eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
884 دنبال‌کننده
21هزار عکس
15.3هزار ویدیو
520 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 ☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش  زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که  به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید. ☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان می‌خواست که آن‌ها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آن‌ها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همان‌هایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیموده‌اند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیات‌ها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد. ☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد... ☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری ☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ... ☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ... ☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ... 🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ... 🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی. 🌷خدایا؛ تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت. اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و درعین حال مزه اش را به تو می چشانم ... پس خدا؛ برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست.... ☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود. بعضی اوقات که منزل میامدند، سر سفره من ، نمی آمدند کنار سفره!؟ فرش را کنار میزدند و یه چفیه می انداختند روی زمین و برای من نون و ماست می خوردند ... آخرش هم پول و ماشین و خانه و اروپا را گذاشتند و رفتند👈 جبهه... احمد زخمی شد و محمود هم شهید شد... کتاب زندگی به سبک شهدا ، ناصر کاوه
💢وزارت دفاع روسیه و کشف مدارک جدیدی از آزمایشگاه های تحقیقات بیولوژیک آمریکا در اوکراین: خبرنگار المیادین از مسکو : شرکتهای دارویی فایزر، مدرنا، میرک و گلعیادساینسز آزمایش های انسانی را در اوکراین انجام داده اند این چهار شرکت تمامی استانداردهای ایمنی جهانی را برای کاهش هزینه هایشان دور زده اند.. وزارت دفاع روسیه: پنتاگون به لطف تجربیاتی که در اوکراین بدست آورده، دستیابی به داده های مرتبط به پادتن های بیماری هارا در مناطق خاصی افزایش داده است. همچنین در اطلاعات بدست آمده مشخص شده کسانیکه مسئول فعالیتهای نظامی بیولوژیکی در اوکراین بوده‌اند، همگی از سران و رهبران حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا هستند. همچنین برای روسیه آشکار شده که کشور لهستان همراه با ایالات متحده آمریکا در امورات لابراتوار های بیولوژیکی اوکراین شراکت داشته است.. ♻️ کانال امپراتوری مقاومت
*🔹گاندی قشنگ میگه :* *( اگر جرأت زدن حرف حق را نداری ، لاأقل برای کسانی که حرف نا حق می زنند ؛ دست نزن )* *🔹ناپلئون می گوید :* *( دنیا پر از تباهی است ، نه به خاطر وجود آدم های بد ، بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب )* *🔹گرگ همیشه گرگ می زاید ، گوسفند همیشه گوسفند .* *تنها فقط انسان است که ؛ گاهی گرگ می زاید و گاهی گوسفند .* *🔹وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه می کنیم ، متوجه نکته خوبی میشیم :* *مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه ، نه آگاهشون !!!* *✳️ جهاد تبیین یعنی ؛ سکوت نکردن و آگاهی دادن .*
