eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
21هزار ویدیو
758 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پیغامی محرمانه به‌اقاسید‌علی خامنه ای جوان! ✍ مرحوم حمید سبزواری در کتاب خاطراتش می‌گوید: حاج آقای قدسی مشهدی برایم تعریف می‌کرد: ما که جوان بودیم؛ من و آقای خامنه‌‌ای و چند جوان هم سن و سال دیگر در هفته یک روز ۵-۶ نفری می‌رفتیم خانه یک پیرمردی؛ آدم دانشوری بود. 🔸می‌رفتیم و شعری نیز که گفته بودیم می‌خواندیم و ایشان هم یک صحبتی می‌کردند و ما را نصیحت می‌کردن که در زندگی این‌طور باشید. چون سری از شعر هم داشت، ما شارژ می‌شدیم. یک روز آنجا رفتیم، آقای خامنه‌ای تازه عمامه گذاشته بود، موقع بیرون آمدن، خداحافظی کردیم از پیرمرد. 🔸 ایشان گفتند آقاسیدعلی آقا با شما کاری داشتم. آقای خامنه‌ای آنجا ماندند. آن موقع یک برافروختگی در سیمای آقای خامنه‌ای مشاهده کردم. گفتم: سید! آقا چه فرمودند؟ گفتند که آقا مرا نصیحت کردند راجع به عمامه ای که سرم است که این عمامه این جوری است. 🔸گفتم خب اگر واقعا همین بود ما هم بهره می‌بردیم، اینکه حرف محرمانه‌ای نیست که آقا بگوید صبر کن با تو کار دارم. گفت: آن چیزیست که حالا وقت گفتن آن نیست! گفتم: یعنی چه؟ چرا؟ در خلوت ایشان را دیدم. گفتم این را باید بگویی! گفت والله ایشان یک چیزی فرمودند که من در خودم یک چنین مساله‌ای را نمی‌بینم. 🔸ایشان به من فرمودند: «خودت را بساز، یادت باشد تو یک روزی در این مملکت باید حرف اول را بزنی و مضمونی قریب به این» این گفتار همیشه در یاد و خاطرم بود، تا شب ارتحال امام. شب ارتحال، من در سالن خانه‌مان خوابیده بودم و رادیو گرفته بودم. بعد کم کم آن را خاموش کردم. قبل از اینکه بخوابم رجال کشوری از نظرم گذشتند، نظرم رفت به اینکه بعد از امام چه کسی رهبر می‌شود؟ چه خواهد شد؟ 🔸این دغدغه، مدتی من را مشغول کرد، یک دفعه حرف قدسی به یادم افتاد... صبح که رادیو را باز کردم اعلام کردند که امر رهبری به آقای خامنه‌ای تعلق گرفته. آن وقت فهمیدم و پیش خود گفتم خدایا تو چه بندگانی داری، ما چه غافل هستیم، اینها چه کسانی هستند که از ورای پرده‌ها آینده را می‌بینند. رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت» 📚 منبع: حالِ اهل درد؛ خاطرات حمید سبزواری ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
18593-fa-shohada-zolfaghar-koli.pdf
حجم: 14.97M
🌹شهدای مدرسه علمیه ذوالفقار🌹 🔹به مناسبت سالگرد شهادت روحانی شهید مصطفی ردانی پور، کتاب شهدای مدرسه علمیه ذوالفقار در سایت کتابخانه دیجیتالی قائمیه قابل دسترسی می باشد. این کتاب در سال ۶۲ تالیف شده و به معرفی و زندگینامه بخشی از شهدای این مدرسه می پردازد. 🔹لازم به ذکر است مدرسه علمیه ذوالفقار در سالهای منتهی به پیروزی و اوایل انقلاب در اصفهان با حدود ۶۰۰ - ۵۰۰ طلبه بوده که با شروع جنگ، اکثریت قریب به اتفاق آنان روانه جبهه شده و قریب ۱۳۰ نفر از آنها به شهادت رسیده اند که بالاترین تعداد شهید در بین مدارس کشور می باشد. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir