eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
928 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم می‌خواهد بزرگ شوم، خیلی بزرگ؛ درست اندازه‌ی تو
🍂 🔻 #نکات_تاریخی_جنگ 🔅 رویارویی نظامی ایران در دو جناح آمریکا و عراق هاوارد تیچر از مقامات پنتاگون می گوید: رابطه ما با عراق فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود.ما به عراق هر چه که لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. ما تمام آسیب پذیری هایشان در خطوط دفاعی را تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم. می دانستیم اگر این کار را نمی کردیم نیروهای رزمنده ایرانی تا بغداد پیش می رفت. زمین شلمچه پرمانع ترین منطقه در مناطق جنگی در بین دو کشور بود اما دژ اسطوره ای عراقی ها در کربلای 5 فرو ریخت و کمک های خارجی هم نتوانست امنیت صدام را تامین کند. #کربلای5 #استحکامات @defae_moghadas 🍂
 با یک تکه نایلون و لوله‌ای تانک، می‌شود محفلی درست کرد به گرمای شب‌های جنگ تا دورهم باشیم. شهدا چگونه زیستن را به ما آموختند
💗شهید_تندگویان👇 🌟 ازخاطرات یک آزاده از زندان صدام: به خاطر آنكه در اسارت قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود...😇 وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود،شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود...با پا محكم به در سلول كوبیدم...😞 نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟👈 چرا داد می‌زنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید😰 كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید!دارم میمیرم.😰 او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم... در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی‌مقدمه پرسید:👈 ایرانی هستی!؟جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید:مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی. گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: 👈 نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟... گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید: كجاست؟... گفتم: احتمالاً شهید شده...😪 سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد...😭دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...😢 گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوا نیروز الرشید است... گفت: پیـام من مرزداری از وطن است... صبوری من است... نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد... نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند... استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست... بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد...👌گفتم: به خدا قسم... پیامت رابه همه ایرانیان می‌رسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...🙏 💢پسر شهید تندگویان نقل میکند👈زماني پيكر پدر را براي مان آوردند كه بسياردلتنگ او بوديم..پس از 11سال انتظار كه انتظار غريبي بود، پاهايي را كه بسيار دلتنگ آمدنش بودم، بوسيدم...😰 او در سالهاي اسارت، و در سلول انفرادي، تنها صدايش براي ستايش پروردگار بود... او آزاده اي تمام قامت بود كه فرياد «هيهات منا الذله» را با صداي بلند فرياد مي زد... هميشه خاك وطن را عزيز مي دانست و بر زبان سخن زنده باد ميهن را مي سرود...✌او آن قدر قرآن را با صداي بلند خوانده بود كه نگهبانان عراقي به او مي گفتند ما از تو اطلاعات نمي خواهيم، فقط با قرآن خواندنت به ديگر اسيران روحيه نده... وقتي پيكر پدر را تحويل گرفتیم، آن قدر👈 "حنجره او را فشرده بودند كه تمام استخوان هاي حنجره اش خرد شده بود..."😭"او آرزوي «سكوت» را بر دل عراقي ها گذاشت... ‍ 💗شهید رجایی به همسر محمدجواد تندگویان گفت: عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آن‌ها تندگویان را آزاد کنند. همسر تندگویان گفت: اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، محمدجواد قبول نمیکند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بی‌گناه بریزند. کتاب_خاطرات_دردناک,ناصر_کاوه 29 آذر سالگردشهید آزاده محمدجواد تندگویان,وزیرنفت جمهوری اسلامی ایران
شهید آزاده محمد جواد تندگویان شهیدی با استقامت در اسارت زندان های عراق در هشت سال جنگ تحمیلی http://naserkaveh.com/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86/