🔴یکی از سخت ترین امتحان های الهی!(حتما بخونید!) 🍀 وقتی قوم بنی اسرائیل در طول مسیر به سوی سرزمین موعود احساس گرسنگی کردند، نزد موسی(علیه السلام ) آمدند و طلب غذا کردند. 🌹موسی علیه السلام دعایی کرد و از آن پس به اذن خدا از آسمان بلدرچین بریان برایشان فرود می آمد و از زیر بوته ها شیره ی عسل و چشمه های آب جاری گردید. 🌧برای در امان ماندن از گرمای روز بالای سر ایشان ابری ظاهر گردید و نسیم خنکی در مسیر به سویشان می وزید. 🛑ولی مدتی نگذشته بود که بزرگی از بنی اسرائیل نزد پیامبر آمد و گلایه کرد که ای موسی!! ⚡️تا به کی فقط این غذای تکراری را بخوریم!ما سبزی و عدس و خیار و هویچ و چغندر و... می خواهیم و اگر این ها را به ما ندهی از همین راهی که آمده ایم بر می گردیم!! 🌷موسی(علیه السلام) حیرت زده به ایشان گفت: ما به سرزمین موعود می رویم، این مدت را تحمل کنید تا در آن جا از نعمات گوناگون بهره ببرید. 🔥ولی قبول نکردند! 🌷موسی به آن ها خطاب کرد:برگردید مصر!!! 💥بنی اسرائیل هم مغرور و حق به جانب بار و بندیل جمع کردند و راه مصر در پیش گرفتند. چند قدمی نرفته بودند که ابر بالای سرشان محو شد. غذا و نوشیدنی هایشان از بین رفت. 🍂ناچار با حال نزار و پریشان نزد موسی بازگشتند که: ما اشتباه کردیم. ⚘موسی علیه السلام به ایشان فرمود: خدا توبه شما را می پذیرد ولی به خاطر این نافرمانی، باقی مسیر تا سرزمین موعود را بدون نعمات قبلی باید طی کنید. ♦️این شد که بنی اسرائیل دوباره به راه افتادند و این بار با فلاکت و سختی روزها را شب می کردند. حتی کار به جایی رسید که به ملخ خوری و مارمولک خوری افتادند! 💥 این یعنی بنی اسرائیلیان در مهمترین آزمون الهی که آزمون اقتصادی است مردود شدند.... 🌎حالا قضیه ی امروز جامعه ماست! تا دولت روحانی بود که شده بود نمک روی زخم مردم،اجناس رو یک شبه گرون میکرد نه توضیحی به مردم میداد نه یه قرون به یارانه ها اضافه میکرد! حالا دولت آقای رئیسی اومده برای جراحی غده های سرطانی دولت قبلی ،که آفت جون اقتصاد کشور شده داره تلاش میکنه.. در سال اول دولتش با وجود اینکه تا خرخره زیر بار بدهی های دولت روحانیه،اما یارانه های مردم رو ۱۰ برابر بیشتر از قبل کرد که اگر ناچارا بعضی از اجناس گرونتر شدن حداقل در حد توانش باری از دوش مردم برداره تا فشار کمتری بهشون وارد بشه، همچنین برای مردم ارزش قائل شد باهاشون صحبت کرد و دلگرمی داد.. حالا یه عده همیشه ناراضی دوباره گیر دادن که: الان مرغ شده کیلویی ۶۰ تومان و اقای رییسی کمک معیشتی رو نفری ۲۵۰ افزایش داده یعنی اندازه دو تا مرغ تقریبا دو کیلویی!این یارانه به چه درد میخوره؟ 🛑توجهتون رو جلب میکنم به اینکه زمان روحانی مرغ شد کیلویی ۳۵ تومن،اما یارانه همون ۴۵ تومن بود!پس میشد فقط یک کیلو مرغ خرید! ✍️بر فرض که زمان آقای رئیسی مرغ بشه کیلویی ۶۰ تومن!۲۵۰ تومن به شما تعلق گرفته یعنی میشه ۴ کیلو مرغ خرید! پس باز آقای رییسی خیلی با انصاف تر از روحانی بوده تا اینجا! ⚫️قوم بنی اسرائیل بهانه گیر بودن،هیچ وقت از هیچی راضی و شاکر نبودن و دست از طلبکار بودن برنداشتن.. قوم بنی اسرائیل نباشیم🙏
🍂 سرداران سوله 🔻 آیت الله قاضی •┈••🔸••┈• یکم بهمن سال ۶۴ مجددا برای مأموریت به خوزستان اعزام شدم. بیمارستان افشار دزفول به علت اصابت موشک در دست تعمیر بود، ما به بیمارستان الزهرا رفتیم. قبلا در آبادان با سه تن از پزشکان این بیمارستان آشنا شده بودم و آنها را می شناختم. در کنارشان مشغول به کار شدم. اینجا هم ما با مجروحین مرحله دوم سروکار داشتیم. مجروحینی که در ایستگاه‌های امداد اولیه، کمکهای لازم برای شان انجام شده بود و برای انجام عمل جراحی به بیمارستان های داخل شهر انتقال داده می شدند. تنها جراح شهر بودم و همه جور جراحی هم انجام میدادم. ضمن کار در بیمارستان های دزفول، عصرها و جمعه ها به دیدن آثار و عوارض جنگ تحمیلی در شهر دزفول می‌رفتیم. محل برخورد موشکها و خرابه های برجا مانده را می دیدم. در این چند سالی که به دزفول رفت و آمد کرده بودم، فرصتی پیش نیامده بود تا آبشارهای شوشتر را ببینم. یکی از روزها که کار کمتری داشتیم با چند نفر دیگر قرار گذاشتیم و به شوشتر رفتیم. جای بسیار زیبایی بود. غروب تقریبا هوا تاریک شده بود که به محل استراحت مان برگشتم. یکی از دوستان گفت: «از سپاه آمده بودند و دنبال تو می گشتند.» چند بار از ظهر تا غروب آمده بودند. پرسیدم چه کار داشتند. گفتند: «آقای قاضی امام جمعه شهر بیمار هستند.» نوع بیماری ایشان را پرسیدم، گفتند تشخیص پزشک کشیک، انسداد روده بوده است. به بیمارستانی که ایشان بستری بود رفتم. جمعیت زیادی جلوی در اتاقی ایستاده بودند. گفتند آقای قاضی در این اتاق بستری