۱۳۶۵ بود که در عملیات کربلای ۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به وصال محبوب دیرین خود حضرت سیدالشهداء علیه السلام رسید پیوست. مزار مطهرش در بهشت زهراء(س) تهران قطعه ۵۳ ردیف ۱۲ شماره ۱۶ قرار دارد....
#شلمچه
🎙راوی: مادر شهید علیرضا عبائیان کوپائی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News