‍ ⚘﷽⚘ 🖇عاشقانه‌_شهدا....❤️ 🌟امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌ڪنے ? اگر می‌گفتم ڪارے را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: «نمی‌خواهد! بگذار ڪناروقتے آمدم با هم انجام می‌دهیم.» 🌟 می‌گفتم:«چیزے نیست، مثلاً‌ فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است» می‌گفت: «خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم می‌شوریم!» 🌟مادرم همیشہ به او می‌‌گفت: «با این بساطے ڪه شما پیش می‌روید همسر شما حسابے تنبل می‌شود ها!» 🌟امین جواب می‌داد: «نه حاج خانم! مگر زهرا ڪلفت من است? زهرا رئیس من است.» 🌟بہ خانہ ڪه می‌آمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش می‌گرفت و می‌گفت: 《سلام رئیس.》❤️ 🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹 🌟روزِ آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون ، گفت : « باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه !! » گفتم : «آمـاده است دیگه، منتظر موندن نـداره! » حلقه‌هـا رو داده بود تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A" 🌟اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد! خیلی اهل ذوق بود ؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده؛ واقعاً‌ از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت . . . راوی: خانم زهرا حسنوند (همسر شهید)
[WWW.FOTROS.IR]RisheyeMohabbat[14].mp3
17.14M
‌🎵 #بشنوید #زمينه ( شراره سينه ها از آه سرده ) نوحه‌هاى #حضرت_زهرا ( سلام‌الله‌عليها ) با مداحى حاج محمود كريمى 🔸🔸🔸 ✅ #حاج_محمود_کریمی 🆔 @HajMahmoud_Karimi
روح‌الله به خانم‌ها خیلی احترام می‌گذاشت👌 و در حالی که نگاهش همیشه به زمین بود، سعی می‌کرد محترمانه برخورد کند. 🍃یکبار باهم کنار خیابون نشسته بودیم یک خانمی اومد آدرس پرسید. من همونطوری که نشسته بودم جواب اون خانم رو دادم.🙊 🍂 وقتی که رفت روح‌الله با ناراحتی نگاهم کرد و گفت: وقتی خانمی می‌خواد باهات صحبت کنه قشنگ مودب بلند شو وایستا، سرت و بنداز پایین جوابش رو بده.☝️ از ادب دورِ نشسته جوابش رو دادی! 🍃نصیحت‌هاش به جا بود برای همین به جان و دل آدم می‌نشست. راوی: یکی از رفقای شهید 🌷
💥کشکول (46):👇 💢 قابل توجه همه مسئولین فعلی و کاندیداهای مجلس شورای اسلامی👈 با دقت بخوانیدتا بفهمید وام دار چه خونهای ریخته شده در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستید👇 💗حماسه عملیات کربلای چهار 💥دمی_با_شهدای_کربلای_چهار تا حالا سگ دنبالت کرده ؟🤔 نکرده؟😥 خب خداروشکر که تجربشو نداری...😥 اما بزار برات بگم...😪 وقتی سگ دنبالت میکنه...🤕 مخصوصا اگه شکاری باشه...😰 خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...🙄 اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره که فقط باید بدویی...😨 امـا...خدا واست نیاره اگه پات درد کنه... یا یه جا گیر کنی...😰 عملیات... کربلای_چهار بود...😣 وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...😩 نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔 بچه های زخمیه غواص تو نیزارهای👈 ام الرصاص, بوارین, ابوالخضیب و... جاموندن...☹️ چون نه زمان داشتیم و نه شرایط نیزار ها نمی ذاشت برشونگردونیم...🙁 هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...😨 آخ ...😖 نمیدونم چنتا بودن👇 سگها ... از آن سگهای شکاری ...🐶 ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاری شون یه ماده ائی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ...😓 هنوز صدای ناله های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...😥😭 داشتن تیکه تیکـ ....💔💔💔 کاری از دست بجه ها بر نمیومد ...😩شنیدی رفیق؟😔 دیگه باید چی کار می کردن واسه ما😭مردم و خصوصا عزیزان مسئول در هر رده ائی که هستید ... راحت پا روی خونشون نزاریم...😰لااقل اگر ناتوان در خدمت به مردم هستیم و نمی توانیم مرهمی بر دلهای زخمی و مجروح مردم باشیم😎 با خنده هایمان نمک بر روی زخم هایشان نباشیم🎩 اگر هنوز غیرت و یا ایمانی برایتان مانده است... 📚خاطرات-دردناک,ناصر_کاوه معذرت_بابت_تلخی_روایت...🙏🏻 شرمنده_شهدا😞💫
🍂 🔻 نواهای ماندگار 💢 محمد میرزاوندی 🔰 ترانه لری ⏪ دایه دایه وقت جنگه 🔻 زمان اجرا: سال ابتدایی جنگ 🔻 حجم : 🔻 مدت آهنگ: 03:50 دقیقه در سالهای جنگ، هرکس با هر لهجه و هنری که داشت تلاش می کرد تا خدمتی به جبهه اسلام کند و سهمی داشته باشد. ترانه دایه دایه یکی از خاطره انگیزترین آهنگ های ساخته شده است که برای دوران خود اثرگذاری خاصی ایفا نمود. و اینک گوشه ای از خاطرات رزمندگان ما، خصوصا اقوام لر می باشد. 🔅🔆🔅🔆❣🔆🔅🔆🔅 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 #نکات_تاریخی_جنگ پروکوپیوس مورخ رومی در کتاب “تاریخ جنگ‌ها” در بخش جنگ‌های ایران و روم چنین مینویسد: گرچه به سود ما رومیان نیست و باعث تضعیف روحیه می‌شود، اما ژوستینین(امپراتور روم) باور دارد که در خون سربازان ایرانی ماده‌ای وجود دارد که باعث می‌شود ترس نداشته باشند و بی‌باک و مغرور باشند... سربازان ایرانی اگر هم اسیر شوند برخلاف دیگر ملت‌ها در برابر فاتح زانو نمی‌زنند و اظهار عجز و التماس نمی‌کنند. با زور نمی‌شود اسیر ایرانی را به بیگاری وادار کرد و یا با شکنجه غرور و شخصیتش را شکست. من نمیدانم ایران چه آب و خاکی دارد که بذر میهن پرستی را در جان مردمش پرورش می‌دهد. @defae_moghadas 🍂