است. از لابه لای جمعیت داخل رفتم. خیلی شلوغ بود و امکان معاینه بیمار وجود نداشت. گفتم: «خلوت کنید. این طوری که من نمی توانم مریض را معاینه کنم.» ایشان حدود صد و پنج سال سن داشت. حضور من را که حس کرد، با لهجه دزفولی از یکی همراهانش پرسید عمامه اش سرش است یا نه. نگران بود که عمامه از سرش افتاده باشد و این را جلوی من بی ادبی می دانست. روحانی موقر و بین مردم محبوب بود. اتاق را خلوت کردند. ایشان را معاینه کردم. شکمش نرم بود. درد هم نداشت. مطمئن بودم که انسداد روده ندارد. گفتم: «ایشان انفارکتوس ۱ کرده است. بهتره آقای دکتر فصیحی هم او را از نظر قلبی معاینه کند.» دکتر فصیحی تخصص قلب داشت. بعد از معاینهی آقای قاضی تشخیص انفارکتوس داد. باید در بخش سی سی یو بستری می شد. در دزفول سی سی یو نداشتند. بایستی ایشان را به بیمارستان گلستان اهواز می بردند. قرار شد از پایگاه وحدتی (پایگاه نیروی هوایی) هلی کوپتری بیاید و ایشان را به اهواز ببرد. دو ساعتی طول کشید و هلیکوپتر نیامد. خلاصه او را با اتومبیل به اهواز بردند. یک نفر انترن بیمارستان را هم با آنها فرستادم که اگر مشکلی پیش آمد همراهشان باشد. بعد از ظهر روز بعد خبر آوردند که آقای قاضی فوت کردند. مردم دزفول که علاقه ی خاصی به ایشان داشتند، واقعا عزادار شدند. اطرافیان و مردم متدین دزفول می گفتند، مردی فاضل، عالم و روحانی محبوب مردم دزفول و خوزستان بود. جنازهی ایشان در دزفول به خاک سپرده شد. دو سه روز در دزفول و خوزستان عزای عمومی بود. ✵•✦•✵ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 بررسی عملیات‌های دفاع مقدس 🔻 فتح المبین ۲ •┈••💠••┈• 🔅 موقعیت و وضعیت منطقه منطقه عمومی عملیات فتح المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب العبور تیشه کن، دالپری، چاه نفت و تپه سیپتون، از جنوب به ارتفاعات بلند میشداغ، تپه های رملی و چزابه (شيب)، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین المللی در شمال و جنوب فکه محدود می شود. زمین این منطقه از سه قسمت کوهستانی، تپه ماهوری و دشت تشکیل شده است و اختلاف ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۲۱۰ متر است. زمین در شمال منطقه جنس سختی دارد و هر چه به طرف جنوب حرکت شود از استحکام آن کاسته می شود، به گونه ای که در ارتفاعات، جنس خاک به تدریج از سنگی به شنی و ماسه ای تبدیل می شود. بخش هایی از غرب و جنوب منطقه را نیز تپه های رملی پوشانده است. در این منطقه، رودخانه کرخه از شمال به جنوب شرقی جریان دارد، رودخانه فصلی چیخواب در تابستان خشک و به هنگام بارندگی سیلابی می شود و عبور از آن محدود به پل های موجود بر روی محور دزفول - دهلران می باشد و رودخانه روفائیه که از آب های دامنه های جنوبی ارتفاعات شاوریه و تپه ۳۵۰ و شمال دشت عباس تشکیل شده و سواحل آن دارای شیب ملایم است، به هنگام بارندگی تحرک نیرو را برای مدتی، محدود و کند می کند. موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، آرایش خاصی را به دشمن تحمیل کرده بود که آگاهی نیروهای خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد. ✵✦✵ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
❀ ﴾﷽﴿ ❀ 📓فراز اول از خطبه ۴۲نهج البلاغه 🔻پرهیز از هوسرانی 💠اى مردم! وحشتناکترين چيزى که از آن بر شما مى ترسم، دو چيز است: 🔻پيروى از هواى (نفس) 🔻و آرزوى دراز 💠 امّا پيروى از هوا (انسان را) از حق باز مى دارد 💠 و امّا آرزوى دراز موجب فراموشى آخرت مى شود. 🗓 چهار شنبه ۲۱اردیبهشت ۱۴۰۱ ۹شوال۱۴۴۳ ‌ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌐 | 🔸قسمت اول| از خرابکاری‌های منافقین در بیمارستان تا رخت‌شویی بانوان امدادگر در دوران دفاع مقدس 🆔b2n.ir/h44573 🔸قسمت دوم| روایتی از شجاعت و حضور شبانه روزی بانوان امدادگر در دوران دفاع مقدس 🆔b2n.ir/d00968 🔸قسمت اول مجموعه تصاویر مراسم صعود سراسری به ارتفاعات عملیاتی بازی‌ دراز 🆔b2n.ir/w29927 🔸قسمت دوم مجموعه تصاویر مراسم صعود سراسری به ارتفاعات عملیاتی بازی‌ دراز 🆔b2n.ir/t81193 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News